Sunday, March 04, 2012

رای دادن در اسلام خلاف قرآن است

سلطنت حق است وحق گرفتنی است، که حق رامدعی است، که مدعی راباحق سرجنگ است، که جنگ رانیاز به فرمانده است که، قانون اساسی مشروطه راهنمای این مشکل است، که تمکین به قانون اساسی مشروطه تنها راه نجات ایران است، که ایران درمانده وافتاده است، که ملت بی پناه واسیراست، که کوشش برای نجات وطن تکلیف عام است، که شهریارایران جزء وکل این تکلیف است که این تکلیف راکس بجا نارد، اگرشهریارایران درکناراست.

ه کندیک تن تنهای شاه نیست میسّرکه کند صد سپاه




رای دادن در اسلام خلاف قرآن است.
دروغ در اسلام نص صريح قرآن است. (تقيه کردن، کتمان، تنفيح، خدعه) همه سنت اسلام است.
اين فرتور ها در روزهای انتخابات مسخره رژيم در اينترنت می گردد.

))قرآن در آيه 51 سوره مائده صريح است براينکه سرنوشت اسلام و مسلمانان بدست خداست. متن آيه چنين است: «بگو (خطاب به محمد است) هرگز نمیرسد مارا مگرآنچه نوشت خدا بر ما، او صاحب اختيار پس بايد بر خدا توکل کرد» يعنی برخدا توکل کردن نه بر رئيس جمهوری که بدعت در اسلام وحتا در تشيع است.
در آيه 59 سوره مائده قدرت خداوندو تسلط او برسرنوشت انسان ها و حيوانات و جمادات و گياهان چنين تعريف شده است.  «نزد اوست کليد های غيب و اوست که ميداند از آنچه در بيابان ها و درياها وساقط نشود هيچ برگی مگرميداند آنرا و نه دانه ای درتاريکی های زمين...» [1]
در آيه 68 سوره قصص خداوند تنها هدايت کننده بشر معرفی شده حتا اين موقعيت از محمد هم سلب گرديده (آيه 56 سوره قصص)
....
در آيه 106 سوره نساء می گويد: «بدرستی که ما نازل کرديم کتاب (قرآن) را تا حکم کنی ميان مردمان به آنچه که خدا نموده است» با آنکه قرآن از نظر اسلام کامل وهر خشکی و تری وهر روش و راهی که صلاح و مصلحت مسلمانان است بطور دقيق معين شده است کوچکترين اشاره ای حتا بعنوان نمونه يک کلمه هم در باره انتخابات ندارد و برعکس ده ها آيه در مذمت توسل به رای اکثريت آمده است که مفهوم صريح و حقوقی آن محکوم بودن انتخابات در اسلام است.  
.....
از نظر حقوقی شرکت در انتخابات مشارکت و استفاده از حق حاکميت است، درحاليکه اسلام برای مسلمانان حق حاکميتی قائل نيست و حاکميت را از آن خدا ميداند، شرکت مردم در ا نتخابات يک حالت صوری و ظاهری و دهن کجی به اسلام و حاکميت خداست پس دوری از آن واجب و عين تکليف است.
واز آنجا که پايه و اساس قوانين اسلام به نص صريح قرآن و مرور زمان قابل تفسير و تبديل نيست و حلال محمد حلال ابدی است و از آنجا که از صدر اسلام، اسلام و جامعه وابسته به آن اجازه انتخابات را نداده است گذشت زمان اين حرام (انتخابات) را نمیتواندبه حلال مبدل سازد تا چه رسد که عنوان تکليف واجب برآن هموار ساخت.   اميرفيض حقوقدان از مقاله ای با نام انتخاب خدا -- ((


Description: http://a2.sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc7/s320x320/427582_10150719721075309_1518564110_n.jpg
Description: http://a1.sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc7/427351_388372881178719_100000180327666_1689225_1271271432_n.jpg


Description: http://a2.sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-ash4/424951_388709287811745_100000180327666_1690229_1285764492_n.jpg

Description: http://a3.sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-ash4/425699_394944587188215_100000180327666_1711600_1633942817_n.jpg

 
==========
سلطنت حق است وحق گرفتنی است، که حق رامدعی است، که مدعی راباحق سرجنگ است، که جنگ رانیاز به فرمانده است که،  قانون اساسی مشروطه راهنمای این مشکل است، که تمکین به قانون اساسی مشروطه تنها راه نجات ایران است،  که ایران درمانده وافتاده است،  که ملت بی پناه واسیراست،  که کوشش برای نجات وطن تکلیف عام است،  که شهریارایران جزء وکل این تکلیف است که  این تکلیف راکس بجا نارد،  اگرشهریارایران درکناراست.
              کانچه کندیک تن تنهای شاه                    نیست میسّرکه کند صد سپاه




[1] - که البته قرآن با وجود  اين مدعا در بسياری موارد دچار اشتباه است و حتا فرق قطب شمال و خط استوا را نمی داند و رعد و يا افتادن سنگ آسمانی که دراثر سرعت آتشين می شود را نمی شناسد و گمان می کند تير های آتشينی است که فرشتگان به شيطان می اندازند. بجز چند نمونه خوراکی مثل خرما، زيتون ميوه ويا خوراکی ديگری را نمی شناسد وهرگز از آن نام نمی برد. آبله مرغان را که در ميان لشگری می افتد را به انداختن سنگ توسط مرغان دريا نسبت می دهد... و از اين نمونه بسيار است... ح-ک هنگام تايپ مطلب...

No comments: