Tuesday, October 17, 2006

نکاتی علمی در خصوص نحوه برخورد با بازجودر حین بازجویی

How to resist interrogation pressures:

نکاتی علمی در خصوص نحوه برخورد با بازجودر حین بازجویی

zendanyaciaci@yahoo.comنوشته يک زندانی سياسی سابقلازم میدانم در خصوص شرایط امروز ودر پی دستگیریهای اخیر که طیف وسیعی از اقشار مردم را در بر گرفته

نکاتی هر چند کوچک را خدمت عزیزانی که در زمینه سیاسی فعالیت میکنند توضیح دهم .امید که راهگشای کارتان قرار گیرد .

1- مهمترین نکته ای که یک فعال سیاسی باید مد نظر داشته باشد این است که آندسته ازافراد خانواده خود را که قرار است پس از دستگیری ، پیگیر امور وی باشند کاملا توجیه نماید . 2- ترجیها بیشتر از یک و یا حداکثر دو نفر از اعضای خانواده را برای پیگیری کارهایتان انتخاب نکنید . 3- در صورت داشتن همسر ، وی را جهت این امور انتخاب نمایید . 4- همسر زندانی سیاسی به هیچ وجه مورد تعرض قرار نمیگیرد البته در صورتی که فقط از جایگاه یک همسر زندانی سیاسی موضع بگیرد . 5- البته این بدان معنا نیست که تحت فشار قرار نمیگیرد اتفاقا بیشترین فشار را همسر تحمل مینماید حتی بیشتر از خود زندانی.6- به خانواده خود این مسئله را متذکر شوید که بازجو دائما با آنها تماس خواهد گرفت و سعی در هراساندن آنها به روشهای مختلف دارد . به هیچ وجه هراسی به خود راه نداده و مقاومت کنید.7- این نکته را در ذهن خود و خانواده جا بیندازید که باید فشارهای ناشی از دستگیری را بتوانید تخلیه نمایید .8- یکی از راههای تخلیه کردن فشارها چه برای شما چه برای خانواده این است که دائما در ذهن خود تکرارکنید که : " این دوران میگذرد و بالاخره سپری خواهد شد "9- به خود و خانواده آموزش دهید که : در ذهننتان آینده ای را ترسیم کنید که این دوران پایان پذیرفته و در حال شرح خاطرات آن برای یکدیگرید. 10- نیمی از بار این حرکت بعهده زندانی و نیم دیگر آن بر دوش خانواده میباشد . با این توضیح که شما در بندید و خانواده شما آزاد و قادر به پیگیری امور شما .11- مقاومت و ایستادگی در برابر فشار های وارده بر شما و خانواده ، یکی از ابزارهای مهمی است که در اختیار دارید12- البته این مقاومت روشهای خاص خودش را دارد یعنی باید هم بدانگونه برخورد کرد که کوتاه آمدن تلقی نگردد و هم بدانگونه برخورد کرد که فشار زیادی را هم متحمل نشوید .13- هدف از دستگیری ، یکی تحت فشار قرار دادن شما تا آنجایی که از کرده خود پشیمان شوید و کوتاه بیایید دیگری تخلیه اطلاعاتی شماست . 14- بیاد داشته باشید که اطلاعاتی که از شما دارند بسیار ناچیز است وآن اطلاعات اندک را هم یا از گوش کردن مکالماتتان بدست آوده اند یا در تفتیش منزل و محل کار بدست آمده ویا از دیگر زندانیان گرفته شده . در هر صورت این اطلاعات اندک نمیتواند کمک چندانی به آنها بکند و همچنین داشتن این اطلاعات اندک را دال بر قدرتمند بودن آنها نگذارید زیرا به هر کسی اینهمه امکانات جورواجور بدهند قادر خواهد بود این اطلاعات را بدست آورد .15- آنها از این اطلاعات اندک شما استفاده میکنند تا شما را به تعجب واداشته تا از قدرت مافوق آنها بهراسید.16- این را مد نظر داشته باشید که آنان به هیچ وجه قدرت مافوقی ندارند وفقط به واسطه ابزارهایی که در اختیار دارند ، پرو بال گرفته اند . 17- همیشه سعی کنید واکنش شما در قبال مسائلی که در مورد زندگی خصوصی شما عنوان میشود را کاملا عادی جلوه دهید . 18- اجاده ندهید از اطلاعات اندکی که از شما دارند و سعی میکنند آنرا بزرگ جلوه دهند سوء استفاده کنند 19- هر انسانی مسائل خصوصیی در زندگی دارد که فقط خودش از آن اطلاع دارد ولی به دلیل گوش دادن به مکالمات شما ویا تحت نظر داشتن ، میتوانند اندکی از اطلاعات شما را بدست بیاورند . برای پیشگیری از این مورد که در بازجوییها بسیار به آن اشاره خواهند کرد یکی میبایست در صورت امکان کمتر به این امور پرداخت و دوم اینکه در صورت مطرح شدن آنها توسط بازجو کاملا آنرا عادی جلوه دهید و وانمود کنید که اطلاعی از آنها ندارید .20- در ضمن از قبل به خانواده توضیح دهید که ممکن است بخواهند از هر طریقی به شما فشار بیاورند و حتی برای رسیدن به اهدافشان از آبروی شما هم مایه بگذارند ولی این را بخاطر داشته باشید که این بازی قدیمی شده و دیگر کاربردی برایشان ندارد. چون دیگر کسی در بیرون به این ها توجهی نمیکند . 21- سعی کنید با درایتی خاص ، افسار کنترل رابطه بین شما و بازجویتان را ، شما بدست بگیرید .22- در صورت امکان ، با بازجو وارد دعوای شخصی نشوید . 23- تا آنجا که میتوانید ، با بازجو لجبازی نکنید . 24- دائما به بازجو یادآور شوید که شما بعنوان نماینده یک نهاد امنیتی وظیفه دارید از من سئوالاتی را بپرسید و من تا آنجایی که تشخیص بدهم به شما جواب خواهم داد . 25- عنوان کنید که شما نباید سعی کنید به زور از من اعتراف بکشید و یا مرا تحت فشار قرار دهید چون من یک فعال سیاسی هستم و نه یک خرابکار یا قاچاقچی .26- بالاخره بازجو هم یک انسان است و دارای احساس ، تا حد امکان خصوصا در اوایل بازجویی بیشتر ازموارد مشتترک بین خود و و او سخن بگویید . 27- این نکته را برای او جا بیندازید که نیازی نیست من و شما با هم درگیر بشویم و با صحبت کردن بهتر میتوانیم مسئله را حل و فصل نماییم .28- به محض اینکه بازجوی شما موضع عصبانی به خود گرفت ، سعی کنید او را آرام نموده تا دوباره آرامش در گفتگوی شما حاکم شود . 29- آرامش در گفتگو هم به نفع شماست هم خواسته بازجو 30- البته این را یادآور میشوم که بازجو گاهی از درگیری با شما سود خواهد برد 31- قبل از دستگیری سعی کنید تعدادی شعر با مضامین سیاسی و حماسی را در ذهنتان حفظ نمائید . 32- همچنین تعدادی سرود و ترانه که دارای مضامین حماسی یا سیاسی یا هر دو باشند را همراه با ملودی های آن از بر نمائید .33- حفظ کردن اینگونه اشعار و ترانه ها ، به قدرت ایستادگی شما در سلولهای انفرادی کمک بسزایی خواهد نمود .34- از هم اکنون محیطهایی شبیه انفرادی را در ذهن خود ترسیم نمائید تا کم کم بتوانید آن شرایط را تجربه کرده باشید . 35- " سلول انفرادی اصلا محیط ترسناک و مخوفی نیست ". این مطلب را دائما برای خود تکرار کنید .36- بارها و بارها به خودتان یادآوری کنید که : من تحمل پذیرش اینگونه شرایط را دارم .37- در سلول انفرادی برای خودتان و یا حتی با صدای بلند اشعار و ترانه هایی را که حفظ نموده اید بخوانید . 38- در زمان بازجویی بعد از پرسشی که از شما میشود ،مکث نموده ، سئوال را برای خودتان تکرار کنید و سعی کنید کاملا با آرامش و تفکر پاسخ دهید .39- به هیچ وجه سعی نکنید در پاسخ دادن به سئوال بازجو عجله نمائید . 40- هر نیم ساعت یکبار زندانبانها به شما سر خواهند زد . از این فرصت استفاده کنید و با او وارد صحبت شوید .41- صحبت با زندانبان تا حدودی از تنهایی شما خواهد کاست . 42- زندانبانها را با واژه " نگهبان " صدا بزنید و سعی کنید با آنها رابطه عاطفی برقرار نمائید . 43- زندانبان را هیچگاه به چشم بازجو نگاه نکنید . آنها معمولا از روی ناچاری به این شغل روی آورده اند . 44- همچنین با زندانبان وارد بحثهای سیاسی و عقیدتی نشوید و با او رابطه ای کاملا عادی بر قرار نمائید . 45- در تنهایی سلول انفرادی به گذشته خود نیندیشید . خصوصا به آن قسمت از گذشته خود که در ذهنتان منفی تلقی میگردد. 46- این را یک بار دیگر هم ذکر میکنم که در تنهائیتان فقط آینده روشنی را ترسیم نمائید که در آرزوهایتان بدنبال او مگشتید .47- یاد آوری خاطرات بد ویا اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده اید، در انفرادی به هیچ عنوان به سود شما نخواهد بود .48- بیاد داسته باشید که بازجو و یا بازجوها نقشهای مختلفی را برای شما بازی خواهند کرد . 49- گاهی در نقش خیر خواه و دوست شما ، گاهی در نقش بدخواه ویا دشمن شما .50- نه به دوستی او دل ببندید و نه از دشمنی او هراسی به خود راه دهید .51- بازی با نقشهای مختلف ، شگردهایی است که بتوانند شما را تحت تاثیر قرار دهند. در این خصوص کاملا آگاه باشید . 52- این دلهره را در خود راه ندهید که : نکند من نتوانم جلو آنها بایستم . مطمئن باشید که شما از آنها قوی ترید زیرا شما برای عقیده و هدفتان در آنجا قراردارید و بازجو برای گرفتن مزدی اندک . 53- گاهی بازجو اسم ناشناسی و یا شماره تلفنی را به شما میگوید و از شما میخواهد که در سلول به آن فکر کنید . این هم از شگردهای بازجویی است . میخواهند ذهن شما را درگیر مسائل بی ربط کنند تا در بازجویی بعدی بتوانند چیزهای جدیدی را از شما بیرون بکشند .54- هیچگاه به خواسته های بازجو که از شما میخواهد در تنهایی به آن بیندیشید اعتنایی نکنید . 55- هدف بازجو از تحت فشار قرار دادن شما ، پیدا کردن نقطه ضعفی هر چند کوچک از شماست . تا بتواند ازطریق آن نقطه ضعف ، به درون شما نفوذ نماید .56- این نقطه ضعف حتی میتواند احساس عاطفی شما نسبت به همسر ، فرزند ویا خانواده شما باشد .57- همواره بکوشد تا این سد ، محکم و استوار مانده و نتوانند به درون شما رسوخ نمایند. در پایان ذکر این نکته را یادآور میشوم که: اندکی صبر ، سحر نزدیک است .
و همچنین از کلیه عزیزان اعم از زندانیان سیاسی ، خانواده محترمشان و همکاران روانشناس و یا روانپزشک و حتی بازجویان که میتوانند در این راه بنده را همراهی نمایند تجربیات و اطلاعات و انتقادات خودشان را از طریق ایمیل ارسال نمایند ، باشد که در این راه بتوانیم به کمک هم راهکارهای جدیدی را در اختیار انسانهایی که با بزرگواری خویش منافع شخصیشان را فدای منافع جمع مینمایند ، قرار دهیم .
در انتظار نظرات شما خواهم بود به امید آزادی ایران

27-YEARS OF MULLAH HORRORS IN REVUE

CLICK ON TITLE FOR VIDEO - FARSI - FIRST VIDEO OPENED BY CLICKING ON GRAPHIC

KINDEY TRANSPLANT SALES IN IRANIAN BAZAAR

CLICK ON TITLE OR URL BELOW


بازار کلیه فروشی تهران : تماشا کنید



Kidney transplant sales in Bazaar

Friday, August 25, 2006

آیت الله خمینی کیست؟ WHO IS (WAS) KHOMEINI?

FARSI TRANSLATION OF HOME PAGE ARTICLE IN ENGLISH (CLICK ON TITLE TO GO TO ENGLISH VERSION)

نوشته آلن پیترز

ترجمه پریا پرواز
آیت الله خمینی کیست؟

در بیستم فوریه که انتخابات 2004 صورت پذیرفت حمله شدید بر اعتبار و حقانیت آخوندها رو به افزایش بود. با وجود اینکه نام کاندیداهای اصلاح طلبان را از اوراق رأی گیری حذف کردند؛ باز هم نتوانستند تعداد قابل ملاحظه ای رأی جذب کنند. وسعت تقلب در آراء مشهود ساخت که چگونه آخوندها ناگزیرند برای باقی ماندن در قدرت به تقلب روی آورند و مشخص ساختند که نقطه اتکائی برای باقی ماندن در قدرت ندارند.

اکنون نشانه هائی در دست است که جدا کردن این گره مردان وابسته به مذهب از قدرت , حتی بیش از این؛ مورد حمله قرار خواهد گرفت؛ مخصوصأ شواهد حاکی بر اینست که ادعای آنان در برتری مذهبی هم مورد شک است.

رهبر اسبق شوروی ژوزف استالین گفته بود: مهم نیست چه کسی رأی میدهد بلکه مهم است چه کسی آراء را میشمارد. انعکاس این گفته را میتوان در انتخابات سراسری ایران در بیستم فوریه 2004 دید. گروهی مأمورین ورزیده که فقط به رهبر دیکتاتور رژیم علی حسینی خامنه ای پاسخگو بودند آراء را شمردند و نتیجه را اعلام کردند. بگونه ای که هیچکس نه در داخل ایران و نه خارج نتیجه اعلام شده را باور نکرد و صحیح ندانست.

صحت آراء در انتخابات بیستم فوریه دو هزار و چهار مخصوصأ وقتی بیشتری مورد سوء ظن قرار گرفت که دیندند جعبه هائی که با آراء دروغین نیمه پر هستند در روز انتخابات به محل رأی گیری آورده شدند و جمعیت مصنوعی که جلوی صندوقها صف کشیده بودند بدین دلیل بود تعداد صندوقهای رأی را در حوزه ها مخصوصأ کم کرده بودند تا صف طویل بوجود آید و ظاهرأ به نظر برسد که تعداد زیادی در حال رأی دادن هستند.

این حقه بازی وقتی به اوج خود رسید که گروه 300 نفره خبرنگاران خارجی؛ به هر یک از حوزه ها انتخاباتی وارد میشدند, یک حمعیت کرایه شده از زنان چادر سیاه که به آنان مأموریت در این باره داده شده بود نیز به آنجا آورده میشدند تا فورأ به رأی دادن بپردازند.

یک منبع اطلاعاتی از تهران گزارش داد که 54 جعبه پر شده از آراء گرفته شدهاز مردم گم شده. بدوأ وزارت کشور اعلام کرد ارقام صحیح نشان میدهد کلأ یازده در صد از مردم در رأی گیری شدکت کرده اند بلافاصله این وظیفه از وزارت کشور سلب شد و بعدأ آنچه دولت اعلام کرد بدینگونه بود که پایتخت بیش از %30 و در سطح مملکت بیش از 50% در رأی گیری شرکت کرده بودند. از این آراء تعداد بسیار فراوانی ورقه های رأی سفید بود که کارمندان دولت و دانشجویان و غیره به صندوقهای رأی ریخته بودند زیرا به آنان ابلاغ شده بود در صورت نداشتن مهر در شناسنامه هایشان دچار اشکالات مختلفی خواهند شد.

اصلاح طلبان و گروههای مخالف و مجاهدین خلق و چپها بر اساس محاسباتی که کردند؛ اعلام نمودند تنها 10 الی 15 در صد مردم رأی داده اند و افراطیون بیش از همین تعداد طرفدار ندارند. چیزی که بیش از کش و واکش بین افراطیون و اصلاح طلبان دیدنی است آشفتگی است که از اعماق اوضاع سیاسی ایران سر بر میدارد. این آشفتگی تهدیدی است بر بی ثباتی موقعیت رژیم ؛ قبل از نا آرامی دانشجویان, و هدف گیری آن بر حقانیت اصل کودتای اسلامی است.

اصلاح طلبان که چیزی برای از دست دادن برایشان باقی نمانده بود و از در صلاحیت برای انتخاب مجدد بشدت غضبناک بودند؛ نتیجتأ میدیدند تنها جائی که ملت میتوانند رأی بدهند نیز توسط افراطیون اشفال شده است لذا در مقام مقابله بر آمده و حمله ای را آغاز کردند و هر گونهادعای مشروعیت رژیم وحکومت آخوندی را نفی کردند و هرنوع قدرتی را بر آنان نامشروع دانستند چه برسد بر حکومت. البته منابع سیاسی بر آورد کرده بودندکه هر نوع فشار در این راستا میتواند به سقوط رژیم آخوندی منتهی شود.

اختیارات و لیاقت زمامداری رهبر رژیم علی حسینی خامنه ای بطور علنی و واضح و مستقیمأ در توسط نامه سرگشاده و بی سابقه زیر سؤال قرار گرفت. این نامه که توسط نمایندگان مجلس نوشته شده بود , در خارج از ایران هم بصورتی گسترده پخش شد. دو نشریه یاس نو و شرق که این نامه را در داخل منتشر کردند بلافاصله بسته شدند. این مقابله بی سابقه بر علیه رهبریت آخوندی ایران علامتی بود بر کوششی برای اینکه اصل رژیم آخوی را بزانو آورد بجای اینکه جزئیات مربوط به انتخابات را ترمیم کند یا استفاده غیر قانونی از قدرت را در ساخت این رژیم نشانه بگیرد.

ملایان که دیگز مانند زمان آیت الله روح الله خمین در هنگام سقوط سلطنت در 1979 یکپارچه نبودند و مذهب و عقایدی یکنواخت نداشتند. خمینی توانسته بودبا سرسختی و یکدندگی عقاید خود رابر همه مسلط سازد و لیاقت خود را در نگهداری سیستم ثابت کند. ولی حالا شکافهای مخفی شده قبلی بینبازیگران اصلی فاصله های بیشتری مییافت. وقتی پرده دمکراسی و انتخابات آزاد توسط محافظه کاران پاره شد آنچه عریان گردید بیش از آن بود که رژیم قثد داشت نشان دهد.

قابل ملاحظه است که رئیس جمهور قبلی ایران و رئیس شورای مصلحت نظام وتاجر بین المللی اکبر هاشمی رفسنجانی هم بوضوح در مذاکرات با آمریکا مخالفت سیاسی خود را با علی خامنه ای ابراز داشت و ابراز تأسف کرد از اینکه خامنه ای هم به همان اعتیاد ضد آمریکائی خمینی چسبیده, بجای اینکه واقعیت بین باشد و برای ایران قابلیت و امکان پیش رفت فراهم کند

عالمان مذهبی هیچگونه پایه و اساسی برای لقب آیت اللهی که خامنه ای بخود نسبت داده نمی یابند ورفسنجانی هم این نسبت را به غلط داراست و حتی به خمینی هم این لقب به دروغ داده شد که از اعدام رهائی یابد

با حذف همه شروط اصلاح طلبان اکنون به قلب انقلاب حمله ور شده و مسئله ناپدید شدن آیت الله العظمی موسی صدر را در25 سال قبل, هنگام بازدید از لیبی زیر سؤال بردند و بر حل آن پای فشاری نمودند

رهبر شیعیان لبنان آیت الله العظمی موسی صدر که اصلیت ایرانی داشت و متولد ایران بود, بیش از هر کسی در میان شعییان جهان از احترام برخوردار بود. او حاضر نشد خمینی را بعنوان آیت الله بپذیرد و با نفوذی که موسی صدر داشت سدی بود شکشت ناپذیر در برابر نقشه های سیاسی خمینی و همه کسانی که برای سرنگونی شاه میکوشیدند زیرا به کسی مانند خمینی احتیاج داشتند تا نوک تیز حمله آنان باشد

ناپدید شدن اسرار آمیز موسی صدر, در حالیکه جنازه او هرگز یافته نشد راه را برای خمینی گشود.تا بر ایران غلبه کند که آنرا باید غلبه یک شهروند خارجی بر یک مملکتی دانست که نه در آن بدنیا آمده و نه حتی یک قطره خون ایرانی در رگهای بدنش جریان دارد چه از طرف پدر و چه از طرف مادر. وقتی یکی از طرفداران خمینی در کالیفرنیا از او با احترام یاد کرد و او را به نظر خود چون هیتلر مرد بزرگی دانست بقیه ایرانیان که دوستدار خمینی نیستند او را مانند چنگیز خان مغول غاصب حکومت دانستند

اصلاح طلبان مانند کسانی بودند که در یک رزمگاه, دشمنی قوی تر را نمیتوانستند بزانو در آورند.لذا به هر گونه هتک حرمت آخوندها که دوستان سابق آنها بودند پرداختند و همچنین به بنیانگذار جمهوری اسلامی که اکنون این سرکردگان مشروعیت خود را از او میگرفتند یعنی خمینی و بنیانی که او ساخته بود را هدف قرار دادند. بهر حال امروز دلایلی وجود دارد که نشان میدهد خمینی هرگز ایرانی نبوده و حقی ندارد که سیاست خود را بر ایرانیان تحمیل کند

همچنین ارتقاء اوبه مقام آیت اللهی چیزی جز حفظ ظاهر به اقتضای زمان برای جلوگیری ازاعدام او در سال ا964 به جرم خیانت به وطن نبوده است. در سال ا979 که خمینی به ایران بازگشت سعی فراوانی مبذول شد که هرگونه آثار بر اصلیت غیر ایرانی خمینی و کذب بودن لقب آیت اللهی اوکاملأ از بین برود . یکی از اولین اقدامات خمینی بعد از سرنگونی شاه این بود که چند ساعت پس از ورودش به ایران دو مرد را که شاهدی زنده بر غیر ایرانی بودن و آیت الله نبودن او بودند از بین ببرد.

یکی از این دوتیمسار حسن پاکروان رئیس ساواک بود یعنی سازمان شاهنشاهی امنیت و اطلاعات کشور و بعد هم باعجله هر چه تمامتر دست به قتل آیت الله العظمی شریعتمداری زد یعنی کسی که به اتفاق آیت الله گلپایگانی در 1964 فتوای کذب برآیت اللهی خمینی داد تا از اعدام او که بعلت خیانت به وطن بر آن محکوم شده بود جلوگیری کنند. اعدام یک آیت الله بر طبق قانون ممنوع است. در آن موقع با فعالیت شدید سفیر انگلیس و تیمسار پاکروان سعی فراوان شد که دلیلی پیدا کنند تا بعلت آن خمینی را که محکوم به خیانت به وطن شده بود دولت نتواند اعدام کند. مشهور است که در آن موقع پاکراوان بسختی کوشید تا از اعدام خمینی جلوگیری کند.

شریعتمداری که ازتوطئه یک سوء قصد بر ضد جانش رهائی یافت در خانه خود محبوس و ممنوع الملاقات شد و حق هر نوع سخنرانی و تدریس و دیدار با مقلدین و طرفداران را از او سلب نمودند فقط چند نفر از نزدیگانش حق ملاقات با او را داشتند. هر گونه ادعائی بر ضد خمینی وی را مورد اتهام و خطر جدی قرار میداد.

گزارشات جدید از تهران نشان میدهد که فتوای مرگ سلمان رشدی توسط خمینی , که در سالهای اخیر ملغی شده بود, و بعلت نوشتن کتاب ضد اسلام بوده اکنون مجدأ برقرار گردید تا موجب عبرت روزنامه نگاران و نویسندگان که آخوندها قادر نبودند مستقیمأ آنها را کنترل کنند قرار گیرد. آخوندها بدین وسیله میخواهند به نویسندگان بگویند که به کوچکترین اقدام برای تزلزل موقعیت و قدرت آنها و غیر قانونی جلوه دادن حکومت مطلقه شان توسط بنیاد گرایان نادان پاسخ مرگبار توسط بنیاد گرایان نادان داده خواهد شد.

عده بسیاری مدعی هستند که مادر خمینی از شهروندان کشمیر است اما از اصلیت پدر او و نام واقعی او همه بکلی بی خبرند. سناتور سابق ایران موسوی , متعلق به زمان شاه که از خوزستان استانی در جنوب ایران بوده پدر و چهار پسر خمینی را بخوبی میشناخت.و به احتیاجات آنان رسیدگی میکرد و از قدرت خویش استفاده کرده و برای آنان شناسنامه های ایرانی به گونه ای تهیه کرده بود که لازم نباشد به خدمت سربازی بروند. سناتور موسوی بفرمان خمینی بلافاصله بعد از بازگشت او از فرانسه و کودتای 1979 به قتل رسید

تیمسار پاکروان مردی که جان خمینی را در 1964 نجات داد, همان روز که در منزل خویش دستگیر شد در پشت بام خانه بضرب گلوله از پای در آمد زیرا مدارکی بر اصلیت خمینی جمع آوری کرده بود. پرونده ساواک هنوز موجود است زیرا یک افسر جزء ساواک که بعدأ در زمان خمینی به سازمان ساواما پیوست که همان ساواک است با نام جدید در دولت اسلامی, توانست این مدارک را بدست آورد و برای روز مبادا نگهداری کند این مرد مدتها بعنوان سرپرست ماواما در آمریکا بسر برده.

چرا خمینی با چنان عطش خونخواری به ایران بازگشت. کاملأ مشهود است که او میخواست انتقامی را که قبل از سال 1979 گفته بود گرفته باشد.او قبلأ گفته بود به خونخواهی پسرش هر چه بتواند ایرانی میکشد.زیرا باندازه موهای سر پسرش در ایران مقصر وجود دارد. پسر او در یک سانحه اتومبیل کشته شد اما خمینی در ذهن خود مسئولین امور را مجرم میشناخت.

چون نتوانسته بودند پدر خمینی را شناسائی کنند لاجرم به اجداد مادری او رجوع کردند و گفته شد که اجداد پدری او هم مانند مادرش کشمیری بوده ولی در اصل چنین موجودی وجود نداشت, بلکه شخصی خیالی را بعنوان این پدر هندی تصور کرده بودند.

پدر واقعی خمینی ویلیام ریچارد ویلیامسون درسال 1872 در بریستول انگلیس از یک پدر و مادرو سلسله انگلیسی زاده شد. این اخبار بطور دست اول از یک کارمند کمپانی نفتی انگلو ایرانین ( بریتیش پترولیوم ) بدست آمده است.او کسی است که خود همکاری با شخص کلیدی این ماجرا داشته است و مخصوصأ اظهارات او بیشتر با عدم تکذیب از طرف سرهنگ آرچی چزم همراه شد . این سرهنگ یک مامور سیاسی انگلیس و کارمند بریتیش پترولیوم بود که پدر خمینی کارمند او بوده و همچنین او ادیتور تایمز مالی بود .وی در مصاحبه ای با یک روزنامه نگارکه در ایرلند انجام شد مطالبی گفت.

چزم که در آن موقع 78 سال داشت گفت , من حاجی را بخوبی میشناسم ( این نامی بود که ویلیامسون در آن موقع با آن مشهور بود) او آنوقت برای من در بریتیش پترولیوم کار میکرد. مسلم است که او در آن منطقه حال و هوای محلی بخود گرفته بود اما اینکه او پدر خمینی است یا نه من نمیدانم. درحالیکه اگر سرهنگ چزم این مطلب را خود باور نداشت میتوانست پاسخ تمسخر آمیز بدهد بجای اینکه جواب سیاستمدارانه بدهد آنهم از کسی که حاجی را خوب میشناسد (بالانتیجه حقیقت را بدرستی میداند)

چزم بوضوع نمی خواست مباحثی را که موجب اختلافات سیاسی میشد عنوان کند ویا امکانی برای رسوائی خمینی درحالیکه او تازه زمام امور ایران را بدست گرفته بود بوجود آورد. او همچنین بعنوان یک مامور سیاسی سابق نمیخواست بریتانیا را در یک برخورد جدید با خاور میانه بکشاند.اما در عین حال آمادگی نداشت که دروغ جدیدی بجای توضیحی که داده بود تحویل دهد

شرح ماجرا

پسری جوان , مو مشکی , زیبا و مغرور از اهالی بریستول بنام ریچارد ویلیامسون در سن 13 سالگی از خانه گریخت و به جاشویان یک کشتی که در خط استرالیا کار میکرد پیوست گرچه قبل از اینکه کشتی به آنجا برسد از آن فرار کرد و تا سن 20 سالگی که او در شهر آدن, جنوب بخش عربی پنسولا و بخش جنوبی یمن به نیروی پلیس منطقه پیوست از او خبری در دست نیست.

زیبائی او بزودی چشم سلطان فاضل ابن علی, حاکم لاهیح , را گرفت و او را تشویق کرد که همکاری با پلیس را رها کند و با وی زندگی کند.بعد ها ریچارد او را برای زندگی با شیخ دیگری رها کرد. این شخص یوسف ابراهیم نام داشت و یکی از خویشاوندان الشاه که امروزه حکمران کویت است بوده.


در باره پرشین گالف و عربین پنسولا در آن زمان باید به چند نکته توجه داشت.کشورهائی در آن منطقه مانند لبنان؛ عراق؛ اردن؛ سوریه؛ عربستان سعودی و غیره در آن زمان اصلأ به عنوان یک حکومت وجود نداشتند. بلکه این کشورها حدود 70 سال پیش توسط بریتانیا و فرانسه وقتی منطقه را تقسیم بندی میکردند بوجود آمد. ایران یا بگونه ای که در آن موقع نامیده میشد, پرشیا, در فاصله زمانی اندکی تحت کنترل قزاق های روسی در شمال و انگلیسها در جنوب در آمد. گرچه بطور تکنیکی غیروابسته و تحت سلطنت سلسله قاجار بود که غالبأ از کار کشور بی خبر بودند.

ارتش بریتانیا نیز تحت سرپرستی سرهنگ دوم سایکس ( که بعدأ بعنوان سر پرسی سایکس ) نامیده شد در شیراز مستقر بودند. اما از نظر سیاسی تحت کنترل سر آرنولد ویلسون در خرمشهر بودند که در آن موقع معمره نامیده میشد.که البته آقای الکینکتون از مسجد سلیمان ودکتر یانگ که مقیم اهواز بود با او همکاری داشتند. هر سه این افراد در خوزستان مقیم بودند که بعدها سناتور موسوی از آنجا نمایندگی مجلس را پیدا کرد. سرهنگ تی- ای- لارنس که بعدها ملقب به لارنس عربستان شد از شهر بصره در مسوپتامیا یا عراق و خرمشهر در این برهه از زمان آنان را سرپرستی میکرد.

سرزمینها نفت خیز در حالیکه اعراب و ایرانیان بسیار دور بودند از اینکه تکنولوژی مربوط به استخراج آنرا بدانند تا بتوانند آنرا توسعه دهند یا حتی داشتن متاعی چنین گرانقدر را بها نهند, توسط انگلیسها کشف و استخراج میشد التبه با همکاری کمپانی انگلو ایرانین که برای اینکار بوجود آمده بود که نفت ایران را از استان جنوبی ایران بیرون بکشد و ببرد.

در طرف دیگر خلیج فارس کشور کویت هنوز تشکیل نشده بود بریتانیا بعنوان یک بازی کننده اصلی سرزمینهای نفت خیزباید منطقه را هم از نظر سیاسی و هم از نظر متخصصین کنترل میکرد. در 1924 حاجی عبداله ویلیامسون بعنوان یک مأمور سیاسی به این کمپانی پیوست. او در سال1937 در65 سالگی تحت همین نام بازنشسته شد. قبلآ در منطقه کویت فعلی او به دین اسلام گرویده بود و نام عبدالله را بر خود انتخاب کرده بود.در آن زمان اسم فامیل هنوز مرسوم نبود بلکه مردم را بعنوان پسر پسر فلان کس میشناختند که غالبأ کسب و کار آنها را نیز جزو نشان ها می آوردند به مدت 14 سال او در میان عربهای بدوی پنسولا زندگی کرد. از1895 تا 1898 او بعنوان زائر به مکه رفته و در آنجا لقب واقعی حاجی را گرفت و ضمنأ نام اولین حامی خود فاضل را برای فامیلی خود برگزید و به آن لغت زبیری را اضافه کرد.که موجب شناسائی او بشود.لذا ریچارد ویلیام ویلیامسون تبدیل شد به حاجی عبدالله فاضل زبیری

در اثناء خدمتش در بریتیش پترولیوم در خلیج فارس حاجی عبدالله برای مرخصی مرتبأ به کشمیر میرفت.تا کمی از گرمای بیرحم خلیج فاصله بگیرد. تا کنون در این مدت حداقل 7 مرتبه با زنان عرب و هندی تحت رسوم اسلامی ازدواج کرده بود. صاحب 13 بچه که 7 نفر از آنان پسر و بقیه دختر بودند شده بود. اغلب این بچه ها خیلی زود در کوچکی مردند سیر و سیاحت مکرر و ازدواج با زنان هندی و نام حاجی عبدالله فاضل زبیری احتمالأ بعدها موجب شایعه داشتن پدر کشمیری برای خمینی شد.

مسلمأ بسیار باور نکردنی بود که شخصی چون حاجی عبداله, با موهای تیره که مسلمانی معتقد و بسیارفناتیک بود و با شور و هیجان بچه های خودش را مطابق تعالیم این دین و با فرهنگ عرب بار می آورد بتواند یک خارجی مخصوصأ انگلیسی باشد.

او اصرار ورزید که چهار پسر او که زنده مانده بودند به مدرسه دینی نجف در عراق بروند.و تحت تعالیم آیت الله یزدی (اهل یزد) و شیرازی ( اهل شیراز) قرار بگیرند دو نفر از این فرزندان بنام هندی زاده( متولد هند) و پسندیده (کسی که مورد قبول واقع شده ورضایت بخش است) بقدری خوب تحصیل کردند که خود آیت الله شدند.

سومین نفر که پسری شرور بود نتوانست در نجف پیشرفتی در تحصیل بکند لذا بشهر مذهبی ایران, قم رفت. در آنجا تحت نظر آیت الله بروجردی تعلیم گرفت . در زمان اعلیحضرت رضا شاه که داشتن نام فامیلی را اجباری اعلام کردند, او نام شهر محل اقامت خود خمین را انتخاب کرد و در نتیجه نامش شد خمینی.

چهارمین پسر که از تحصیلات مذهبی متنفر بود به کویت رفت و دو عدد پمپ بنزین باز کرد و نام خود را حاجی علی ویلیامسون گذاشت یعنی نام پدری خود گرچه مشخص نیست که او هرگز واقعأ به مکه رفته وحاجی شده باشد.اما این مسئله بخودی خود میتواند اثباتی باشد که از طریق این برادر؛ خمینی با جاجی ویلیامسون مربوط است. وگرنه چرا باید برادر خمینی لقب ویلیامسون را برای خود انتخاب کند. بچه های این پدر (آقا حاجی عبدالله ویلیامسون در بریتیش پترولیوم)توسط رضا شاه بهمراهی سه مامور دیگر بریتیش پترولیوم بجرم فعالیتهای سیاسی ضد ایرانی از ایران رانده شدند لذا به برادر دیگر خود در کویت پیوستند. در اینجا او مسئولیت تقسیم بندی نفت را برای کمپانی انگلو ایرانین بعهده گرفت.

بعلت اقامت طولانی در دنیای عرب و پذیرفتن مذهب اسلام او توانست قرار دادی را فراهم آورد که نفت کویت بصورت50%50 بین آمریکا و کمپانی انگلو ایرانین تقسیم شود وهمچنین در 1932 انحصار پژوهش بر نفت ابوظبی را برای بریتانیا بدست آورد.

عدم سواد کافی او موجب شد که انگلستان ناگزیز آرچی اچ تی چزم را برای عقد قرار داد با ابوظبی بفرستد و همچنین با نفوذ سیاسی که حاجی عبدالله داشت توانستند رقبای دیگر مانند سرگرد فرانک هولمز و شیخ حسین ومحمد یاثین را کنار زده و قرارداد انحصاری بدست آورند. بطوریکه چزم گفته است پدر خمینی را بخوبی میشناخته است. در 1979 خمینی میخواست انتقام رانده شدن پدرش را از ایران بگیرد و فلسفه خرافاتی خود یعنی ولایت فقیه را از اسلام بر ایرانی تحمیل کند که داشت در زیر فشار اقتصادی بعلت تعدی کمپانیهای خارجی خرد میشد زیرا این کمپانیهای نفتی برای ایران تعین تکلیف میکردند که چه مقدار نفت استخراج کند و چه مقدار ان نصیب ایران شود.با چه بهائی.

خمینی که خود و فامیلش سابقه مذهبی داشتند با اتکاء بر این سابقه دست به یک شورش بر ضد سلطنت در ایران از طریق مساجد زد.که موجب فرمان حکومت نظامی شد وعاقبت هم او دستگیر و به اعدام توسط آویختن از چوبه دار محکوم گردید و نتیجتأ موجب شد به او لقب کذب آیت الله داده شود تا از مرگ بگریزد.


بعد از اینکه بگونه ای رسمی از ایران به ترکیه تبعید شد سر از عراق بدر آورد.جائی که او تذکره ای درباره فلسفه رفتاراجتماعی اسلامی نوشت که از نظرگاه مقیاسهای مذهبی آنقدر دچار آشفتگی و نامفهومی بود که بعدأ در زمان حکومتش در 1979 هرجا توانستند آنها را خریداری کرده و معدوم نمودند.مضحک ترین آنها بزبان عربی بود و بعد هم نسخه ای تمیز تر از آنرا بزبان فارسی تهیه کردند.

بعضی زبان شناسان که بعدأ سخنرانی های او را در سالهای1979 و 1980 مورد مطالعه قرار دادند معتقدند که لغات فارسی مورد استفاده او بیش از 200 لغت نبوده و لذا نه تنها خون ایرانی در او نبود بلکه زبان ایرانی را هم بلد نبوده است. تعداد ایرانیهائی که در زمان او و اخلافش در 25 سال گذشته بعلت حکومتی که او برقرار کرده است مرده اند به صدها هزار نفر میرسد.و اگر مرگ آنها که بعلت جنگ هشت ساله عراق و ایران مرده اند نیز بر آن اضافه شود سر به بالاتر ازیک میلیون میزند. این انگلیسی ایرانی با فلسفه مذهب عربی سنی خود ابدأ محبتی به ایران و ایرانی نداشته است.

در هواپیمای ایران ایر که خمینی را در ابتدای 1797 از پاریس به تهران برمیگردانید در حالیکه دوربینهای خبری از او فیلم برداری میکردند یک خبر نگار پرسید چه احساسی از بازگشت به ایران دارید ؟ و او پاسخ داد هیچ! . این سؤال تکرار شد اما جواب هم تکرار شد – هیچ!


آلن پیترز نام مستعار شخصیتی است که این مقاله را نوشته او سالها در مسائل امنیتی و سیاسی ایران بوده واین گزارش توسط ایشان کپی رایت 2004 را داراست.

Friday, August 18, 2006

BILINGUAL - Regime Fears Opposition - خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران

سرويس: سياسي 1385/04/11 07-02-2006 16:10:52 8504-05321: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: سياسي
وزير اطلاعات با تأكيد بر اين‌كه وزارتخانه متبوعش تمام تحركات داخلي و خارجي دشمن را عليه نظام رصد مي‌كند، تصريح كرد: وزارت اطلاعات در حال حاضر راهكارهايي براي مقابله با اين تحركات دارد و همگام با پي‌گيري آنها، براي برخورد آماده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، محسني اژه‌اي در نشست مطبوعاتي خود با خبرنگاران با ارائه‌ي گزارشي از عملكرد اين وزارتخانه با يادآوري اين‌كه انسان به لحاظ حب ذات شايد نتواند ارزيابي دقيقي از عملكردش داشته باشد، اظهارنظر در اين باره را به ساير دستگاهها و مردم محول كرد و در عين‌حال اظهار داشت: ارزيابي من بسيار مثبت است. در طول اين مدت، وزارت اطلاعات با نشاط مضاعف، تلاش بيشتر و انگيزه‌اي فراتر از گذشته در صحنه حاضر شد و نهايتا تلاش خود را انجام مي‌دهد تا همپاي دولت عدالت‌گستر پيش برود كه در اين راستا در زمينه‌هاي مختلف به توفيقاتي دست پيدا كرده‌ است.
وي با يادآوري اين‌كه دولت نهم با سياست‌هاي جديد و شعارهاي اصلي و كليدي، هم‌چون عدالت و مهرورزي و تعالي و پيشرفت همه‌جانبه‌ي كشور، وارد ميدان شد، تأكيد كرد: اين دولت تمام تلاش خود را انجام مي‌دهد تا اين‌كه آنها محقق شود و همه‌ي اجزاي اين دولت كه وزارت اطلاعات يكي از آنهاست، همپاي اين سياست پيش مي‌روند.
وزير اطلاعات با بيان اين‌كه در حال حاضر شرايط جهان با گذشته متفاوت شده، تأكيد كرد: اين امر مي‌طلبد بازتعريفي نسبت به برخي سياست‌ها داشته باشيم كه در اين حوزه، در برخي سياست‌ها و ساختارها، روش‌ها و تكنيك‌ها به مقتضاي شرايط ، اصلاحاتي انجام شد.
اژه‌اي در ادامه از هماهنگي همه‌ي دستگاهها از جمله قواي قضاييه و مقننه به عنوان يكي از سياست‌هايي كه اين وزارتخانه از ابتدا به آن توجه داشته، نام برد و قدم‌هاي برداشته‌شده در اين زمينه را مثبت ارزيابي كرد.
وي در ادامه با اشاره به شعار دولت نهم درباره خدمت بدون منت به مردم، گفت: در اين راستا ما به دنبال اين هستيم كه همه‌ي فرصتها و امكانات را به صورت عادلانه در اختيار مردم بگذاريم و به مناطق محروم توجه بيشتري كنيم، هم‌چنين براي حل مشكل بيكاري، قدم‌هاي جدي برداشته شود.
وزير اطلاعات اضافه كرد: بديهي است دشمن مي‌خواهد تلاش كند دولت در اين زمينه توفيق نداشته باشد و با اقداماتي دولت را ناكارآمد نشان دهد كه در اين زمينه، ما با اشراف اطلاعاتي و اقدامات سازمان‌يافته موارد را به اطلاع مسوولان ذيربط رسانديم و در مواردي كه نياز به همكاري قوه‌ي قضاييه جهت برخورد وجود داشت نيز اقدام كرديم.
وي با يادآوري اين‌كه در حوزه‌ي انجام برخي تلاش‌ها براي ناكارآمد نشان دادن دولت، سرنخ‌هاي به دست آمده، گفت: به همه‌ي افرادي كه در اين زمينه فعاليت مي‌كردند، تذكر داديم و به همه‌ي عواملي هم كه احساس مي‌كرديم ممكن است ناخواسته يا خواسته در جهت ناكارآمدي دولت فعاليت داشته باشند، تذكر داديم.
وزير اطلاعات همچنين با اشاره به جلسه‌ي اخير گروههاي معاند جمهوري اسلامي در آمريكا با تأكيد بر اين‌كه امروز آمريكا بيش از هر مقطع زماني براي مبارزه با نظام جمهوري اسلامي انگيزه دارد، گفت: علت اين امر اين است كه با وجود همه‌ي مخالفت‌هاي آمريكا، اقتدار نظامي ايران بيشتر شده، لذا آنها تلاش مي‌كنند از طريق عوامل داخلي و بيروني در جهت براندازي نظام جمهوري اسلامي سازمان‌دهي كنند و با آموزش برخي نيروها، آنها را براي مقابله با جمهوري اسلامي مورد استفاده قرار دهند.
وي با تأكيد بر اين‌كه وزارتخانه متبوعش تمام تحركات داخلي و خارجي دشمن را عليه نظام رصد مي‌كند، تأكيد كرد: وزارت اطلاعات در حال حاضر راهكارهايي براي مقابله با اين تحركات دارد و همگام با پي‌گيري آنها، براي برخورد آماده است.
وزير اطلاعات در ادامه درباره دستگيري رامين جهانبگلو نيز تصريح كرد: رامين جهانبگلو يكي از افرادي است كه در راستاي تلاش‌هاي آمريكا براي وقوع انقلاب مخملي و نرم در ايران، دستگير شد.
محسني‌اژه‌اي افزود: آمريكا در اين مقطع راهكاري را نه تنها در ايران بلكه در مورد بسياري از كشورهاي جهان براي وقوع انقلاب مخملي و نرم دنبال مي‌كرد كه جهانبگلو نيز دراين راستا تعريف مي‌شود.
وي افزود: جهانبگلو بر اين اساس ماموريت يافته بود و با حجم فعاليت‌ها و امكاناتي كه در اختيار وي قرار گرفته بود، دستگاه اطلاعاتي نسبت به وي مظنون شد و او را دستگير كرد و در حال حاضر نيز مشغول تكميل تحقيقات درباره‌ي او هستيم كه با تكميل آن مي‌توان در اين زمينه كه مي‌شود چه ميزان اطلاعاتي را منتقل كرد، تصميم گرفت.
وزير اطلاعات در بخش ديگري از اظهاراتش در ارتباط با آخرين وضعيت موسوي خوئيني كه به دنبال تجمع جمعي از زنان در ميدان هفت تير دستگير شد با بيان اين‌كه بايد درباره‌ي آخرين وضعيت پرونده‌ي اين فرد از دادستان و قاضي مربوطه سوال شود، گفت: متأسفانه دشمن توري را باز كرده كه سعي مي‌كند برخي افراد را به داخل آن بكشاند .
به گزارش ايسنا، وزير اطلاعات در ادامه‌ي اين نشست مطبوعاتي درباره بازداشت موسوي خوئيني كه به دنبال تجمع جمعي از زنان در ميدان هفت تير دستگير شد، با يادآوري اين‌كه درباره آخرين وضعيت پرونده‌ي وي بايد از دادستان و قاضي مربوطه سوال شود، گفت: متاسفانه دشمن توري را باز كرده تا برخي افراد را به داخل آن بكشاند. وظيفه‌ي وزارت اطلاعات است كساني را كه ناخودآگاه و يا از روي آگاهي در اين تور قرار مي‌گيرند، نجات دهد و اجازه ندهد افراد، آگاهانه يا ناآگاهانه در تور دشمن قرار بگيرند. ما در اين راستا به افراد تذكراتي داديم كه خيلي از آنها اين تذكرات را پذيرفته‌اند.
محسني اژه‌اي با تاكيد بر اين‌كه حركت موسوي خوئيني و برخي ديگر در آن روز (تجمع در ميدان هفت تير) غيرقانوني و ناصحيح بود، گفت: اين اقدام در راستاي اهداف دشمن بود. وزارت اطلاعات با همكاري برخي دستگاه‌ها اين حركت را خنثي كرد و همه‌ي افرادي كه در جهت بر هم زدن نظم و خواست دشمن در اين روز عمل كردند، دستگير شدند و در اختيار ضابطان قضايي قرار گرفتند.
وي با يادآوري اين‌كه دستگاه قضايي همواره از وزارت اطلاعات مي‌خواهد تحقيقات مقدماتي را در مورد افرادي كه در جهت اهداف دشمن حركت مي‌كنند انجام دهد، گفت:دستگاه قضايي در اين مورد نيز از وزارت اطلاعات خواسته تحقيقات مقدماتي را انجام دهد.
اژه‌اي در بخش ديگري از اين نشست مطبوعاتي به موج‌سواري جريان‌هاي ضدانقلاب در قضاياي مربوط به آذربايجان اشاره كرد و با بيان اين‌كه ترديدي در اين زمينه وجود ندارد، اظهار داشت: با هوشياري مردم اجازه‌ي سوءاستفاده در اين زمينه از دشمن گرفته شد و افرادي كه كارهاي ناشايست و خلاف اخلاق و امنيت انجام دادند، توسط دستگاه‌هاي اطلاعاتي شناسايي و به وسيله‌ي ضابطان قضايي دستگير شدند. هم‌چنين عده‌اي از اين افراد كه فريب خورده بودند با اغماض مورد برخورد قرار گرفتند و آزاد شدند، تعدادي از آنها نيز هم‌چنان در بازداشت به سر مي‌برند.
وزير اطلاعات هم چنين در پاسخ به سوال ديگري درباره‌ي عملكرد وزارت اطلاعات در برخورد با روزنامه‌ي ايران و اين كه گفته مي‌شود اين قضيه از نظر وزارت اطلاعات مغفول مانده بود، گفت: وزارت اطلاعات يك سري وظايف اساسي دارد و آن اين‌كه مسايلي را كه بر اثر اشراف اطلاعاتي به آن مي‌رسد، به مسوولان ذي‌ربط و شوراي امنيت و در مواقع موثرتر به شوراي عالي امنيت ملي و تامين استان منتقل و اگر ضدامنيتي بود، با آن برخورد كند. درباره‌ي موضوع روزنامه‌ي ايران نيز به هيچ وجه منفعل نبود، بلكه از نهادهاي فعال در اين زمينه بود كه در راستاي تلاش‌هاي اين وزارتخانه و ساير دستگاه‌هاي ذي‌ربط، برنامه‌اي كه دشمن چيده بود، خنثي شد.
وي با يادآوري اين‌كه در اين زمينه دشمن خود را كاملا شكست خورده و نظام را پيروز مي‌داند، گفت: در قضيه‌ي روزنامه‌ي ايران، مردم همانند هميشه بلافاصله در صحنه حاضر شدند و ما نيز نه تنها منفعل نبوديم، بلكه بسيار فعال در صحنه حاضر شديم.
اژه‌اي با تاكيد بر اين‌كه دشمن از اقدامات دولت نهم عصباني است، گفت: بر اين مبنا آنها تلاش زايدالوصفي را براي ايجاد ناامني و اضطراب در جامعه انجام مي‌دهند و سرمايه‌گذاري گسترده‌اي در اين زمينه كرده‌اند كه تنها محدود به آن 75 ميليون دلاري كه به تصويب دولت آمريكا رسيده، نيست. آنها خيلي بالاتر از اين هزينه صرف كردند و به صورت مشخص كلاس‌هاي آموزشي تشكيل داده‌اند. بر اين اساس با توجه به مجموعه‌ي اين اقدامات مي‌توان گفت كه وزارت اطلاعات در قبال اين توطئه‌ها نه تنها منفعل نبوده، بلكه بسيار فعال نيز وارد عمل شده است.
به گزارش خبرنگار ايسنا، وزير اطلاعات در ادامه درباره اظهارات دادستان كل كشور مبني بر رشد پنجاه درصدي قاچاق اسلحه از قاچاق اسلحه به عنوان يكي از مواردي كه آمارها در حوزه آن، رو به تزايد است، نام برد و گفت: البته اين امر به يك سال گذشته اختصاص ندارد. درباره‌ي ورود اسلحه به كشور، مسووليت اوليه‌ي مقابله بر عهده‌ي نيروي انتظامي است، اما از آن‌جا كه به صورت طبيعي ورود اسلحه موجب ناامني و بروز مسائل ضد امنيتي مي‌شود، وزارت اطلاعات وظيفه دارد در اين حوزه وارد عمل شود.
وي با ارايه‌ي آماري از فعاليت‌هاي وزارت‌خانه‌ي متبوعش در اين حوزه از شهريور سال گذشته تا ارديبهشت ماه سال جاري، گفت: بيش از 250 نفر در اين مدت از عوامل واردكردن اسلحه به كشور دستگير و باندهايي نيز شناسايي شده‌اند كه در موقع مناسب، وزارت اطلاعات به آنها ضربه مي‌زند.
وزير اطلاعات ادامه داد: در اين مدت هم‌چنين 1800 قبضه سلاح از اين افراد جمع‌آوري شده است.
اژه‌اي در بخش ديگري از اظهاراتش در ارزيابي از وضعيت امنيت داخلي كشور با تاكيد بر اين‌كه در حال حاضر، ايران از كشورهاي استثنايي از لحاظ برخورداري از امنيت در بين كشورهاي جهان و منطقه به شمار مي‌آيد، گفت: البته اين امر به اين مفهوم نيست كه هيچ‌گونه اقدام ضد امنيتي در كشور انجام نمي‌شود، قاعدتا كشوري با ويژگي‌هاي ايران از لحاظ جمعيتي، مرزها و وضعيت كشورهاي همسايه، با مشكلات امنيتي نيز مواجه است.
وي در ادامه با اشاره به تصور آمريكا و اسرائيل نسبت به وضعيت ايران پيش از انتخابات رياست‌جمهوري نهم كه بر مبناي آن، جمهوري اسلامي ايران را كشوري كه در معرض استحاله قرار گرفته، مي‌دانستند، اظهار داشت: اتفاقي كه در تير ماه سال گذشته به وقوع پيوست، اين احساس را در دشمن به وجود آورد كه آنها در مورد ايران دوباره به خانه‌ي اول بازگشته‌اند. جمهوري اسلامي ايران در مقابل عوامل سلطه، روح جديدي گرفت و طبيعي است كه دشمنان براي مقابله‌ي خود با نظام جمهوري اسلامي، اعمال‌شان را تشديد مي‌كردند و نهايت تلاش خود را براي ايجاد ناامني و شكاف بين نخبگان و مردم و مسوولان به كار مي‌گرفتند.
وي با بيان اينكه در حال حاضر ايران كشوري است كه از امنيت خوبي برخوردار است، به وضعيت امنيتي آمريكا به عنوان دشمن شماره‌ي يك ايران اشاره كرد و گفت: در حال حاضر مردم آمريكا از مسوولان اين كشور ناراضي هستند و مي‌گويند شما براي ما ناامني به همراه آورده‌ايد.
وزير اطلاعات اضافه كرد: با وجود اين‌كه وضعيت امنيتي ايران در حال حاضر مناسب است، مواردي وجود دارد كه گر چه كم است، اما همين براي جمهوري اسلامي ايران و مردم آن زياد است و بايد تلاش كنيم همين مقدار هم نباشد.
اژه‌اي در بخش ديگري از اين نشست درباره ميزان آگاهي وزارت اطلاعات نسبت به فعاليت‌هاي سازمان‌هاي جاسوسي دشمن در ايران، اظهار داشت: از همين جا به مردم بشارت مي‌دهم كه بحمدالله وزارت اطلاعات، امروز با توجه به فشارهايي كه بعد از انقلاب به نظام جمهوري اسلامي وارد شده، از توانمندي خوبي برخوردار است. ما امروز در بعد فني و فعاليت‌هاي اطلاعاتي در وضعيت خوبي قرار داريم و حتي از برخي تصميماتي كه دشمن در جلسات و در پشت درهاي بسته مي‌گيرد، مطلعيم.
وي با بيان اين‌كه اين سطح از توانمندي وزارت اطلاعات براي دشمن غير قابل باور و حيرت‌آور است، گفت: بر اين اساس، آنها ايران را متهم مي‌كنند كه خودش به تنهايي در اين زمينه عمل نمي‌كند و از كشورهاي ديگر استفاده مي‌كند، اين اتهامي است كه هميشه آنها به ايران وارد مي‌كردند.
وزير اطلاعات هم‌چنين بار ديگر با تاكيد بر اين‌كه نتيجه‌ي انتخابات سوم تير سال 84 در به صحنه آمدن ميليون‌ها ايراني در فاصله‌ي يك هفته و انتخاب كانديدايي كه شعارهاي انقلابي و اسلامي مي‌داد، براي دولت آمريكا و دشمنان ايران، غير قابل باور بود، گفت: به دنبال مشخص شدن نتيجه‌ي اين انتخابات دشمن احساس كرد بايد نسبت به جمهوري اسلامي شناخت مجدد پيدا كند و از آن تاريخ به بعد بيش از پيش عوامل جاسوسي‌شان را براي ايجاد فتنه در نظام جمهوري اسلامي ايران گسيل كردند كه در اين راستا از عوامل ضعيف نيز جهت جذب در دستگاه‌هاي مختلف براي پيشبرد منوياتشان استفاده مي‌كنند.
وزير اطلاعات در ادامه‌ي نشست مطبوعاتي‌اش در پاسخ به سوالي درباره آخرين وضعيت اين وزارتخانه در راستاي دستگيري عبدالرحمان ريگي كه شرارت‌هايي را در مناطق شرقي كشور موجب شده بود، گفت: موضوع دستگيري عبدالرحمان ريگي از طريق اينترپل در حال پي‌گيري است، در حال حاضر وزارت اطلاعات اين قضيه را از طريق وزارت امور خارجه پي‌گيري مي‌كند.
وي در پاسخ به پرسشي درباره اين‌كه آيا نگاه وزارت اطلاعات به قوميت‌ها نگاهي تهديدي است، يا آنها را فرصتي براي كشور مي‌داند نيز گفت: همه‌ي اقوام ايراني، ايراني هستند و اكثريت قريب به اتفاق آنها مسلمانند، بر اين اساس هيچ وقت قوميت‌ها به خودي خود نمي‌توانند تهديدي براي نظام جمهوري اسلامي محسوب شوند.
محسني اژه‌اي با اشاره به اتفاقات آذربايجان به نقش مردم اين بخش از ايران در تاريخ كشور اشاره كرد و گفت: قوميت‌ها نه تنها تهديدي براي نظام جمهوري اسلامي نيستند بلكه فرصت نيز محسوب مي‌شوند، يكي از مسائل مهم جمهوري اسلامي اين است كه همه‌ي اقوام و طوايف بر اساس مشتركات مذهبي اجازه‌ي فعاليت داشته باشند، نبايد از قوميت‌ها غافل شويم، زيرا دشمن از اين بستر بهره‌گيري مي‌كند.
وي با بيان اين‌كه غفلت از مساله‌ي قوميت‌ها مي‌تواند آنها را كه در حال حاضر فرصت به شمار مي‌آيند، به تهديدي براي نظام تبديل كند، افزود: قوميت‌ها براي نظام يك فرصت هستند. من در اينجا نه به عنوان وزير اطلاعات و عضو كابينه‌ي دولت نهم، بلكه به عنوان يك طلبه عنوان مي‌كنم اين دولت صادقانه و خالصانه با تمام توانش مي‌خواهد خدمت كند و بر اين اساس، پرداختن به مسائل مناطق محروم را در اولويت كار خود دارد و به دنبال اين است كه از هر كسي حقي ضايع شده، اين حق به او برگردد . قطعا بايد بدانيم يكي از اهداف دشمن اين است كه نگذارد چنين سازندگي انجام شود.
وزير اطلاعات با يادآوري اين‌كه دولت نهم نه تنها به امور زيربنايي بلكه به مسائل روزمره و زيربنايي به صورت توامان توجه دارد، گفت: دولت بر اين اساس به مسائل مناطق محروم توجه ويژه‌ دارد و لازمه‌ي اين كار نيز وجود امنيت است، اما دشمن مي‌خواهد با ايجاد ناامني مانع انجام اين كار شود. ما بايد ابتدا امنيت را ايجاد كنيم تا در پرتو آن سازندگي انجام شود، زيرا مردم مي‌دانند در فضاي ضدامنيتي، دولت از امكان تحقق برنامه‌ها باز مي‌ماند.
اژه‌اي در بخش ديگري از اين نشست مطبوعاتي در ارتباط با اظهارنظر برخي از مسوولان نسبت به آغاز به انتشار مجدد روزنامه‌ي ايران با يادآوري اين‌كه توقيف ايران مسيري بين هيات نظارت و دستگاه قضايي را طي كرد و در اين جريان، عده‌اي متخلف شناخته شدند، اظهار داشت: محاكمه‌ي روزنامه‌ي ايران و مديرمسوول آن، طبق قانون مطبوعات روال مشخصي دارد كه بايد طي شود و بعد از آن به تشخيص قاضي، اين روزنامه مي‌تواند منتشر شود يا از ادامه‌ي فعاليت باز بماند؛ اين به تشخيص دادگاه بستگي دارد.
وزير اطلاعات هم‌چنين درباره اقدامات وزراتخانه‌ي متبوعش در حوزه‌ي برخورد با مفاسد اقتصادي با يادآوري اين‌كه بحث مفاسد اقتصادي بحثي ذوابعاد است و بايد همه‌ي ابعاد آن در نظر گرفته شود تا به نتيجه برسيم، به فعاليت‌هاي معاونتي كه در اين وزارتخانه به اين حوزه اختصاص دارد، اشاره كرد و با بيان اين‌كه شناسايي ضعف‌هاي قانون كه امكان سوءاستفاده را به مفسدان مي‌دهد، در كنار شناسايي گلوگاه‌ها از اولويت‌هاي اين معاونت بوده، گفت: در اين راستا معاونت اقتصادي وزارت اطلاعات جلسات متعددي را با معاونان، وزراي كابينه و مسوولان سازمان‌هاي مختلف، هم‌چنين روساي قواي مقننه و قضاييه و معاونت‌هاي دستگاه قضايي و نمايندگان مجلس برگزار كرده و امروز هماهنگي خوبي با پيشقدم شدن وزارت اطلاعات در دستگاه‌هاي مختلف براي مبارزه با مفاسد اقتصادي ايجاد شده است.
وي هم‌چنين با اشاره به جلسات مشترك مسوولان وزارت اطلاعات با سرمايه‌گذاران بخش خصوصي بر اين نكته كه دولت تصميم دارد در اين عرصه از همه‌ي سرمايه‌گذاراني كه در بخش‌هاي مختلف اقتصادي اعم از كشاورزي، صنعت و غيره به صورت قانوني فعاليت مي‌كنند، حمايت كند، تاكيد كرد.
وزير اطلاعات در ادامه با بيان اين‌كه در هر استاني وزارت اطلاعات عواملي را كه در جهت سوءاستفاده‌ي اقتصادي عمل مي‌كردند، شناسايي كرده و به آنها تذكرات لازم را داده است، گفت: به آنها اعلام كرديم اگر دست از اقداماتشان برندارند، منتظر برخورد دستگاه‌هاي قضايي و اطلاعاتي باشند و از همين جا به كساني كه در عرصه‌ي اقتصادي با رفتارشان موجب نارضايتي مردم مي‌شوند، هشدار مي‌دهيم به حق و حقوق خود قانع باشند، زيرا در غير اين صورت دستگاه قضايي و اطلاعاتي سراغ آنها مي‌رود.
محسني اژه‌اي در ادامه از استان‌هاي تهران، گيلان، مازندران، اصفهان، هرمزگان و كرمانشاه به عنوان استان‌هايي كه به دنبال فعاليت‌هاي دستگاه‌هاي اطلاعاتي، عوامل سوءاستفاده‌گر اقتصادي در آنها شناسايي شده‌اند، ياد كرد و گفت: ظرف چند ماه گذشته وزارت اطلاعات نزديك پنجاه پرونده را در حوزه‌ي مفاسد اقتصادي تنظيم كرده كه تعدادي از آنها به دستگاه قضايي رفته‌اند و بخشي از آنها در مرحله‌ي تحقيق بيشتر قرار دارند و به ميزان دو برابر تعداد اين پرونده‌ها نيز پرونده در دست تنظيم داريم كه به عوامل آنها نسبت به بازگرداندن اموال بيت‌المال هشدار داده‌ايم، اگر آنها چنين نكنند مجبور مي‌شويم از طريق دستگاه قضايي وارد عمل شويم.
وزير اطلاعات درباره‌ي وضعيت اسكله‌هاي غيرمجاز نيز با بيان اين‌كه امروز در دولت و دستگاه قضايي اقدامات خوبي در حوزه‌ي برخورد با مفاسد اقتصادي انجام شده، اظهار داشت: امروز اسكله‌ي غير مجاز كه از آن طريق بخواهند كالا قاچاق كنند، وجود ندارد.
اژه‌اي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به وضعيت امروز آمريكا و بيان اين‌كه به واسطه‌ي مشكلات جدي داخلي، اين كشور عصباني است و در پيشبرد شعارهاي خود در زمينه‌ي دموكراسي و اصلاحات و صلح با شكست مواجه شده است، اظهار داشت: آمريكا ايران را عامل اين شكست مي‌داند.
وي هم‌چنين با اشاره به آن‌چه در روزهاي اخير در غزه اتفاق افتاده، آن‌را از جهت مغاير بودن با شعارهاي صلح‌طلبانه‌ي دولت آمريكا افتضاحي براي دولت بوش دانست و درباره‌ي اظهارات اخيري كه آمريكايي‌ها در خصوص همكاري ايران با زرقاوي مطرح كرده‌اند، اظهار داشت: اين مساله روشن است. تروريست اصلي اسرائيل و آمريكا هستند. بسياري از فتنه‌ها به دست اين دو كشور انجام مي‌شود و بسياري از عوامل، دست‌پرورده‌ي آمريكا و اسرائيل هستند؛ لذا نبايد در مورد اين دروغ‌ها زياد نگران بود.
وزير اطلاعات در ادامه با يادآوري اين‌كه در حال حاضر آمريكا كه از چنين وضعيتي برخوردار است، بر روي قوميت‌ها و NGO هاي ايران حساب باز كرده، به تقسيم‌بندي NGO ها در ايران پرداخت و با قرار دادن آنها در سه گروه NGO هاي مفيد، ضعيف و NGO هايي كه همسو با دشمن فعاليت مي‌كنند، گفت: آنها اعضاي اين تشكل‌ها را حتي براي آموزش به برخي كشورها مي‌برند و اخيرا نيز برخي از افراد رسما براي آموزش به آمريكا دعوت شده‌اند. البته آمريكايي‌ها در جذب اين افراد از عناوين مختلف نظير تحصيل، تجارت، شغل و سمينارهاي علمي استفاده مي‌كنند، در ابتدا هم كمك‌هاي مالي كه به افراد مي‌شود در حدي نيست كه اين تصور را ايجاد كند كه جهت جاسوسي دعوت شده‌اند.
وي ادامه داد: مردم هوشيار باشند، دشمن از طرق مختلف وارد عمل شده. مردم بايد بدانند كسي بي‌جهت هزينه‌ي سفر، هتل و سمينارهاي آنها را نمي‌دهد، وزارت اطلاعات نيز در اين زمينه وظيفه‌ي خود مي‌داند تا مساله را به صورت دقيق رصد كند.
وزير اطلاعات هم‌چنين درباره‌ي وضعيت نهادهاي موازي اطلاعاتي كه در دولت قبل نسبت به وجود آنها اظهار نگراني شده بود، گفت: با توجه به ارتباطي كه بين دستگاه‌هاي مختلف از جمله سپاه، بسيج و دستگاه‌هاي قضايي و انتظامي نظام وجود دارد، بحث نهادهاي موازي اطلاعاتي منتفي است.
Intelligence Ministry closely monitoring foreigners’ subversive activities: Mohseni Ejei

http://www.mehrnews.ir/en/NewsDetail.aspx?NewsID=347540


TEHRAN, July 2 (MNA) -- Intelligence Minister Gholam-Hossein Mohseni Ejei said here on Sunday that the Intelligence Ministry has devised various strategies to combat internal and external measures taken against Iran’s Islamic system.
At this juncture, the United States has the greatest motivation to fight against the Islamic Republic of Iran, Mohseni Ejei told reporters at a press conference.

“Despite all the U.S. opposition, Iran has gained military power. Therefore, by training elements inside and outside the country, the U.S. is trying to topple the Islamic Republic.

“But the Intelligence Ministry keeps track of and is ready to deal with all internal and external measures against the Islamic system.”

Mohseni Ejei said the government is making serious efforts to materialize its key slogans, including justice and development, “And the Intelligence Ministry, as part of the government, moves in line with these policies.”

Pointing to the government’s slogan to serve the people, he noted, “We seek to provide people with equal facilities and opportunities, to pay more attention to underprivileged areas, and to take serious steps to solve the unemployment problem.”

Through various measures, the enemy is trying to show that the government is inefficient, Mohseni Ejei said.

“But through our organized intelligence activities, we identified the elements and informed the relevant officials.

“We gave warnings to all the people who we thought worked toward this end, either intentionally or unintentionally.”

The enemy is outraged over the activities of the Iranian government, the intelligence minister added.

“They are making numerous efforts to foment insecurity and tension in Iran and have allocated a large fund for this purpose, which is beyond the $75 million officially approved by the U.S. administration. They have used much more money than that and have specifically set up educational classes to train spies.”

Mohseni Ejei noted that the Intelligence Ministry enjoys great capability in monitoring the activities of spy agencies working against Iran.

“We are currently in a good position in terms of conducting technical intelligence activities and are even aware of some decisions that the enemy makes behind closed doors.”

“Our capability in this regard is unbelievable and surprising for the enemies. Therefore, they accuse us of using other countries to help us in our intelligence activities.”

“Following the Iranian people’s election of President Mahmud Ahmadinejad, who used revolutionary and Islamic slogans, the enemy felt it should reconsider its perception of Iran. Since then, they began sending more spies to Iran than ever before in an attempt to create a crisis in the Islamic Republic.”

On the recent arrest of university professor Ramin Jahanbegloo, the intelligence minister noted that Jahanbegloo was arrested on suspicion of assisting the U.S. in its efforts to provoke a velvet revolution in Iran.

However, the Intelligence Ministry has yet to complete its investigations on him, he added.

Pointing to the growing number of weapons smuggled into the country, Mohseni Ejei said that the Intelligence Ministry has arrested over 250 people for attempting to smuggle weapons into Iran and has confiscated 1800 weapons.

In reference to the recent unrest in Khuzestan, Sistan-Balucheshtan, East Azarbaijan, and West Azarbaijan provinces, he said that ethnic groups are not regarded as threats, but, quite the contrary, are thought of as opportunities for the Islamic system.

He went on to say that more attention should be paid to ethnic groups and tribes since the enemy tries to use them to attain their goals.

The U.S. is trying to use ethnic groups and various non-governmental organizations in Iran to fight against the country, Mohseni Ejei added.

“They take various NGO members abroad to educate them. Recently, some people have been officially invited to be trained in the U.S. under the pretext of attending scientific seminars or for business or employment. The initial financial assistance given to them is not enough to arouse the suspicion that they have been invited to be trained as spies.”

Elsewhere in his remarks, Mohseni Ejei said that the Economic Department of the Intelligence Ministry has been holding various sessions with cabinet ministers, the heads of the legislative and judicial branches of government, and MPs in an effort to fight economic corruption.

Intelligence Ministry officials have also held meetings with private sector investors in line with the government’s policy to support investment in various economic sectors such as agriculture and industry, he added

انقلاب اسلامی به روایت تصویر - Iran's Revolution in Pictures

I wish someone with time on their hands would take on a labor of love and translate the pages linked below. for instance No. 15 shows an article in Farsi saying - "Khomeini will NOT be Head of State"

انقلاب اسلامی به روایت تصویر

انقلاب اسلامی در ایران بر اساس دروغ، خدعه، تزویر، ریا و تروریسم اعم از آدم ربایی، آدم کشی، آتش زدن و انفجار اماکن عمومی، سرقت مسلحانه و اعمال مشابه به پیروزی رسید.
زمامداران جمهوری اسلامی همراه با حمایت از تروریسم بین المللی به همان شیوه پیشین مخالفان را در داخل کشور تار و مار و قدرت ضد ملی و جهنمی خود را تثبیت کردند.
نظام جمهوری اسلامی تنها حکومت جهان است که سرانش دهها ایرانی مخالف را در خارج کشور به قتل رسانده اند و به همین جرم نیز محکوم گشته اند.
جمهوری اسلامی هم چنان از یک سو مخالفان، زنان و جوانان را در داخل کشور سرکوب می کند و از سوی دیگر تیم های ترور به خارج از کشور می فرستد.

این اسناد و تصاویر تاریخی و تکان دهنده که نشان دهنده سرشت ضد انسانی و ضد میهنی جمهوری اسلامی است، عمدتا از انتشارات و مطبوعات خود رژیم تهیه شده است.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 2930
31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45
46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 ...منابع (Source)

NEW IRANIAN REGIME PASSPORTS - گذرنامه های جدید

New Iranian, modernized passports have spelling and grammar mistakes! Click on Title to view article

گذرنامه های جدید جمهوری اسلامی و یک آبروریزی تازه
(titre)برای خواندن اين خبر اينج کليک کني
تلاش رژیم اسلامی برای سرپوش گذاردن بر آبروریزی مفتضحانه خود

Français mardi 15 août - jeudi 17 août 2006

mardi 15 août 2006
Nucléaire: Ahmadinejad rejette la résolution du Conseil de sécurité

TEHERAN (AFP) - Le président iranien Mahmoud Ahmadinejad a rejeté mardi la résolution du Conseil de sécurité exigeant une suspension de son enrichissement d'ici le 31 août, diminuant encore les chances que Téhéran accepte l'offre faite par les grandes puissances pour obtenir cette suspension.

Le secrétaire général de l'Onu "Kofi Annan m'a demandé de ne pas être froissé par la résolution du Conseil de sécurité et de répondre à l'offre (des grandes puissances). Je lui ai dit qu'apparemment ces messieurs se trompent et croient pouvoir utiliser la résolution comme un bâton, mais le peuple iranien n'accepte pas le langage de la force", a dit M. Ahmadinejad.

C'est la première réaction du président à la résolution du Conseil, adoptée le 31 juillet, et donnant à l'Iran jusqu'au 31 août pour suspendre son enrichissement d'uranium. Faute de quoi, le Conseil pourrait décider des sanctions contre l'Iran.

Le président iranien a toutefois ajouté, lors d'un rassemblement à Ardébil (nord-ouest) retransmis par la télévision d'Etat, que l'Iran allait "donner (sa) réponse à la date prévue", le 22 août, à l'offre des grandes puissances.

Cette dernière a été présentée à l'Iran le 6 juin par les cinq membres permanents du Conseil de sécurité (Chine, Etats-Unis, France, Grande-Bretagne, Russie) et l'Allemagne.
Elle comporte des mesures de coopération dans les domaines économique et du nucléaire notamment, mais à condition que l'Iran suspende son enrichissement.

M. Ahmadinejad a laissé entendre que la réponse de l'Iran serait négative: elle "sera basée sur la défense des droits définitifs du peuple iranien et personne n'a le droit de renoncer à ces droits".
"L'Iran maîtrise totalement le cycle du combustible nucléaire et personne ne peut y porter atteinte depuis l'extérieur", a encore dit M. Ahmadinejad.

Il a assimilé la résolution du Conseil à une "expression de colère qui ne peut rien" pour diminuer la volonté de l'Iran à poursuivre son programme nucléaire.

"Si vous voulez avoir de bonnes relations avec l'Iran, la seule solution est de reconnaître les droits de notre peuple et de vous prosterner devant la grandeur du peuple iranien. Sinon il vous obligera à le faire plus tard", a-t-il dit encore.

Gholamreza Aghazadeh, le chef de l'Organisation iranienne de l'énergie atomique (OIEA), avait indiqué plus tôt dans la journée que l'Iran refusait de suspendre ses activités d'enrichissement d'uranium, mais était prêt à fournir des garanties pour éviter un détournement de l'uranium enrichi.

"Nous sommes prêts à examiner toutes les mesures de confiance mais l'arrêt de l'enrichissement n'est pas une mesure de confiance", a dit M. Aghazadeh.

Il a ajouté que l'Iran était prêt à "donner" aux Occidentaux la production de la chaîne de 164 centrifugeuses d'enrichissement d'uranium, qui a commencé à fonctionner en avril dernier.
"Une seule chaîne de centrifugeuse n'a rien d'inquiétant, mais s'ils sont vraiment inquiets, nous sommes prêts à leur donner la production de cette chaîne", a-t-il dit.

L'Iran a annoncé en avril avoir réussi à enrichir de l'uranium à 3,5%, puis à 4,8%, un niveau nécessaire pour la fabrication de combustible destiné aux centrales nucléaires civiles.

Le secrétaire du Conseil suprême de la sécurité nationale, Ali Larijani, et le ministre des Affaires étrangères, Manouchehr Mottaki, ont d'ores et déjà condamné la résolution du Conseil, en affirmant que l'Iran n'abandonnerait pas son enrichissement d'uranium.
Les grandes puissances craignent que Téhéran utilise son programme nucléaire civil pour se doter de l'arme atomique, alors que les Iraniens ont toujours démenti que telle soit leur intention.

jeudi 17 août 2006
Exposition de caricatures sur l'Holocauste en Iran

A l'entrée de l'exposition, une affiche montre un casque avec l'étoile de David en haut d'une pile d'autres casques sur lesquels sont inscrits des croix gammées.

A l'intérieur, la statue de la Liberté est représentée tenant un livre sur l'Holocauste et faisant le salut nazi.

Les organisateurs de l'exposition disent présenter les 200 caricatures retenues par un jury dans le cadre d'un concours international de caricatures sur l'Holocauste organisé en Iran.
L'objectif, selon eux, est de tester la capacité des Européens à remettre en cause leurs propres tabous.

"Il s'agit d'un test des limites de la liberté de parole adoptée par les pays occidentaux", déclare Massoud Shojaï-Tabatabaï, le directeur de la Maison de la caricature, un syndicat de caricaturistes, qui a participé à l'organisation de l'exposition.

Le journal iranien au plus fort tirage, Hamchahri a lancé en février une compétition de caricatures sur l'Holocauste, en riposte à la publication de caricatures du prophète Mahomet dans des journaux européens.

"Nous voulions questionner les tabous européens. Pourquoi s'interroger sur l'Holocauste serait-il un tabou?. Pourquoi toute personne qui évoque le sujet devrait-il recevoir une amende ou aller en prison ?", a-t-il ajouté.

La négation de l'Holocauste est considérée comme un délit dans certains pays européens, comme l'Allemagne, l'Autriche et la France. Le président iranien Mahmoud Ahmadinejad a déclaré qu'il s'agissait d'un "mythe" et il a affirmé que ce sujet devrait faire l'objet d'un débat.

Les organisateurs du concours, qui a soulevé un concert d'indignations en Occident, disent avoir reçu 1.193 dessins en provenance d'une soixantaine de pays.

L'effroi de l'Iran et la mystique de l'imam caché
Le Figaro

L'Iran fait peur, semble-t-il. Il ferait peur déjà sans l'arme nucléaire, alors imaginez «avec»... La peur, mauvaise conseillère, est de l'ordre de l'irrationnel. Trois siècles après Montesquieu et Bodin, il est grand temps d'en finir avec notre logique de l'«Oriental» éternellement et inéluctablement condamné au «despotisme».

Ne mourons pas toutes et tous, idiots, surtout si nous sommes dans la recherche universitaire et la presse. Sortons aussi de l'outrecuidance de Boulanger, au XVIIe siècle, selon qui «l'histoire nous montre l'Europe toujours brave, toujours jalouse de sa liberté».

Et ce, d'autant que, l'émergence et la domination de l'Amérique ont compliqué davantage les choses...Et demandons-nous : pourquoi donc l'Iran nous inspire-t-il tant d'effroi, de fantasmes ?

Trois raisons sont vraisemblablement à leur origine : la nature du régime iranien que nous avons tendance à qualifier au mieux de «théocratique», au pire de régime «des mollahs» ; la détention probable par Téhéran de l'arme nucléaire ; la contestation par cet acteur des intérêts occidentaux, essentiellement américains, dans la région et, plus largement, de l'ordre régional, qui se manifeste souvent en termes d'antisionisme, voire chez certains dirigeants, d'antisémitisme.Le drame politique de l'Iran, c'est qu'il n'y existe pas de forces politiques «démocratisantes» puissantes et bien organisées.

Le clergé constitue, malgré tout, la force possédant la plus grande assise idéologique, financière et, en fin de compte, sociale, en un pays sans véritable tradition pluraliste et compétitive (contrairement à la Turquie). La tendance de l'Iran à l'isolationnisme a probablement un rapport avec le chiisme, tendance minoritaire dans l'islam, prégnante et rebelle aussi ailleurs au Proche-Orient, notamment au Liban et en Syrie. L'idéologie du régime fait que Téhéran apportera sans doute plus ou moins ouvertement ou plus ou moins secrètement son soutien aux Palestiniens et aux Syriens. Les questions azérie et kurde seront, comme jusqu'à présent, habilement occultées et évacuées.

La «voie chinoise», outre le fait qu'elle écarte la démocratisation du régime et se trouve en contradiction avec la rhétorique de democracy, reste hautement improbable en Iran.

Les investissements économiques et financiers qu'elle demande se heurteraient à l'antioccidentalisme des conservateurs qui dominent le régime. Ce n'est d'ailleurs pas par hasard que Téhéran fait appel pour ses gros contrats au Japon, considéré implicitement comme un modèle à suivre, car il a réussi la synthèse entre tradition, respect de la culture et développement économique.

Une ouverture économique de Téhéran aux Etats-Unis s'accompagnerait inéluctablement d'une ouverture politique, via la diaspora de Los Angeles, qui heurterait les intérêts du clan au pouvoir.

L'hypothèse selon laquelle, les conservateurs, après avoir coupé l'herbe sous le pied des réformateurs, entreprendraient maintenant eux-mêmes des réformes, paraît quelque peu optimiste.

Le système parlementaire de la République islamique, tel qu'il fonctionne actuellement, en reflétant avant tout le jeu des factions cléricales rivales, n'autorise pas pour l'heure une transition politique de type démocratique. D'un autre côté, bien sûr, on aurait tort pour autant d'oublier que l'Iran est l'une des sociétés musulmanes qui, avec la Turquie et le Maroc – mais d'une tout autre manière que ces derniers –, est la plus profondément traversée par l'idée démo cratique.

Concernant le nucléaire, qu'il s'agisse des États-Unis, d'Iran, de la Corée du Nord, du Pakistan ou d'Israël, il n'est jamais très rassurant de voir un État détenir cette arme épouvantable, comme du reste les armes dites conventionnelles pourtant de plus en plus destructrices. Il n'est jamais totalement sûr que tel ou tel État l'utiliserait, toujours et sans faille, pour le bien de l'humanité, pour la vertu, la liberté ou la raison, et tel autre pour le mal, la destruction ou la déraison : les frontières entre ces notions sont parfois floues et discutables.

Pour autant, en l'occurrence, la politique parfois simpliste et manichéenne, à coup sûr maladroite des dirigeants iraniens est de nature à inspirer quelques inquiétudes. Mais l'erreur c'est que l'antioccidentalisme du régime actuel iranien est souvent jugé à l'aune de son attitude vis-à-vis d'Israël, vite ramenée à de l'antisémitisme.

Or ce dernier n'a pas évolué dans le même contexte que l'occidental : contrairement à l'Allemagne, à la Pologne, à la France, les sociétés musulmanes sont avant tout des héritiers des empires et qui ont mis en pratique soit la laïcité autoritaire, soit «la laïcité du permis» et longtemps étrangers au modèle de l'État-nation de facture européenne, d'importation heureusement tardive.

L'Iran est aujourd'hui encore réfractaire à l'ethnicisation de sa politique.Si le régime iranien est aujourd'hui aussi esseulé, la politique américaine dans la région n'y est pas étrangère. Comment demander aux Iraniens d'oublier l'épisode de Mossadegh en 1951, un tournant qui aurait pu être pourtant décisif dans la vie démocratique d'Iran du XXe siècle, et la réaction brutale de la CIA qui a vu dans la nationalisation du pétrole, une menace pour les intérêts américains ?

Comment expliquer l'attitude conciliante des Etats-Unis envers Riyad dont la politique est infiniment plus conforme aux préceptes de la religion que celle de Téhéran ?

Prenons garde, dès lors, à ne pas contribuer davantage à l'isolement et à la diabolisation de l'Iran : la seule politique raisonnable, de la part des Européens, avant que ce ne soit trop tard, c'est de faire le maximum, sans céder sur les valeurs de la démocratie et des droits de l'homme, pour maintenir le dialogue avec ce pays d'histoire millénaire et de culture, et pour aider coûte que coûte à son intégration régionale, voire internationale.

Dans un récent article intitulé «22 août», l'illustre Bernard Lewis attire l'attention sur le fait que, dans l'islam, de même que dans le judaïsme et le christianisme, certaines croyances portent sur une bataille cosmique marquant la fin des temps – Gog et Magog, l'Antéchrist, Armageddon et, pour les musulmans chiites, le retour tant attendu de l'Imam caché, qui doit déboucher sur la victoire finale des forces du bien sur celles du mal, quelle qu'en soit la définition.

Il est évident, conclut l'islamologue, que Mahmoud Ahmadinejad et ses adeptes croient que ces temps sont venus et que la lutte finale est déjà entamée, même bien avancée. Elle pourrait même avoir une date précise, mentionnée par plusieurs indications du président iranien sur sa réponse finale aux États-Unis sur la question nucléaire : le 22 août.

Quelle est la signification du 22 août ? En 2006, le 22 août correspond, dans le calendrier islamique, au 27e jour du mois de Rajab de l'année 1427. Or, pour beaucoup de musulmans, la tradition veut que, cette nuit-là, le prophète Mahomet enfourcha le cheval ailé Buraq pour se rendre d'abord à la «mosquée la plus éloignée», usuellement considérée comme se situant à Jérusalem, puis au paradis, avant d'en revenir.

Cela peut sans doute être considéré comme une date appropriée pour mettre un terme apocalyptique à l'existence d'Israël et, si nécessaire, du reste du monde. La fin de l'article de Lewis est toutefois relativement prudente... et rassurante : «Il n'est pas certain du tout qu'Ahmadinejad prépare une telle opération cataclysmique pour le 22 août précisément.»
************
Bernard Lewis, «August 22, Does Iran have something in store ?», Wall Street Journal, 8 août 2006.

پرواز هواپيماهای اسرائيل و امريكا بر فراز تهران American Aircraft Over Tehran

پرواز هواپيماهای اسرائيل و امريكا بر فراز تهران

بدستور شخص رهبر و با هدف پرهيز از انعكاس خبری آن در عرصه جهانی و وحشت در داخل كشور، هيچ مقابله ای با اين پروازها نشده و انتشار دهندگان خبر تهديد به اشد مجازات جنگی شده اند. سفارتخانه های خارجی در ايران "وضعيت زرد" برای خروج اضطراری اتباع خود از ايران اعلام كرده اند.گزارش های فوق محرمانه ای وجود دارد مبنی بر اينكه در چند شب گذشته و از جمله در حدود ساعت شش صبح ديروز(سه شنبه) هواپيماهای امريكائی و اسرائيلی بر فراز تهران ظاهر شده و سپس به پايگاه های خود بازگشته اند. برای پرهيز از انتشار اخبار اين تجاوزها در عرصه جهانی و متشنج شدن اوضاع داخلی ايران، از سوی رهبر شخصا دستور اكيد داده شده تا هيچ مقابله ای با اين پروازها نشود و اخبار آن نيز بهيچ وجه در رسانه ها انعكاس نيابد. در دستور رهبر قيد شده كه اين يك فرمان جنگی است و تخطی از آن مستوجب اشد مجازات جنگی است.در گزارش محرمانه ای كه دراين ارتباط به رهبر داده شده، قيد شده است كه پروازهای مشابهی برفراز دمشق نيز انجام شده، با اين تفاوت كه در دمشق اين هواپيماها ديوار صوتی را نيز شكسته و موجب وحشت مردم شده اند.در گزارش ديگری، تا آنجا كه از بيشتر سفارت خانه های خارجی در تهران اطلاع رسيده، اين سفارت خانه ها به حال آماده باش(«وضعيت زرد») درآمده اند و در حال تدوين «استراتژی خروج از ايران» برای كاركنان خود در شرايط اضطراری هستند


According to a secret report to Supreme Ruler, Ali Khamenei, American and Israeli planes flew over Tehran in the past few nights including one at around 6 am Tuesday morning.

To avoid the spread of this news and thereby causing chaos in Tehran and to prevent the publication of this news Khamenei has ordered that any publishers of this news will be severely punished.

In the secret report, it is said that similar flights over Damascus have also been made and on some occasions the planes broke the sound barrier.

Wednesday, August 09, 2006

Mullahs Fear Opposition (bilingual FARSI)

/كامل/مصاحبه‌ي مطبوعاتي وزيراطلاعات: *تذكر به عوامل ناكارآمد نشان‌دادن دولت *تلاش آمريكا براي انقلاب مخملي در ايران *منتفي‌بودن بحث نهادهاي موازي اطلاعاتي
اطلاعات با تأكيد بر اين‌كه وزارتخانه متبوعش تمام تحركات داخلي و خارجي دشمن را عليه نظام رصد مي‌كند، تصريح كرد: وزارت اطلاعات در حال حاضر راهكارهايي براي مقابله با اين تحركات دارد و همگام با پي‌گيري آنها، براي برخورد آماده است.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، محسني اژه‌اي در نشست مطبوعاتي خود با خبرنگاران با ارائه‌ي گزارشي از عملكرد اين وزارتخانه با يادآوري اين‌كه انسان به لحاظ حب ذات شايد نتواند ارزيابي دقيقي از عملكردش داشته باشد، اظهارنظر در اين باره را به ساير دستگاهها و مردم محول كرد و در عين‌حال اظهار داشت: ارزيابي من بسيار مثبت است. در طول اين مدت، وزارت اطلاعات با نشاط مضاعف، تلاش بيشتر و انگيزه‌اي فراتر از گذشته در صحنه حاضر شد و نهايتا تلاش خود را انجام مي‌دهد تا همپاي دولت عدالت‌گستر پيش برود كه در اين راستا در زمينه‌هاي مختلف به توفيقاتي دست پيدا كرده‌ است.

وي با يادآوري اين‌كه دولت نهم با سياست‌هاي جديد و شعارهاي اصلي و كليدي، هم‌چون عدالت و مهرورزي و تعالي و پيشرفت همه‌جانبه‌ي كشور، وارد ميدان شد، تأكيد كرد: اين دولت تمام تلاش خود را انجام مي‌دهد تا اين‌كه آنها محقق شود و همه‌ي اجزاي اين دولت كه وزارت اطلاعات يكي از آنهاست، همپاي اين سياست پيش مي‌روند.

وزير اطلاعات با بيان اين‌كه در حال حاضر شرايط جهان با گذشته متفاوت شده، تأكيد كرد: اين امر مي‌طلبد بازتعريفي نسبت به برخي سياست‌ها داشته باشيم كه در اين حوزه، در برخي سياست‌ها و ساختارها، روش‌ها و تكنيك‌ها به مقتضاي شرايط ، اصلاحاتي انجام شد.

اژه‌اي در ادامه از هماهنگي همه‌ي دستگاهها از جمله قواي قضاييه و مقننه به عنوان يكي از سياست‌هايي كه اين وزارتخانه از ابتدا به آن توجه داشته، نام برد و قدم‌هاي برداشته‌شده در اين زمينه را مثبت ارزيابي كرد.

وي در ادامه با اشاره به شعار دولت نهم درباره خدمت بدون منت به مردم، گفت: در اين راستا ما به دنبال اين هستيم كه همه‌ي فرصتها و امكانات را به صورت عادلانه در اختيار مردم بگذاريم و به مناطق محروم توجه بيشتري كنيم، هم‌چنين براي حل مشكل بيكاري، قدم‌هاي جدي برداشته شود.
وزير اطلاعات اضافه كرد: بديهي است دشمن مي‌خواهد تلاش كند دولت در اين زمينه توفيق نداشته باشد و با اقداماتي دولت را ناكارآمد نشان دهد كه در اين زمينه، ما با اشراف اطلاعاتي و اقدامات سازمان‌يافته موارد را به اطلاع مسوولان ذيربط رسانديم و در مواردي كه نياز به همكاري قوه‌ي قضاييه جهت برخورد وجود داشت نيز اقدام كرديم.

وي با يادآوري اين‌كه در حوزه‌ي انجام برخي تلاش‌ها براي ناكارآمد نشان دادن دولت، سرنخ‌هاي به دست آمده، گفت: به همه‌ي افرادي كه در اين زمينه فعاليت مي‌كردند، تذكر داديم و به همه‌ي عواملي هم كه احساس مي‌كرديم ممكن است ناخواسته يا خواسته در جهت ناكارآمدي دولت فعاليت داشته باشند، تذكر داديم.

وزير اطلاعات همچنين با اشاره به جلسه‌ي اخير گروههاي معاند جمهوري اسلامي در آمريكا با تأكيد بر اين‌كه امروز آمريكا بيش از هر مقطع زماني براي مبارزه با نظام جمهوري اسلامي انگيزه دارد، گفت: علت اين امر اين است كه با وجود همه‌ي مخالفت‌هاي آمريكا، اقتدار نظامي ايران بيشتر شده، لذا آنها تلاش مي‌كنند از طريق عوامل داخلي و بيروني در جهت براندازي نظام جمهوري اسلامي سازمان‌دهي كنند و با آموزش برخي نيروها، آنها را براي مقابله با جمهوري اسلامي مورد استفاده قرار دهند.

وي با تأكيد بر اين‌كه وزارتخانه متبوعش تمام تحركات داخلي و خارجي دشمن را عليه نظام رصد مي‌كند، تأكيد كرد: وزارت اطلاعات در حال حاضر راهكارهايي براي مقابله با اين تحركات دارد و همگام با پي‌گيري آنها، براي برخورد آماده است.

وزير اطلاعات در ادامه درباره دستگيري رامين جهانبگلو نيز تصريح كرد: رامين جهانبگلو يكي از افرادي است كه در راستاي تلاش‌هاي آمريكا براي وقوع انقلاب مخملي و نرم در ايران، دستگير شد.
محسني‌اژه‌اي افزود: آمريكا در اين مقطع راهكاري را نه تنها در ايران بلكه در مورد بسياري از كشورهاي جهان براي وقوع انقلاب مخملي و نرم دنبال مي‌كرد كه جهانبگلو نيز دراين راستا تعريف مي‌شود.

وي افزود: جهانبگلو بر اين اساس ماموريت يافته بود و با حجم فعاليت‌ها و امكاناتي كه در اختيار وي قرار گرفته بود، دستگاه اطلاعاتي نسبت به وي مظنون شد و او را دستگير كرد و در حال حاضر نيز مشغول تكميل تحقيقات درباره‌ي او هستيم كه با تكميل آن مي‌توان در اين زمينه كه مي‌شود چه ميزان اطلاعاتي را منتقل كرد، تصميم گرفت.

وزير اطلاعات در بخش ديگري از اظهاراتش در ارتباط با آخرين وضعيت موسوي خوئيني كه به دنبال تجمع جمعي از زنان در ميدان هفت تير دستگير شد با بيان اين‌كه بايد درباره‌ي آخرين وضعيت پرونده‌ي اين فرد از دادستان و قاضي مربوطه سوال شود، گفت: متأسفانه دشمن توري را باز كرده كه سعي مي‌كند برخي افراد را به داخل آن بكشاند .

به گزارش ايسنا، وزير اطلاعات در ادامه‌ي اين نشست مطبوعاتي درباره بازداشت موسوي خوئيني كه به دنبال تجمع جمعي از زنان در ميدان هفت تير دستگير شد، با يادآوري اين‌كه درباره آخرين وضعيت پرونده‌ي وي بايد از دادستان و قاضي مربوطه سوال شود، گفت: متاسفانه دشمن توري را باز كرده تا برخي افراد را به داخل آن بكشاند. وظيفه‌ي وزارت اطلاعات است كساني را كه ناخودآگاه و يا از روي آگاهي در اين تور قرار مي‌گيرند، نجات دهد و اجازه ندهد افراد، آگاهانه يا ناآگاهانه در تور دشمن قرار بگيرند. ما در اين راستا به افراد تذكراتي داديم كه خيلي از آنها اين تذكرات را پذيرفته‌اند.

محسني اژه‌اي با تاكيد بر اين‌كه حركت موسوي خوئيني و برخي ديگر در آن روز (تجمع در ميدان هفت تير) غيرقانوني و ناصحيح بود، گفت: اين اقدام در راستاي اهداف دشمن بود. وزارت اطلاعات با همكاري برخي دستگاه‌ها اين حركت را خنثي كرد و همه‌ي افرادي كه در جهت بر هم زدن نظم و خواست دشمن در اين روز عمل كردند، دستگير شدند و در اختيار ضابطان قضايي قرار گرفتند.
وي با يادآوري اين‌كه دستگاه قضايي همواره از وزارت اطلاعات مي‌خواهد تحقيقات مقدماتي را در مورد افرادي كه در جهت اهداف دشمن حركت مي‌كنند انجام دهد، گفت:دستگاه قضايي در اين مورد نيز از وزارت اطلاعات خواسته تحقيقات مقدماتي را انجام دهد.

اژه‌اي در بخش ديگري از اين نشست مطبوعاتي به موج‌سواري جريان‌هاي ضدانقلاب در قضاياي مربوط به آذربايجان اشاره كرد و با بيان اين‌كه ترديدي در اين زمينه وجود ندارد، اظهار داشت: با هوشياري مردم اجازه‌ي سوءاستفاده در اين زمينه از دشمن گرفته شد و افرادي كه كارهاي ناشايست و خلاف اخلاق و امنيت انجام دادند، توسط دستگاه‌هاي اطلاعاتي شناسايي و به وسيله‌ي ضابطان قضايي دستگير شدند. هم‌چنين عده‌اي از اين افراد كه فريب خورده بودند با اغماض مورد برخورد قرار گرفتند و آزاد شدند، تعدادي از آنها نيز هم‌چنان در بازداشت به سر مي‌برند.

وزير اطلاعات هم چنين در پاسخ به سوال ديگري درباره‌ي عملكرد وزارت اطلاعات در برخورد با روزنامه‌ي ايران و اين كه گفته مي‌شود اين قضيه از نظر وزارت اطلاعات مغفول مانده بود، گفت: وزارت اطلاعات يك سري وظايف اساسي دارد و آن اين‌كه مسايلي را كه بر اثر اشراف اطلاعاتي به آن مي‌رسد، به مسوولان ذي‌ربط و شوراي امنيت و در مواقع موثرتر به شوراي عالي امنيت ملي و تامين استان منتقل و اگر ضدامنيتي بود، با آن برخورد كند. درباره‌ي موضوع روزنامه‌ي ايران نيز به هيچ وجه منفعل نبود، بلكه از نهادهاي فعال در اين زمينه بود كه در راستاي تلاش‌هاي اين وزارتخانه و ساير دستگاه‌هاي ذي‌ربط، برنامه‌اي كه دشمن چيده بود، خنثي شد.

وي با يادآوري اين‌كه در اين زمينه دشمن خود را كاملا شكست خورده و نظام را پيروز مي‌داند، گفت: در قضيه‌ي روزنامه‌ي ايران، مردم همانند هميشه بلافاصله در صحنه حاضر شدند و ما نيز نه تنها منفعل نبوديم، بلكه بسيار فعال در صحنه حاضر شديم.

اژه‌اي با تاكيد بر اين‌كه دشمن از اقدامات دولت نهم عصباني است، گفت: بر اين مبنا آنها تلاش زايدالوصفي را براي ايجاد ناامني و اضطراب در جامعه انجام مي‌دهند و سرمايه‌گذاري گسترده‌اي در اين زمينه كرده‌اند كه تنها محدود به آن 75 ميليون دلاري كه به تصويب دولت آمريكا رسيده، نيست. آنها خيلي بالاتر از اين هزينه صرف كردند و به صورت مشخص كلاس‌هاي آموزشي تشكيل داده‌اند. بر اين اساس با توجه به مجموعه‌ي اين اقدامات مي‌توان گفت كه وزارت اطلاعات در قبال اين توطئه‌ها نه تنها منفعل نبوده، بلكه بسيار فعال نيز وارد عمل شده است.

به گزارش خبرنگار ايسنا، وزير اطلاعات در ادامه درباره اظهارات دادستان كل كشور مبني بر رشد پنجاه درصدي قاچاق اسلحه از قاچاق اسلحه به عنوان يكي از مواردي كه آمارها در حوزه آن، رو به تزايد است، نام برد و گفت: البته اين امر به يك سال گذشته اختصاص ندارد. درباره‌ي ورود اسلحه به كشور، مسووليت اوليه‌ي مقابله بر عهده‌ي نيروي انتظامي است، اما از آن‌جا كه به صورت طبيعي ورود اسلحه موجب ناامني و بروز مسائل ضد امنيتي مي‌شود، وزارت اطلاعات وظيفه دارد در اين حوزه وارد عمل شود.

وي با ارايه‌ي آماري از فعاليت‌هاي وزارت‌خانه‌ي متبوعش در اين حوزه از شهريور سال گذشته تا ارديبهشت ماه سال جاري، گفت: بيش از 250 نفر در اين مدت از عوامل واردكردن اسلحه به كشور دستگير و باندهايي نيز شناسايي شده‌اند كه در موقع مناسب، وزارت اطلاعات به آنها ضربه مي‌زند.
وزير اطلاعات ادامه داد: در اين مدت هم‌چنين 1800 قبضه سلاح از اين افراد جمع‌آوري شده است.
اژه‌اي در بخش ديگري از اظهاراتش در ارزيابي از وضعيت امنيت داخلي كشور با تاكيد بر اين‌كه در حال حاضر، ايران از كشورهاي استثنايي از لحاظ برخورداري از امنيت در بين كشورهاي جهان و منطقه به شمار مي‌آيد، گفت: البته اين امر به اين مفهوم نيست كه هيچ‌گونه اقدام ضد امنيتي در كشور انجام نمي‌شود، قاعدتا كشوري با ويژگي‌هاي ايران از لحاظ جمعيتي، مرزها و وضعيت كشورهاي همسايه، با مشكلات امنيتي نيز مواجه است.

وي در ادامه با اشاره به تصور آمريكا و اسرائيل نسبت به وضعيت ايران پيش از انتخابات رياست‌جمهوري نهم كه بر مبناي آن، جمهوري اسلامي ايران را كشوري كه در معرض استحاله قرار گرفته، مي‌دانستند، اظهار داشت: اتفاقي كه در تير ماه سال گذشته به وقوع پيوست، اين احساس را در دشمن به وجود آورد كه آنها در مورد ايران دوباره به خانه‌ي اول بازگشته‌اند. جمهوري اسلامي ايران در مقابل عوامل سلطه، روح جديدي گرفت و طبيعي است كه دشمنان براي مقابله‌ي خود با نظام جمهوري اسلامي، اعمال‌شان را تشديد مي‌كردند و نهايت تلاش خود را براي ايجاد ناامني و شكاف بين نخبگان و مردم و مسوولان به كار مي‌گرفتند.

وي با بيان اينكه در حال حاضر ايران كشوري است كه از امنيت خوبي برخوردار است، به وضعيت امنيتي آمريكا به عنوان دشمن شماره‌ي يك ايران اشاره كرد و گفت: در حال حاضر مردم آمريكا از مسوولان اين كشور ناراضي هستند و مي‌گويند شما براي ما ناامني به همراه آورده‌ايد.

وزير اطلاعات اضافه كرد: با وجود اين‌كه وضعيت امنيتي ايران در حال حاضر مناسب است، مواردي وجود دارد كه گر چه كم است، اما همين براي جمهوري اسلامي ايران و مردم آن زياد است و بايد تلاش كنيم همين مقدار هم نباشد.

اژه‌اي در بخش ديگري از اين نشست درباره ميزان آگاهي وزارت اطلاعات نسبت به فعاليت‌هاي سازمان‌هاي جاسوسي دشمن در ايران، اظهار داشت: از همين جا به مردم بشارت مي‌دهم كه بحمدالله وزارت اطلاعات، امروز با توجه به فشارهايي كه بعد از انقلاب به نظام جمهوري اسلامي وارد شده، از توانمندي خوبي برخوردار است. ما امروز در بعد فني و فعاليت‌هاي اطلاعاتي در وضعيت خوبي قرار داريم و حتي از برخي تصميماتي كه دشمن در جلسات و در پشت درهاي بسته مي‌گيرد، مطلعيم.
وي با بيان اين‌كه اين سطح از توانمندي وزارت اطلاعات براي دشمن غير قابل باور و حيرت‌آور است، گفت: بر اين اساس، آنها ايران را متهم مي‌كنند كه خودش به تنهايي در اين زمينه عمل نمي‌كند و از كشورهاي ديگر استفاده مي‌كند، اين اتهامي است كه هميشه آنها به ايران وارد مي‌كردند.

وزير اطلاعات هم‌چنين بار ديگر با تاكيد بر اين‌كه نتيجه‌ي انتخابات سوم تير سال 84 در به صحنه آمدن ميليون‌ها ايراني در فاصله‌ي يك هفته و انتخاب كانديدايي كه شعارهاي انقلابي و اسلامي مي‌داد، براي دولت آمريكا و دشمنان ايران، غير قابل باور بود، گفت: به دنبال مشخص شدن نتيجه‌ي اين انتخابات دشمن احساس كرد بايد نسبت به جمهوري اسلامي شناخت مجدد پيدا كند و از آن تاريخ به بعد بيش از پيش عوامل جاسوسي‌شان را براي ايجاد فتنه در نظام جمهوري اسلامي ايران گسيل كردند كه در اين راستا از عوامل ضعيف نيز جهت جذب در دستگاه‌هاي مختلف براي پيشبرد منوياتشان استفاده مي‌كنند.

وزير اطلاعات در ادامه‌ي نشست مطبوعاتي‌اش در پاسخ به سوالي درباره آخرين وضعيت اين وزارتخانه در راستاي دستگيري عبدالرحمان ريگي كه شرارت‌هايي را در مناطق شرقي كشور موجب شده بود، گفت: موضوع دستگيري عبدالرحمان ريگي از طريق اينترپل در حال پي‌گيري است، در حال حاضر وزارت اطلاعات اين قضيه را از طريق وزارت امور خارجه پي‌گيري مي‌كند.
وي در پاسخ به پرسشي درباره اين‌كه آيا نگاه وزارت اطلاعات به قوميت‌ها نگاهي تهديدي است، يا آنها را فرصتي براي كشور مي‌داند نيز گفت: همه‌ي اقوام ايراني، ايراني هستند و اكثريت قريب به اتفاق آنها مسلمانند، بر اين اساس هيچ وقت قوميت‌ها به خودي خود نمي‌توانند تهديدي براي نظام جمهوري اسلامي محسوب شوند.

محسني اژه‌اي با اشاره به اتفاقات آذربايجان به نقش مردم اين بخش از ايران در تاريخ كشور اشاره كرد و گفت: قوميت‌ها نه تنها تهديدي براي نظام جمهوري اسلامي نيستند بلكه فرصت نيز محسوب مي‌شوند، يكي از مسائل مهم جمهوري اسلامي اين است كه همه‌ي اقوام و طوايف بر اساس مشتركات مذهبي اجازه‌ي فعاليت داشته باشند، نبايد از قوميت‌ها غافل شويم، زيرا دشمن از اين بستر بهره‌گيري مي‌كند.

وي با بيان اين‌كه غفلت از مساله‌ي قوميت‌ها مي‌تواند آنها را كه در حال حاضر فرصت به شمار مي‌آيند، به تهديدي براي نظام تبديل كند، افزود: قوميت‌ها براي نظام يك فرصت هستند. من در اينجا نه به عنوان وزير اطلاعات و عضو كابينه‌ي دولت نهم، بلكه به عنوان يك طلبه عنوان مي‌كنم اين دولت صادقانه و خالصانه با تمام توانش مي‌خواهد خدمت كند و بر اين اساس، پرداختن به مسائل مناطق محروم را در اولويت كار خود دارد و به دنبال اين است كه از هر كسي حقي ضايع شده، اين حق به او برگردد . قطعا بايد بدانيم يكي از اهداف دشمن اين است كه نگذارد چنين سازندگي انجام شود.

وزير اطلاعات با يادآوري اين‌كه دولت نهم نه تنها به امور زيربنايي بلكه به مسائل روزمره و زيربنايي به صورت توامان توجه دارد، گفت: دولت بر اين اساس به مسائل مناطق محروم توجه ويژه‌ دارد و لازمه‌ي اين كار نيز وجود امنيت است، اما دشمن مي‌خواهد با ايجاد ناامني مانع انجام اين كار شود. ما بايد ابتدا امنيت را ايجاد كنيم تا در پرتو آن سازندگي انجام شود، زيرا مردم مي‌دانند در فضاي ضدامنيتي، دولت از امكان تحقق برنامه‌ها باز مي‌ماند.

اژه‌اي در بخش ديگري از اين نشست مطبوعاتي در ارتباط با اظهارنظر برخي از مسوولان نسبت به آغاز به انتشار مجدد روزنامه‌ي ايران با يادآوري اين‌كه توقيف ايران مسيري بين هيات نظارت و دستگاه قضايي را طي كرد و در اين جريان، عده‌اي متخلف شناخته شدند، اظهار داشت: محاكمه‌ي روزنامه‌ي ايران و مديرمسوول آن، طبق قانون مطبوعات روال مشخصي دارد كه بايد طي شود و بعد از آن به تشخيص قاضي، اين روزنامه مي‌تواند منتشر شود يا از ادامه‌ي فعاليت باز بماند؛ اين به تشخيص دادگاه بستگي دارد.

وزير اطلاعات هم‌چنين درباره اقدامات وزراتخانه‌ي متبوعش در حوزه‌ي برخورد با مفاسد اقتصادي با يادآوري اين‌كه بحث مفاسد اقتصادي بحثي ذوابعاد است و بايد همه‌ي ابعاد آن در نظر گرفته شود تا به نتيجه برسيم، به فعاليت‌هاي معاونتي كه در اين وزارتخانه به اين حوزه اختصاص دارد، اشاره كرد و با بيان اين‌كه شناسايي ضعف‌هاي قانون كه امكان سوءاستفاده را به مفسدان مي‌دهد، در كنار شناسايي گلوگاه‌ها از اولويت‌هاي اين معاونت بوده، گفت: در اين راستا معاونت اقتصادي وزارت اطلاعات جلسات متعددي را با معاونان، وزراي كابينه و مسوولان سازمان‌هاي مختلف، هم‌چنين روساي قواي مقننه و قضاييه و معاونت‌هاي دستگاه قضايي و نمايندگان مجلس برگزار كرده و امروز هماهنگي خوبي با پيشقدم شدن وزارت اطلاعات در دستگاه‌هاي مختلف براي مبارزه با مفاسد اقتصادي ايجاد شده است.

وي هم‌چنين با اشاره به جلسات مشترك مسوولان وزارت اطلاعات با سرمايه‌گذاران بخش خصوصي بر اين نكته كه دولت تصميم دارد در اين عرصه از همه‌ي سرمايه‌گذاراني كه در بخش‌هاي مختلف اقتصادي اعم از كشاورزي، صنعت و غيره به صورت قانوني فعاليت مي‌كنند، حمايت كند، تاكيد كرد.
وزير اطلاعات در ادامه با بيان اين‌كه در هر استاني وزارت اطلاعات عواملي را كه در جهت سوءاستفاده‌ي اقتصادي عمل مي‌كردند، شناسايي كرده و به آنها تذكرات لازم را داده است، گفت: به آنها اعلام كرديم اگر دست از اقداماتشان برندارند، منتظر برخورد دستگاه‌هاي قضايي و اطلاعاتي باشند و از همين جا به كساني كه در عرصه‌ي اقتصادي با رفتارشان موجب نارضايتي مردم مي‌شوند، هشدار مي‌دهيم به حق و حقوق خود قانع باشند، زيرا در غير اين صورت دستگاه قضايي و اطلاعاتي سراغ آنها مي‌رود.

محسني اژه‌اي در ادامه از استان‌هاي تهران، گيلان، مازندران، اصفهان، هرمزگان و كرمانشاه به عنوان استان‌هايي كه به دنبال فعاليت‌هاي دستگاه‌هاي اطلاعاتي، عوامل سوءاستفاده‌گر اقتصادي در آنها شناسايي شده‌اند، ياد كرد و گفت: ظرف چند ماه گذشته وزارت اطلاعات نزديك پنجاه پرونده را در حوزه‌ي مفاسد اقتصادي تنظيم كرده كه تعدادي از آنها به دستگاه قضايي رفته‌اند و بخشي از آنها در مرحله‌ي تحقيق بيشتر قرار دارند و به ميزان دو برابر تعداد اين پرونده‌ها نيز پرونده در دست تنظيم داريم كه به عوامل آنها نسبت به بازگرداندن اموال بيت‌المال هشدار داده‌ايم، اگر آنها چنين نكنند مجبور مي‌شويم از طريق دستگاه قضايي وارد عمل شويم.

وزير اطلاعات درباره‌ي وضعيت اسكله‌هاي غيرمجاز نيز با بيان اين‌كه امروز در دولت و دستگاه قضايي اقدامات خوبي در حوزه‌ي برخورد با مفاسد اقتصادي انجام شده، اظهار داشت: امروز اسكله‌ي غير مجاز كه از آن طريق بخواهند كالا قاچاق كنند، وجود ندارد.

اژه‌اي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به وضعيت امروز آمريكا و بيان اين‌كه به واسطه‌ي مشكلات جدي داخلي، اين كشور عصباني است و در پيشبرد شعارهاي خود در زمينه‌ي دموكراسي و اصلاحات و صلح با شكست مواجه شده است، اظهار داشت: آمريكا ايران را عامل اين شكست مي‌داند.
وي هم‌چنين با اشاره به آن‌چه در روزهاي اخير در غزه اتفاق افتاده، آن‌را از جهت مغاير بودن با شعارهاي صلح‌طلبانه‌ي دولت آمريكا افتضاحي براي دولت بوش دانست و درباره‌ي اظهارات اخيري كه آمريكايي‌ها در خصوص همكاري ايران با زرقاوي مطرح كرده‌اند، اظهار داشت: اين مساله روشن است. تروريست اصلي اسرائيل و آمريكا هستند. بسياري از فتنه‌ها به دست اين دو كشور انجام مي‌شود و بسياري از عوامل، دست‌پرورده‌ي آمريكا و اسرائيل هستند؛ لذا نبايد در مورد اين دروغ‌ها زياد نگران بود.

وزير اطلاعات در ادامه با يادآوري اين‌كه در حال حاضر آمريكا كه از چنين وضعيتي برخوردار است، بر روي قوميت‌ها و NGO هاي ايران حساب باز كرده، به تقسيم‌بندي NGO ها در ايران پرداخت و با قرار دادن آنها در سه گروه NGO هاي مفيد، ضعيف و NGO هايي كه همسو با دشمن فعاليت مي‌كنند، گفت: آنها اعضاي اين تشكل‌ها را حتي براي آموزش به برخي كشورها مي‌برند و اخيرا نيز برخي از افراد رسما براي آموزش به آمريكا دعوت شده‌اند. البته آمريكايي‌ها در جذب اين افراد از عناوين مختلف نظير تحصيل، تجارت، شغل و سمينارهاي علمي استفاده مي‌كنند، در ابتدا هم كمك‌هاي مالي كه به افراد مي‌شود در حدي نيست كه اين تصور را ايجاد كند كه جهت جاسوسي دعوت شده‌اند.

وي ادامه داد: مردم هوشيار باشند، دشمن از طرق مختلف وارد عمل شده. مردم بايد بدانند كسي بي‌جهت هزينه‌ي سفر، هتل و سمينارهاي آنها را نمي‌دهد، وزارت اطلاعات نيز در اين زمينه وظيفه‌ي خود مي‌داند تا مساله را به صورت دقيق رصد كند.

وزير اطلاعات هم‌چنين درباره‌ي وضعيت نهادهاي موازي اطلاعاتي كه در دولت قبل نسبت به وجود آنها اظهار نگراني شده بود، گفت: با توجه به ارتباطي كه بين دستگاه‌هاي مختلف از جمله سپاه، بسيج و دستگاه‌هاي قضايي و انتظامي نظام وجود دارد، بحث نهادهاي موازي اطلاعاتي منتفي است.

Intelligence Ministry closely monitoring foreigners’ subversive activities: Mohseni Ejei

http://www.mehrnews.ir/en/NewsDetail.aspx?NewsID=347540


TEHRAN, July 2 (MNA) -- Intelligence Minister Gholam-Hossein Mohseni Ejei said here on Sunday that the Intelligence Ministry has devised various strategies to combat internal and external measures taken against Iran’s Islamic system.

At this juncture, the United States has the greatest motivation to fight against the Islamic Republic of Iran, Mohseni Ejei told reporters at a press conference.

“Despite all the U.S. opposition, Iran has gained military power. Therefore, by training elements inside and outside the country, the U.S. is trying to topple the Islamic Republic.

“But the Intelligence Ministry keeps track of and is ready to deal with all internal and external measures against the Islamic system.”

Mohseni Ejei said the government is making serious efforts to materialize its key slogans, including justice and development, “And the Intelligence Ministry, as part of the government, moves in line with these policies.”

Pointing to the government’s slogan to serve the people, he noted, “We seek to provide people with equal facilities and opportunities, to pay more attention to underprivileged areas, and to take serious steps to solve the unemployment problem.”

Through various measures, the enemy is trying to show that the government is inefficient, Mohseni Ejei said.

“But through our organized intelligence activities, we identified the elements and informed the relevant officials.

“We gave warnings to all the people who we thought worked toward this end, either intentionally or unintentionally.”

The enemy is outraged over the activities of the Iranian government, the intelligence minister added.

“They are making numerous efforts to foment insecurity and tension in Iran and have allocated a large fund for this purpose, which is beyond the $75 million officially approved by the U.S. administration. They have used much more money than that and have specifically set up educational classes to train spies.”

Mohseni Ejei noted that the Intelligence Ministry enjoys great capability in monitoring the activities of spy agencies working against Iran.

“We are currently in a good position in terms of conducting technical intelligence activities and are even aware of some decisions that the enemy makes behind closed doors.”

“Our capability in this regard is unbelievable and surprising for the enemies. Therefore, they accuse us of using other countries to help us in our intelligence activities.”

“Following the Iranian people’s election of President Mahmud Ahmadinejad, who used revolutionary and Islamic slogans, the enemy felt it should reconsider its perception of Iran. Since then, they began sending more spies to Iran than ever before in an attempt to create a crisis in the Islamic Republic.”

On the recent arrest of university professor Ramin Jahanbegloo, the intelligence minister noted that Jahanbegloo was arrested on suspicion of assisting the U.S. in its efforts to provoke a velvet revolution in Iran.

However, the Intelligence Ministry has yet to complete its investigations on him, he added.

Pointing to the growing number of weapons smuggled into the country, Mohseni Ejei said that the Intelligence Ministry has arrested over 250 people for attempting to smuggle weapons into Iran and has confiscated 1800 weapons.

In reference to the recent unrest in Khuzestan, Sistan-Balucheshtan, East Azarbaijan, and West Azarbaijan provinces, he said that ethnic groups are not regarded as threats, but, quite the contrary, are thought of as opportunities for the Islamic system.

He went on to say that more attention should be paid to ethnic groups and tribes since the enemy tries to use them to attain their goals.

The U.S. is trying to use ethnic groups and various non-governmental organizations in Iran to fight against the country, Mohseni Ejei added.

“They take various NGO members abroad to educate them. Recently, some people have been officially invited to be trained in the U.S. under the pretext of attending scientific seminars or for business or employment. The initial financial assistance given to them is not enough to arouse the suspicion that they have been invited to be trained as spies.”

Elsewhere in his remarks, Mohseni Ejei said that the Economic Department of the Intelligence Ministry has been holding various sessions with cabinet ministers, the heads of the legislative and judicial branches of government, and MPs in an effort to fight economic corruption.

Intelligence Ministry officials have also held meetings with private sector investors in line with the government’s policy to support investment in various economic sectors such as agriculture and industry, he added.

Français - samedi 05 - lundi 07 août 2006

Fabius dénonce une "faute" de Douste-Blazy sur l'Iran

PARIS (AFP) - L'ex-Premier ministre PS Laurent Fabius a dénoncé vendredi une "faute" de Philippe Douste-Blazy sur le rôle de l'Iran au Proche-Orient.
"La responsabilité d'Israël dans la tragique destruction du Liban ne doit pas faire oublier celle du Hezbollah, donc de l'Iran", écrit le député socialiste de Seine-Maritime dans un communiqué.

"C'est pourquoi la formule récente du ministre selon laquelle ce pays jouerait +un rôle important de stabilisation de la région+ constitue une faute, alors que le régime iranien poursuit sa très grave nucléarisation".

"A la différence de l'administration Bush qui jusqu'ici bloque scandaleusement tout cessez-le-feu, le gouvernement français doit chercher à dialoguer avec toutes les parties pour faire avancer d'urgence la paix, mais il ne doit pas travestir la réalité par des propos erronés et complaisants", ajoute M. Fabius, candidat à l'investiture PS pour 2007.

Le ministre des Affaires étrangères Philippe Douste-Blazy avait déclaré lundi à Beyrouth, avant de rencontrer son homologue iranien Manouchehr Mottaki, que "dans la région, il y a un grand pays comme l'Iran qui est respecté et qui joue un rôle important de stabilisation".

Après l'émoi suscité par ces propos, il les avait recadrés en soulignant qu'il cherchait à mettre l'Iran devant ses responsabilités, et en déclarant: "Téhéran doit jouer un rôle de stabilisation et non de déstabilisation".

dimanche 06 août 2006

L'Iran rejette la résolution de l'ONU pour suspendre l'enrichissement

TEHERAN (AFP) - L'Iran a rejeté dimanche la résolution du Conseil de sécurité des Nations unies lui demandant de suspendre son enrichissement d'uranium d'ici au 31 août, et a même annoncé une expansion de son programme nucléaire.

"Nos activités sont en accord avec le Traité de non-prolifération (TNP) et, en conséquence, l'Iran n'accepte pas la suspension de son enrichissement" d'uranium, a déclaré Ali Larijani, le secrétaire du Conseil suprême de la sécurité nationale et principal négociateur du dossier nucléaire iranien, dans une conférence de presse.

La déclaration de M. Larijani est la première réaction d'un haut responsable iranien à la résolution du Conseil, adoptée le 31 juillet, qui donne un mois à l'Iran pour suspendre notamment toutes ses activités d'enrichissement, faute de quoi il envisagera l'adoption de sanctions pour l'y contraindre.

En même temps, M. Larijani a laissé la porte entrouverte à une suspension, en affirmant que Téhéran considérait toujours une offre des grandes puissances visant à ce qu'il suspende son enrichissement, et à laquelle il doit répondre le 22 août.

Malgré cela, le responsable a expliqué que l'Iran "étendra son programme nucléaire selon ses besoins", et que les installations d'enrichissement, constituées de cascades de centrifugeuses, "seront étendues".

Téhéran a redémarré ses activités d'enrichissement en janvier dernier, et a annoncé en avril avoir produit de l'uranium enrichi.

Les grandes puissances craignent que la République islamique utilise ce procédé, qui permet d'obtenir du combustible pour une centrale nucléaire, afin de se doter de l'arme atomique.

L'Iran a déjà ignoré une résolution de l'Agence internationale de l'énergie atomique (AIEA), et une déclaration présidentielle du Conseil de sécurité des Nations unies, lui demandant de suspendre ses activités nucléaires sensibles et de reprendre une coopération élargie avec l'AIEA.

Son rejet de la résolution du Conseil ne signifie pas pour autant, à ce stade, celui de l'offre des grandes puissances pour suspendre l'enrichissement, selon les propos de M. Larijani.

Les cinq membres permanents du Conseil de sécurité (Chine, Etats-Unis, France, Grande-Bretagne, Russie) et l'Allemagne ont proposé le 6 juin à l'Iran de suspendre son enrichissement, en échange d'un ensemble de mesures de coopération dans les domaines commercial et du nucléaire.

La direction iranienne avait indiqué qu'elle répondrait à cette offre le 22 août, et M. Larijani a confirmé cette date, en expliquant que "l'Iran est proche d'une conclusion" à ce sujet.

Cependant, il a estimé que le "contenu de la résolution (du Conseil de sécurité, ndlr) est négatif et a gâché l'opportunité" représentée par l'offre. Cette résolution a "affecté notre attitude" à l'égard de l'offre, a-t-il insisté.
Il est allé jusqu'à considérer que "la question n'est pas de savoir ce que sera la réponse de l'Iran", à l'offre des grandes puissances, mais de "préparer le terrain et l'atmosphère pour poursuivre le processus" des négociations.

Revenant sur la résolution adoptée le 31 juillet, il a d'abord affirmé qu'elle n'avait "aucune valeur légale", avant de nier avoir dit une telle chose.
"J'ai dit qu'elle n'avait pas de crédibilité légale, que c'était une résolution politique", a assuré le responsable.

Il a aussi mis en garde contre l'adoption de résolutions futures, en expliquant qu'aucune d'entre elles "n'influencera le programme atomique iranien".

"Nous allons développer notre technologie nucléaire", a-t-il répété, en ajoutant que l'Iran "ne restreindra pas les inspections" que mènent les inspecteurs de l'AIEA, mais que les grandes puissances ne devraient pas "faire des choses qui amèneraient l'Iran dans cette voie".

lundi 07 août 2006

L'Iran et la Syrie battent les tambours de la guerre
http://www.memri.org/

Ces derniers jours, de hauts responsables iraniens et syriens, dont le président syrien Bashar Al-Assad, ont haussé le ton au sujet de la guerre, suivis des porte-parole du régime syrien. Extraits :

Le commandant des Gardiens de la Révolution : nous devons préserver la haine de l'Amérique dans nos cœurs jusqu'à l'heure de la vengeance
L'Agence de presse iranienne conservatrice "Fars" rapporte que le commandant des Gardiens de la Révolution, Yahya Rahim Safavi, a donné un discours devant les forces des Gardiens de la Révolution et le Basij (1) le 30 juillet 2006, leur demandant de se préparer à agir contre Israël et les Etats-Unis :

"J'espère que notre grande et courageuse nation parviendra un jour à se venger d'Israël et de l'Amérique, du sang des musulmans opprimés et des martyrs.

Nous considérons que l'Amérique est également responsable de la mort des 200 000 martyrs de la guerre (Iran-Iraq) qui nous a été imposée, vu qu'elle a poussé Saddam (Hussein) à attaquer l'Iran. Nous devons laisser cette haine sacrée brûler dans nos cœurs jusqu'à l'heure de la vengeance.

Vu les crimes et l'oppression sionistes, je demande à Dieu de hâter le temps de la fin de ce régime… Les sionistes hâtent leur propre mort par leurs actions infâmes, car le Hezbollah et le peuple libanais tiennent bon.

Il est nécessaire de renverser le régime sioniste factice, cette tumeur cancéreuse (appelée) Israël, fondée dans le but de piller les ressources et les richesses des musulmans." (2)

Le quotidien londonien en langue arabe Al-Qods Al-Arabi, sur la base des affirmations de l'Agence de presse Fars, cite Safavi disant que "les Gardiens de la Révolution et le Basij (…) doivent se tenir prêts à réagir contre Israël et les Etats-Unis. Le Guide suprême (l'Ayatollah Khamanei) vous dira quand le moment sera venu d'agir." (3)

Le président syrien Bashar Al-Assad : "Le temps est maintenant à la résistance populaire. Le bataille continuera tant que notre terre sera occupée et que nos droits seront usurpés."

A l'occasion du 61ème anniversaire de la création de l'armée syrienne, Bashar Al-Assad a publié une lettre adressée à l'armée. En voici des extraits, tels que cités par le quotidien syrien gouvernemental Al-Thawra :

"L'anniversaire de la création de l'armée (syrienne) a lieu cette année au beau milieu de circonstances internationales qui nous posent des défis régionaux, nous obligent à être prudents et alertes et à nous préparer.

En effet, la guerre barbare et destructrice que l'ennemi sioniste mène contre notre fier peuple arabe au Liban et en Palestine est de plus en plus cruelle. Notre sœur le Liban est sujette à une attaque déclarée de la machine de guerre israélienne, par voies maritime, terrestre et aérienne. L'ennemi commet les plus horribles formes de meurtres et de destructions matérielles, n'épargnant personne, ni aucune pierre, installation ou infrastructure.

Une partie de sa bataille et de son agression est basée sur la falsification des faits et de la vérité. Bien qu'il y ait quelqu'un qui facilite ses plans et défende ses déclarations, le pouls des peuples est plus fort et leur cœur continue de battre. Le temps est à présent à la résistance populaire et nationale. Cette résistance a réussi à humilier les occupants, à détruire leur prestige en Irak et en Palestine, et aujourd'hui au Liban, et elle a prouvé au monde que la force de la vérité dépasse l'assurance de la puissance occupante.

C'est Israël qui a commis et commet encore l'agression. C'est Israël qui prend des nations en otage. C'est Israël dont les prisons comptent des milliers de prisonniers. C'est Israël, plus que quiconque, qui occupe nos terres arabes en Palestine, sur les Hauteurs du Golan et au Liban sud.

Ces combattants de la résistance, et ce peuple, se battent pour libérer leurs terres et leurs pays. Ils se battent pour défendre leur terre et leur honneur. Ils n'ont d'autre étendard que celui de la victoire et ils ont prouvé que la victoire commence par une position ferme et noble, continue par la dénonciation des agents qui ont abandonné (leurs frères arabes) et se termine par la libération.

La Syrie, qui s'est toujours tenue du côté de ses frères et a sacrifié des rangées de martyrs pour défendre la liberté du Liban exactement (comme elle a défendu) la liberté de la Syrie, est aujourd'hui – comme autrefois – la force la plus puissante et la plus déterminée à se tenir auprès de notre peuple arabe résolu, qui se bat au Liban et en Palestine, et auprès de la résistance libanaise héroïque qui a frappé l'ennemi dans sa propre base. Tous ces cris menaçants que les forces de l'hégémonie, qui soutiennent l'agression, font entendre, ne nous dissuaderont pas de poursuivre notre chemin sur la voie de la libération, du soutien à nos frères, de l'aide à la résistance.

Assad a appelé les forces armées, toutes les brigades et les unités, à redoubler d'efforts lors des entraînements et à se préparer le mieux possible, affirmant : "Bien que nous pensions que le martyre est le chemin de la liberté et de la victoire, nous devons croire que chaque effort et chaque goutte de sueur versée aujourd'hui lors des entraînements épargnera une goutte de sang le moment venu. La bataille continuera tant que notre terre sera occupée et nos que nos droits seront usurpés. Nous serons victorieux, avec l'aide d'Allah." (4)

Le directeur d'un quotidien gouvernemental syrien : chacun doit décider dans quelle tranchée il se battra – celle d'Israël, ou celle de la résistance
Un éditorial publié par Dr Khalaf Al-Jarrad, directeur du quotidien gouvernemental Techrine, affirme : "Les planificateurs stratégiques, les décisionnaires, les (commandants) de guerre de l'entité sioniste et de ses partisans doivent apprendre à connaître la nature de cette région, la signification du martyre et de l'honneur chez les peuples de la région, (…) (et alors) ils comprendront que leurs guerres cruelles, les dommages, la destruction et les tueries infligées à notre peuple en Iraq, en Palestine et au Liban, ne leur apporteront rien et ne conduiront pas notre nation vers la défaite et la capitulation. Au contraire, elles pousseront des millions d'Arabes, de différents pays, à rejoindre la résistance, à prendre les armes et à combattre le sionisme (…)

L'histoire est sans pitié. Tous dans cette nation – et en particulier les dirigeants – doivent choisir dans quelle tranchée ils se battront. Ce sera soit la tranchée d'Israël, du sionisme et des Etats-Unis - dirigée par les néo-conservateurs, avec ses mouvements de droite racistes et les forces et organisations qui les soutiennent – au niveau militaire, politique, économique, intellectuel, diplomatique et idéologique ; soit la tranchée de la résistance, qui défend la terre, les droits, l'honneur, l'histoire et l'identité, et avec elle toutes les forces de la résistance – arabes, islamiques et internationales.

Il n'y a pas d'autre choix possible dans cette équation existentielle décisive de l'histoire." (5)

Un ministre syrien : "Maintenant que le mythe légendaire de la supériorité israélienne a été brisé…"

Les ministre syrien des expatriés, Buthaina Shaaban, écrit dans le quotidien gouvernemental Techrine, ainsi que dans le quotidien libanais Al-Sharq Al-Awsat : "Il est clair que le désarmement de la résistance (le Hezbollah), la destruction de l'Irak, le déchiquètement du peuple irakien et la menace dirigée vers la Syrie, sont les objectifs de la création d'un nouveau Moyen-Orient, avec son identité sioniste et occidentale (…) Les Arabes doivent comprendre aujourd'hui que 'tout ce qui les rassemble est juste, et tout ce qui les désunit est mal.' C'est pourquoi la bataille est longue – être ou ne pas être, tel est son enjeu.

(Condoleezza) Rice avait raison quand elle a dit qu'il n'y aurait pas de retour à la situation d'avant la guerre. Même si Rice et Israël voulaient revenir en arrière, la fin du mythe de la supériorité d'Israël, et l'explosion de la frustration causée par Israël feront que les Arabes ne pourront plus accepter l'humiliation, l'infériorité et le désespoir qui régnaient (avant la guerre).
Il ne fait aucun doute que le Moyen-Orient se trouve aujourd'hui au beau milieu de contractions d'accouchement. Mais ce sera la naissance d'un monde arabe dirigé par ses nobles fils, qui connaissent leurs intérêts, sont fiers de leur passé, de leur présent, de leur avenir, et se sacrifient pour que leurs enfants aient un avenir honorable où l'unification et la coopération arabes seront réalisées, afin que la voix arabe domine dans l'arène internationale (…)" (6)

Le directeur d'un quotidien gouvernemental syrien prend à partie les dirigeants arabes : vous pouvez boire votre café en humant l'arôme des enfants de Cana.

Le directeur du quotidien gouvernemental syrien Al-Thawra, Abd El-Fattah Al-Awadh, écrit : "Ô vous dirigeants arabes, rationalistes, pragmatistes et colombes de la paix, vous pouvez boire votre café du matin en humant l'arôme des enfants de Cana. Vous pouvez continuer de trinquer à la paix avec Rice, et à confectionner avec la peau des victimes des robes pour certains d'entre vous, des cravates pour d'autres et des souvenirs du Liban.

Qui prendra Israël à partie ? Qui osera ? L'histoire israélienne, qui regorge de massacres, manifeste sa nature agressive et barbare, qu'il est impossible de changer à la façon des sages dirigeants (arabes). Elle ne peut être changée que par la mentalité des 'aventuriers', ces combattants de la résistance (…)
Notre réponse est : Toutes les victimes sont nos enfants. Le père peut-il pardonner à l'assassin de son fils ?" (7)

[1] Pour en savoir plus sur l'Iran, voir MEMRI Inquiry and Analysis Series No. 262, 1er février 2006, http://memri.org/bin/articles.cgi?Page=archives&Area=ia&ID=IA26206.

[2] Fars, 30 juillet 2006. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8505080619

[3] Al-Quds Al-'Arabi (Londres), 30 juillet 2006.

[4] Pendant les festivités de l'Ashura, le chiites célèbrent le martyre de Hossein, petit fils du Prophète Mahomet, abattu par le Sunnite Yazid bin Muwayya lors de la bataille de Karbala en 680, lequel a, selon eux, usurpé le pouvoir à la Maison d'Ali. Le mois de l'Ashura a été transformé par le fondateur de la Révolution islamique d'Iran, l'ayatollah Ruholla Khomenei, en symbole du soulèvement des minorités contre les puissants oppresseurs.

[5] YaYazid, dirigeant sunnite de la maison d'Umayya, est l'assassin d'Hussein. Pour les chiites, Hussein devait être le dirigeant plutôt que Yazid. La bataille de Karbala marque la division dans le monde islamique entre les sunnites et les chiites.

[6] ISNA, 1er août 2006. http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-762856&Lang=P

[7] Kayhan (Iran), 1er août 2006. http://www.kayhannews.ir/850510/2.htm#other201

[8] Al-Thawra (Syrie), 1er août 2006.

[9] Techrine (Syrie), 31 juillet 2006.

[10] Techrine (Syrie), 31 juillet 2006 ; Al-Sharq Al-Awsat (Londres), 31 juillet 2006.

[11] Al-Thawra (Syrie), 1er août 2006.

lundi 07 août 2006
Pourquoi les Français sont si prévenants vis-à-vis du Hezbollah ?
www.topchretien.com/topinfo

Weekly Standard Olivier Guitta, consultant en politique étrangère et contre-terrorisme à Washington

La France a une longue histoire au Liban, un pays qu’elle a administré en vertu d’un mandat de la Société des Nations entre 1920 et 1943. L’élite libanaise est d’ailleurs parfaitement bilingue français et arabe. La France a aussi une longue histoire avec le Hezbollah, qui remonte aux origines du groupe il y a plus de 20 ans.

Pour comprendre pourquoi le président français Jacques Chirac est si peu empressé à désarmer le Hezbollah dans la crise actuelle, il convient de regarder le passé. Les 241 soldats US morts dans l’explosion du 23-10-83 ne furent pas les seuls occidentaux à mourir au Liban sous les mains des islamistes.

Pour débuter, remontons à 1978, lorsque la France a contribué à l’instauration de la FINUL, une force de l’ONU créée pour surveiller la frontière israélo-libanaise. Après un nombre important de violations des frontières par les palestiniens ayant tué des israéliens, l’armée israélienne avait pénétré au Liban pour repousser l’OLP au Nord du fleuve Litani.

La FINUL avait pour mission de maintenir la paix mais celle ci n’a pas duré. En 82, après une autre incursion israélienne, 800 soldats français rejoints par autant de US Marines et 400 italiens débarquèrent au Liban pour veiller à l’évacuation de l’OLP et servir encore une fois de force de maintien de la paix. La même année naissait officiellement le Hezbollah du Liban.

A peine créée par l’Iran, cette nouvelle force chiite prit les forces françaises au Liban pour cible. D’abord par une attaque à la roquette en Avril 1983, puis en Août par le détournement d’un avion d’Air France à Téhéran. Les pirates de l’air qui étaient membre d’un groupe terroriste lié à l’Iran, le Amal Islamique, demandèrent le retrait de la France du Liban et la fin de l’aide militaire française à l’Irak (alors en guerre contre l’Iran) ainsi que la libération de tous les prisonniers libanais des prisons françaises.

Le cerveau de cette opération était Hussein Moussawi, qui s’attaqua ensuite aux baraquements américains et français de Beyrouth, faisant 241 morts parmi les Marines et 58 dans les rangs de l’armée française. Deux semaines plus tard, la DGSE apprenait que l’ambassade iranienne à Beyrouth avait ordonné l’exécution de Gilles Vidal, le n°2 de l’ambassade française. La DGSE décida d’une opération préventive: elle remplit de 500 kilos une jeep militaire française frappée de la croix rouge et la gara au pied de l’ambassade iranienne.

La mise à feu ne se fit pas et les agents français tentèrent alors de la faire exploser au bazooka mais sans plus de résultats. Les iraniens découvrirent la jeep et avec elle la preuve de la responsabilité française.

Le lendemain Téhéran pointa du doigt la France, un membre influent du parlement iranien, l’hodjatoleslam Mohamed Ali Mohavedi Kermani s’exclama alors et en public: «les français sont si trouillards qu'ils ne sont pas foutus de trouver quelqu'un parmi eux prêt à être martyr et se faire exploser avec cette jeep devant notre ambassade de Beyrouth. Seuls les agents du Hezbollah sont capables d'en avoir le cran».

C’était la guerre. En représailles la France bombarda l’Amal Islamique et un camp du Hezbollah à Baalbek. On discute encore au sujet du succès de l’opération. Alors que certains prétendent que pas un seul terroriste ne fut tué, un rapport secret adressé à François Mitterrand établissait qu’il y avait eu 20 militants chiites tués (39 selon l’armée libanaise) ainsi que 12 formateurs iraniens. l’ayatollah Khomeiny dénonça la France comme un «état terroriste».

La vengeance de l’Iran ne fut pas longue à venir. Le Hezbollah bombarda l’ambassade française au Koweït le 12 Décembre puis tua 10 soldats français au Liban.Le 21 Décembre, après une attaque sanglante au camion piégé contre les positions françaises, le Jihad Islamique (un autre nom du Hezbollah) annonça qu’il en était l’auteur et donnait dix jours à la France pour quitter le Liban ou subir d’autres représailles.

Le 23, Paris expulsait 6 diplomates iraniens suspectés d’activités terroristes. Le 31 Décembre, tenant sa promesse, le Djihad Islamique fit exploser simultanément la gare de Marseille et le TGV Paris Marseille, faisant 4 morts parmi la population française.

En 1984, à la grande satisfaction du Hezbollah, la France quitta le Liban définitivement. Mais une fois encore l’Iran ordonna au Hezbollah de viser la France à cause de son soutien à Saddam Hussein. Entre Mars 1985 et Janvier 1987, le Hezbollah prit 16 français en otage au Liban, pour la plupart des journalistes ou des diplomates. Certains restèrent captifs durant trois longues années et l’un d’eux fut assassiné.

Se vantant du soutien de l’Iran dans ses activités, le «guide spirituel» du Hezbollah, le cheikh Fadlallah, cité par le journal Libération annonça: «La France est devant une chambre forte. Il y a trois clefs, la plus petite est libanaise, donc si je tenais vos compatriotes je ne pourrais pas les libérer, ma petite clef ne suffit pas.

La clef syrienne est plus grande mais n'est pas suffisante non plus. Il vous faut aussi la troisième clef, celle de l'Iran».

En plus des kidnappings, l’Iran via le Hezbollah orchestra aussi une campagne de terreur au sein des villes françaises entre Décembre 85 et Septembre 86 qui fit 13 morts et blessa des centaines de personnes. Alain Marsaud, responsable du contre-terrorisme français, résume ainsi cette campagne: «L'Iran est le commanditaire des attaques et se sert du réseau du Hezbollah basé au Liban et d'une cellule logistique de maghrébins pour convaincre la France de changer sa politique étrangère».

Et dans les faits, le cerveau tunisien des attaques de 1986, Fouad Ali Saleh, était très proche de certains dirigeants du Hezbollah. Il avait passé trois années à étudier à Qom (Iran) sous l’ayatollah Khomeiny. Après son arrestation, Saleh déclara: «La forteresse de l'islam est l'Iran. Votre pays, en aidant l'Irak combat l'Iran, et est donc un ennemi... notre principal objectif est de ramener la France à la raison par des actions violentes».

La DST dans un rapport final au premier ministre Jacques Chirac écrivit: «Rien n'a été décidé sans la bénédiction de président du parlement iranien Rafsandjani ou de l'ayatollah Montazéri».

Par comparaison les années 90 furent plutôt calmes. Mais en Février 2000, le premier ministre Lionel Jospin décrivit le Hezbollah comme un groupe terroriste lors d’une conférence de presse en Israël. Son ministre des affaires étrangères qui voyageait avec lui, Hubert Védrine, lui chuchota tout de suite qu’il était allé trop loin dans ses paroles. A la suite de quoi le président Jacques Chirac, en colère, lui rappela que c’était le président qui décidait de la politique étrangère de la France et non pas le premier ministre.

De toute évidence, Chirac se souvenait des attentats et kidnappings des années 80 et ne voulait pas provoquer le Hezbollah. Ce qui explique pourquoi et en dépit du passé sanglant d’Hassan Nasrallah, Chirac l’invita en tant que secrétaire général du groupe à s’occuper du sommet de la francophonie de Beyrouth en Octobre 2002.

Mais le 17 Décembre 2003, les relations à moitié chaleureuses de Chirac avec le Hezbollah s’effondrèrent. En soutenant l’interdiction du voile que portaient des femmes islamistes dans les écoles françaises, Chirac déclencha la colère du cheikh Fadlallah. Dans une lettre à Chirac, Fadlallah le menaça de «probables ennuis» si l’interdiction était légalisée, ce qui advint en 2004.
Dans les dernières années, il y a eu quelques ambiguïtés dans la politique française vis à vis du Hezbollah.

Ainsi en Mai 2004, Jean Daniel Levitte, ambassadeur de France aux USA, a décrit le Hezbollah comme une organisation essentiellement sociale. En outre il a ajouté qu’il ne voyait aucune raison à mettre le Hezbollah sur la liste des terroristes de l’Union Européenne.

Néanmoins en Août 2004, la France et les USA soutinrent conjointement la résolution 1559 des Nations Unies appelant au retrait des troupes syriennes du Liban et au désarmement des milices y compris le Hezbollah; même si les français sur ce second point se protégèrent en faisant préciser que le Hezbollah ne pouvait être désarmé que par les autorités libanaises.

Et à l’intérieur, la France prendra quelques mesures unilatérales contre le Hezbollah. Notamment en Décembre 2004 où la France interdira Al-Manar, la chaîne de télévision de propagande du Hezbollah violemment antisémite, mesure prise uniquement sous la pression de politiciens français et du public outrés par les propos de la chaîne. Les discours de haine de Al-Manar ne pouvaient être plus longtemps ignorées par les lois françaises strictes sur l’antisémitisme. Le point de rupture dans la politique française sera l’assassinat du premier ministre Rafik Hariri le 14 Février 2005 et surtout ami intime de Jacques Chirac.

La France a alors réagi en adoptant une position plus ferme face au Hezbollah. Le 29 Août, s’adressant aux ambassadeurs français, Chirac a insisté sur le fait que tous les aspects de la résolution 1559 devaient être mis en application. Le ministre des Affaires Étrangères français, Douste-Blazy le répéta quelques jours plus tard dans une interview au quotidien Asharq Al Awsat. Catherine Colonna, Ministre des Affaires Européennes, alla dans le même sens en condamnant les actions illégales et violentes du Hezbollah à l’encontre d’Israël.

Mais pour ce qui est d’inscrire le Hezbollah sur la liste des organisations terroristes de l’Union Européenne, la France traîne des pieds. Le Hezbollah est un parti politique dit la France et le déclarer comme organisation terroriste risque de déstabiliser le Liban. Encore aujourd’hui la France hésite à lier le mot terrorisme au Hezbollah.

Gérard Araud, ambassadeur de France en Israël, a déclaré le 27 Septembre que la France veut donner au Hezbollah «une place dans le processus démocratique et lui faire comprendre que dans ce processus démocratique il n'y a pas de place pour les armes et le terrorisme». Il a continué en disant que placer le Hezbollah sur la liste des terroristes ne changerait rien mais serait une occasion pour le monde arabe d’y voir «un complot américano-sioniste». La France «ne veut pas leur donner ce plaisir».

Enfin, l’année dernière l’Iran a menacé de réactiver son mortel employé, le Hezbollah, si la France devait prendre une position plus dure à son égard au Conseil de Sécurité des Nations Unies.

Ceci peut expliquer pourquoi le 19 Janvier 2006, le président Chirac dans une déclaration sur le terrorisme a déclaré qu’en cas d’attaque terroriste contre les alliés français (les monarchies du Golfe Persique essentiellement) et/ou les intérêts nationaux (dont les équipements pétroliers) la France pouvait avoir recours à un usage du nucléaire. Le message était clairement adressé à l’Iran et au Hezbollah.

Depuis le début du conflit au Liban le 12 Juillet, après que le Hezbollah ait tué 8 soldats israéliens et en enlevé 2 autres, les réactions de la France ont été diverses et variées. Alors que Chirac a critiqué Israël pour un usage de la force disproportionné, il a aussi dit qu’il n’y avait pas de solution à long terme sans désarmer le Hezbollah le plus rapidement possible.

Alors qu’il visitait Haïfa, Douste-Blazy le ministre des affaires étrangères a été obligé de s’abriter suite à une attaque de roquettes lancées par le Hezbollah, un événement qui a peut être renforcé les résolutions françaises. Douste-Blazy a dit alors «la première des conditions pour un cessez-le-feu est bien sûr le désarmement du Hezbollah». Il ne reste plus qu’à attendre de voir ce que va faire la France!