دهدشت، به بهانه گاز گرفتن دستش توسط عروس هنگام كيك خوردن، عروس را مورد ضرب و شتم قرار ميدهد و عروسي را بهم ميزند
Va yek aroussi-eh deegar
Tuesday, October 28, 2008
Sunday, October 26, 2008
Thursday, October 23, 2008
يگر سيلی هم صورت شان را سرخ نمی کند
رویا کریمی
« ديگر سيلی هم صورت شان را سرخ نمی کند»
آنها نه نام دارند و نه نان، آبرو داری می کنند و با سيلی صورت سرخ نگه می دارند. روزگاری در هر محله، چند تايی پيدا می شدند که آبرودار بودند و هيچ گاه دست پيش کسی دراز نمی کردند؛ فقير بودند، و اين نام چنان آبرو و عزتی در ميان مردم داشت که دراويش نيز خود را فقير می ناميدند. نان شان جو بود، که آن زمان ارزان ترين بود و قوت شان، اشکنه، که گاهی تنها آب بود و کمی روغن و فلفل، و گاهی هم کمی کشک، به آن رنگ می داد.
بیشتر بخوانید:
· فقر به روایت بانک مرکزی: « ۱۴میلیون ایرانی زیر خط فقر»
آنها اما، ۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی، نام شان را تغيير داده اند. آنها که ديگر اکثر محله های شهرها را پر کرده اند، اقليت محسوب نمی شوند.
اکثريتی هستند که ديگر هيچ سيلی صورت شان را سرخ نمی کند. خونی در رگ های شان نمانده است که به زير پوست صورت آنان بدود.
جمشيد اسدی، اقتصاددان ساکن پاريس، در تعريف فقر به « راديو فردا» گفت:« به لحاظ اقتصادی، فقر يعنی اين که درآمدهای يک فرد، پاسخگوی هزينه های آن فرد نيست. به طور متوسط، بايد در روز ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کالری به بدن هر فرد برسد و در صورتی که نتواند هزينه اين ميزان کالری را تامين کند، فقير محسوب می شود.»
به نوشته رسانه ها در ايران، عبدالرضا مصری، وزير رفاه و تامين اجتماعی ايران، گزارش بانک مرکزی مبنی بر وجود ۱۴ ميليون ايرانی زير خط فقر را آماری بر اساس « برداشت های مقطعی و محدود آدم ها» دانسته و گفته است: مسئوليت نداريم عزت ها را بشکنيم و حق نداريم مهر فقر را بر پيشانی کسی بزنيم.
به گفته آقای مصری، کسی که درآمدش با هزينه زندگی اش يکی نيست، فقير نيست، بلکه فردی « باقناعت» است.
حال، گستره اين افراد با قناعت، روز به روز گسترده تر می شود. تا جايی که يکی از اعضای کميسيون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفته است: «اگر افراد در جامعه درآمدی کمتر از ۵۰۰ هزار تومان داشته باشند، زير خط فقر هستند. يعنی در حال حاضر، نيمی از کارمندان دولت نيز زير خط فقر هستند.»
اما تنها اين کارمندان نيستند که کمتر از ۵۰۰ هزار تومان در آمد دارند، فرشاد، پزشک عمومی ساکن يکی از شهر های بزرگ شمالی ايران، نيز با اشاره به در آمد ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومانی خود به «راديو فردا» گفت:« با حدود ۱۰۰ ساعت کار در هفته، در آمد متوسط من ماهی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است.»
برای گرداندن زندگی سه نفره اين خانواده ، فرشاد و همسرش هر دو کار می کنند.
با اين حال، تنها در يک شب جشن تولد تنها پسرش، يک پنجم حقوق ماهانه اش هزينه می شود؛ آن هم برای تنها ۱۰ ميهمان.
فرشاد گفت:« تعداد مدعوين کاملا محدود بودند و از مهمان ها هم با غذای سبکی پذيرايی کرديم. با اين حال، حدود ۶۰ هزار تومان هزينه شب تولد پسرم شد.»
· «متاسفانه روز به روز تعداد فقيران کشوری که بر بزرگترين ميادين نفت و گاز نشسته است، بيشتر می شود. به ويژه از زمانی که آقای احمدی نژاد بر مسند رياست جمهوری نشسته است.»
جمشید اسدی، اقتصاددان در پاریس
اما در جنوب ايران نيز اوضاع چندان بهتر نيست، حتی اگر مجرد باشی و سرباز، هزينه ها بيشتر از درآمد است.
محمد، سرباز در جزيره کيش، به راديو فردا گفت:« من ماهی ۳۰ هزار تومان حقوق می گيرم که هيچی محسوب نمی شود.»
براساس آخرين گزارش بانک مرکزی، خط فقر برآورد شده در سال ۸۳ بر پايه ۵۰ درصد ميانگين هزينه ماهانه، برای هر فرد شهری، ۷۲ هزار و ۶۵۰ تومان بوده است. اما همين رقم برای هر فرد در سال ۸۵ که اولين سال کامل رياست جمهوری احمدی نژاد است، به ۹۶ هزار و ۹۵۷ تومان رسيده است.
نتايج خط فقر در سال ۸۴ نيز ۱۳ درصد و در سال ۸۵ معادل ۱۸ درصد نسبت به سال قبل به طرف بالا جابه جا شده است.
اين در حالی است که قيمت مواد غذايی در ايران روز به روز افزايش می يابد. از جمله، بر اساس گزارش رسانه ها، قيمت يک کيلو گوشت گوساله، ۹۰۰۰ تومان و قيمت يک کيلو مرغ ۱۶۵۰ تومان است.
با اين حال، مواد غذايی تنها يکی از اقلام هزينه بر زندگی انسانی است. تامين لباس، هزينه مسکن، تحصيل و درمان، از عادی ترين هزينه های روزمره انسانی محسوب می شوند.
جمشيد اسدی در مورد دلايل بروز فقر در جوامع گفت: «متاسفانه روز به روز تعداد فقيران کشوری که بر بزرگترين ميادين نفت و گاز نشسته است، بيشتر می شود. به ويژه از زمانی که آقای احمدی نژاد بر مسند رياست جمهوری نشسته است. او ساده ترين آموزه های اقتصاد را نيز به کار نمی گيرد. شعار ايشان زمانی که به رياست جمهوری رسيد، اين بود که ثروت ايران را ميان مردم تقسيم خواهد کرد. اين کار نشدنی است و سبب فقير تر شدن مردم می شود.»
اما به نوشته رسانه ها در ايران، وزير رفاه جمهوری اسلامی همچنان معتقد است و می گويد که « نميدانم چرا از ميان هزاران مساله، خبرنگاران مي روند سر مشکلی (خط فقر)که از ۷۰ ميليون نفر جمعيت کشور شايد مشکل ۱۰ نفر هم نباشد.»
« ديگر سيلی هم صورت شان را سرخ نمی کند»
آنها نه نام دارند و نه نان، آبرو داری می کنند و با سيلی صورت سرخ نگه می دارند. روزگاری در هر محله، چند تايی پيدا می شدند که آبرودار بودند و هيچ گاه دست پيش کسی دراز نمی کردند؛ فقير بودند، و اين نام چنان آبرو و عزتی در ميان مردم داشت که دراويش نيز خود را فقير می ناميدند. نان شان جو بود، که آن زمان ارزان ترين بود و قوت شان، اشکنه، که گاهی تنها آب بود و کمی روغن و فلفل، و گاهی هم کمی کشک، به آن رنگ می داد.
بیشتر بخوانید:
· فقر به روایت بانک مرکزی: « ۱۴میلیون ایرانی زیر خط فقر»
آنها اما، ۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی، نام شان را تغيير داده اند. آنها که ديگر اکثر محله های شهرها را پر کرده اند، اقليت محسوب نمی شوند.
اکثريتی هستند که ديگر هيچ سيلی صورت شان را سرخ نمی کند. خونی در رگ های شان نمانده است که به زير پوست صورت آنان بدود.
جمشيد اسدی، اقتصاددان ساکن پاريس، در تعريف فقر به « راديو فردا» گفت:« به لحاظ اقتصادی، فقر يعنی اين که درآمدهای يک فرد، پاسخگوی هزينه های آن فرد نيست. به طور متوسط، بايد در روز ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کالری به بدن هر فرد برسد و در صورتی که نتواند هزينه اين ميزان کالری را تامين کند، فقير محسوب می شود.»
به نوشته رسانه ها در ايران، عبدالرضا مصری، وزير رفاه و تامين اجتماعی ايران، گزارش بانک مرکزی مبنی بر وجود ۱۴ ميليون ايرانی زير خط فقر را آماری بر اساس « برداشت های مقطعی و محدود آدم ها» دانسته و گفته است: مسئوليت نداريم عزت ها را بشکنيم و حق نداريم مهر فقر را بر پيشانی کسی بزنيم.
به گفته آقای مصری، کسی که درآمدش با هزينه زندگی اش يکی نيست، فقير نيست، بلکه فردی « باقناعت» است.
حال، گستره اين افراد با قناعت، روز به روز گسترده تر می شود. تا جايی که يکی از اعضای کميسيون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفته است: «اگر افراد در جامعه درآمدی کمتر از ۵۰۰ هزار تومان داشته باشند، زير خط فقر هستند. يعنی در حال حاضر، نيمی از کارمندان دولت نيز زير خط فقر هستند.»
اما تنها اين کارمندان نيستند که کمتر از ۵۰۰ هزار تومان در آمد دارند، فرشاد، پزشک عمومی ساکن يکی از شهر های بزرگ شمالی ايران، نيز با اشاره به در آمد ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومانی خود به «راديو فردا» گفت:« با حدود ۱۰۰ ساعت کار در هفته، در آمد متوسط من ماهی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است.»
برای گرداندن زندگی سه نفره اين خانواده ، فرشاد و همسرش هر دو کار می کنند.
با اين حال، تنها در يک شب جشن تولد تنها پسرش، يک پنجم حقوق ماهانه اش هزينه می شود؛ آن هم برای تنها ۱۰ ميهمان.
فرشاد گفت:« تعداد مدعوين کاملا محدود بودند و از مهمان ها هم با غذای سبکی پذيرايی کرديم. با اين حال، حدود ۶۰ هزار تومان هزينه شب تولد پسرم شد.»
· «متاسفانه روز به روز تعداد فقيران کشوری که بر بزرگترين ميادين نفت و گاز نشسته است، بيشتر می شود. به ويژه از زمانی که آقای احمدی نژاد بر مسند رياست جمهوری نشسته است.»
جمشید اسدی، اقتصاددان در پاریس
اما در جنوب ايران نيز اوضاع چندان بهتر نيست، حتی اگر مجرد باشی و سرباز، هزينه ها بيشتر از درآمد است.
محمد، سرباز در جزيره کيش، به راديو فردا گفت:« من ماهی ۳۰ هزار تومان حقوق می گيرم که هيچی محسوب نمی شود.»
براساس آخرين گزارش بانک مرکزی، خط فقر برآورد شده در سال ۸۳ بر پايه ۵۰ درصد ميانگين هزينه ماهانه، برای هر فرد شهری، ۷۲ هزار و ۶۵۰ تومان بوده است. اما همين رقم برای هر فرد در سال ۸۵ که اولين سال کامل رياست جمهوری احمدی نژاد است، به ۹۶ هزار و ۹۵۷ تومان رسيده است.
نتايج خط فقر در سال ۸۴ نيز ۱۳ درصد و در سال ۸۵ معادل ۱۸ درصد نسبت به سال قبل به طرف بالا جابه جا شده است.
اين در حالی است که قيمت مواد غذايی در ايران روز به روز افزايش می يابد. از جمله، بر اساس گزارش رسانه ها، قيمت يک کيلو گوشت گوساله، ۹۰۰۰ تومان و قيمت يک کيلو مرغ ۱۶۵۰ تومان است.
با اين حال، مواد غذايی تنها يکی از اقلام هزينه بر زندگی انسانی است. تامين لباس، هزينه مسکن، تحصيل و درمان، از عادی ترين هزينه های روزمره انسانی محسوب می شوند.
جمشيد اسدی در مورد دلايل بروز فقر در جوامع گفت: «متاسفانه روز به روز تعداد فقيران کشوری که بر بزرگترين ميادين نفت و گاز نشسته است، بيشتر می شود. به ويژه از زمانی که آقای احمدی نژاد بر مسند رياست جمهوری نشسته است. او ساده ترين آموزه های اقتصاد را نيز به کار نمی گيرد. شعار ايشان زمانی که به رياست جمهوری رسيد، اين بود که ثروت ايران را ميان مردم تقسيم خواهد کرد. اين کار نشدنی است و سبب فقير تر شدن مردم می شود.»
اما به نوشته رسانه ها در ايران، وزير رفاه جمهوری اسلامی همچنان معتقد است و می گويد که « نميدانم چرا از ميان هزاران مساله، خبرنگاران مي روند سر مشکلی (خط فقر)که از ۷۰ ميليون نفر جمعيت کشور شايد مشکل ۱۰ نفر هم نباشد.»
Monday, October 20, 2008
Saturday, October 18, 2008
وصيت نامة
وصيت نامة ' ابوالقاسم حالت' سراينده اولين سرود ملي بعد از انقلاب و همچنينطنز نويس معروف مجله هاي توفيق و گل آقا با تخلص 'خروس لاري' بعدِ مرگم نه به خود زحمت بسيار دهيدنه به من برسر گور و کفن آزار دهيدنه پي گورکن و قاري و غسّال رويدنه پيِ سنگِ لحد پول به حجار دهيدبِه که هر عضوِ مرا از پسِ مرگم به کسي که بدان عضو بود حاجتِ بسيار دهيداين دو چشمان قوی را به فلان چشم چرانکه دگر خوب دو چشمش نکند کار دهيدوين زبان را که خداوندِ زبان بازي بودبه فلان هوچیِ رند از پیِ گفتار دهيدکلّه ام را که همه عمر پر از گچ بوده است راست تحويلِ علي اصغرِ گچکار دهيدوين دلِ سنگِ مرا هم که بوَد سنگِ سياهبه فلان سنگتراشِ تهِ بازار دهيدکليه ام را به فلان رندِ عرق خوار که شدازعرق کلية او پاک لت و پار دهيدريه ام را به جواني که ز دود و دم بنز درجواني ريه او شده بيمار دهيدجگرم را به فلان بی جگرِ بی غيرتکمرم را به فلان مردکِ زن باز دهيدچانه ام را به فلان زن که پيِ ورّاجي استمعده ام را به فلان مردِ شکمخوار دهيدگر سرِ سفره خورَد فاطمه بي دندان غم بِه که دندانِ مرا نيز به آن يار دهيدتا مگر بند به چيزي شده باشد دستشلااقل تخمِ مرا هم به طلبکار دهيد!!!
دستگیری دراویش گنابادی با «بر چسب سیاسی»
گزارش های رسیده حاکی است که روز يكشنبه، بیست و یکم مهرماه، هفت تن از دراويش گنابادى در شهر
Bar titre sarmaghaleh click koneed ta dastaan-ra behhooneed
Bar titre sarmaghaleh click koneed ta dastaan-ra behhooneed
Friday, October 17, 2008
Wednesday, October 15, 2008
Sunday, October 12, 2008
چرچیل پاسخ میدهد
اوریانا فالاچی روزنامه نگار برجسته ایتالیائی ، از وینستون چرچیل سئوال میکند ، آقای نخست وزیر شما چرا بر ی ایجاد یک دولت استعماری و دست نشانده به آنسوی اقیانوس هند میروید و دولت هند شرقی را بوجود می آورید ،
اما این کار را در بیخ گوشتان یعنی در کشور ایرلند که سالهاست با شما در جنگ وستیز است نمیتوانید انجام بدهید ؟
وینستون چرچیل بعد از اندکی تامل پاسخ میدهد
برای انجام این کار به دو ابزار مهم احتیاج داریم که آن دو ابزار را در ایرلند در اختیار نداریم .
روزنامه نگار میپرسد . آن دو ابزار چیست ؟
چرچیل پاسخ میدهد : اکثریت نادان ، و اقلیت خائن .
اما این کار را در بیخ گوشتان یعنی در کشور ایرلند که سالهاست با شما در جنگ وستیز است نمیتوانید انجام بدهید ؟
وینستون چرچیل بعد از اندکی تامل پاسخ میدهد
برای انجام این کار به دو ابزار مهم احتیاج داریم که آن دو ابزار را در ایرلند در اختیار نداریم .
روزنامه نگار میپرسد . آن دو ابزار چیست ؟
چرچیل پاسخ میدهد : اکثریت نادان ، و اقلیت خائن .
علی کردان؛
بعرض خوانندگان میرساند که علی کردان؛ ادعا کرده بود که از دانشگاه معروف آکسفورد انگلیس
دارای مدرک دکترا است ( البته دکتری افتخاری ) حتی در همان ادعا نامه هم دو غلط املائی و انشائی داشت . ضمنأ این ادعا بلافاصله از طرف دانشگاه آکسفورد تکذیب و اعلام گردید چنین شخصی هرگز به این دانشگاه قدم نگذاشته و حتی او را نمی شناسند. این دکتر قلابی استعفا نامه خود را بشکل زیر تقدیم داشته که خود معرفی نامه خوبی از میزان سواد و آگاهی و شعور است و چون در فارسی آغا ( با غ ) به زن اطلاق میشود و مرد آقا ( با ق) است و از آنجا که زن در جمهوری اسلامی موجود بی ارزشی است و حتی باندازه تخم چپ مرد از نظر غرامت ارزش ندارد ؛ بدینوسیله توهین بزرگی به رئیس خود احمدی نژاد کرده یعنی بدرستی نشان داده که این رئیس هیچ ارزشی ندارد.
دارای مدرک دکترا است ( البته دکتری افتخاری ) حتی در همان ادعا نامه هم دو غلط املائی و انشائی داشت . ضمنأ این ادعا بلافاصله از طرف دانشگاه آکسفورد تکذیب و اعلام گردید چنین شخصی هرگز به این دانشگاه قدم نگذاشته و حتی او را نمی شناسند. این دکتر قلابی استعفا نامه خود را بشکل زیر تقدیم داشته که خود معرفی نامه خوبی از میزان سواد و آگاهی و شعور است و چون در فارسی آغا ( با غ ) به زن اطلاق میشود و مرد آقا ( با ق) است و از آنجا که زن در جمهوری اسلامی موجود بی ارزشی است و حتی باندازه تخم چپ مرد از نظر غرامت ارزش ندارد ؛ بدینوسیله توهین بزرگی به رئیس خود احمدی نژاد کرده یعنی بدرستی نشان داده که این رئیس هیچ ارزشی ندارد.
Saturday, October 11, 2008
Tuesday, October 07, 2008
اخطار به ايرانيان وجهانيان
اخطار به ايرانيان وجهانيان
براي فريب بزرگ در راه
27 سپتامبر2008
اهميت بررسي مصاحبة لاري كينگ با محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور حكومت آخوندي ايران كه از يكسو نشانگر ابعاد حقارت سياسي بخشي از ابرقدرت بزرگ جهاني واز سوي ديگر ميزان قدرت ونفوذ دلال ودلاله هاي سياسي ايراني و غير ايراني ، در جا اندازي برنامه ريزي شده جهت حفظ رژيم منفور ومنحوس حكومت جهل وجنون اسلامي را ارائه ميدهد،تا بدانجا ست كه وظيفة نوشتن اين اخطار را الزامي مينمايد.
پذيرش احمدي نژاد براي مصاحبه با يكي از بزرگترين رسانه هاي همگاني آمريكا كه بينندگان ميليوني دارد ثابت نمود:
1. پاره اي از محافل وشخصيتهاي سياسي با نفوذ در آمريكا كه متأسفانه بيشترين رسانه ها را در اختيار دارند، به آنچه در زمان جيمي كارتر ( حزب دموكرات) بر سر ملت ايران آمده بسنده نكرده و با ارتكاب بزرگترين اشتباه سياسي خود و باعنوان ظاهري و مردم فريب «حفظ منافع ملي»، باز هم حاضر به ادامة تحمل هرگونه خواري به جاي جبران اشتباهات سياسي سه دهه گذشته خود درايران هستند. حال آنكه منافع بلند مدت كشورهاي جهان، بويژه آمريكا و ايران ، منحصراً در ريشه كن ساختن اين « محور شرارت» است كه هشت سال پيش كشف واعلام واينك بكلي فرامو ش گرديده و تنها عامل اصلي نا آراميها وتشنجها و كشتار مردم بيگناه در خاور ميانه و حتي جهان ميباشد. زيرا گر چه پس از هر« ترور انتحاري» براي ساده كردن مسئله ، انگشت اتهام به سوي « القاعده» در رسانه هاي همگاني نشانه ميرود ، واقعيت محرز آنست كه اين افراد تروريستهاي پنهان در گوشه وكنارجهان بوده و بعضاً مورد حمايت و در ارتباط با جمهوري اسلامي ميباشند. حال آنكه در ايران غصب شده بوسيلة جمهوري ملايان، در سرزميني پهناور وباتمول سرشار درهر كوي وبرزن تقاضاي عضويت و فرم شركت در « لشگر استشهاديون » با صداي بلند اعلام وبطور وسيع تبليغ ميگردد.ولي هيچگاه در رسانه هاي بين المللي باز تابي نداشته وندارد.
2. به حكومت قرون وسطائي جمهوري اسلامي بدين ترتيب مشروعيت ميدهند و بر نقض مستمر حقوق بشر ، به ويژه به محروميت زنان از حد اقل حقوق اولية انساني وسنگسار و قانون قصاص وتداوم اسارت مردم ايران صحه ميگذارند.
3. نه تنها فاجعة سال 57 ، (1979) رابه رسميت ميشناسند ، بلكه بر گروگان گيري حقارت آفرين و شرم آور آمريكائيها وكشتار سربازان واتباع آمريكا و ساير كشورها وبيگناهان در سراسر جهان و فعاليتهاي تروريستي توسط رژيم منحوس مهر تأئيد ميزنند.
4. انتخابات جمهوري اسلامي را كه بارها از سوي حكومت رسمي آمريكا «تقلبي و باطل شناخته شده» موجه وجايز و احمدي نژاد را نمايندة منتخب مردم ايران ميدانند وبه گونه اي غير مستقيم تبليغ ميكنند كه دموكراسي در ايران وجود دارد. حتي بعضاً اين فريب جهاني تا بدانجا پيش ميرود كه احمدي نژاد را« همه كاره و مسئول تمام مشكلات ايران وجهان » معرفي ميكنند. ولي دربارة آزادي، دموكراسي، حقوق بشر، اختناق زنان و سنگسار وقصاص، تورم وفقر و فحشا پرسشي نمي نمايند.
همين رسانه هاي همآهنگ ومغرض در سراسر جهان كه با نا ديده گرفتن سوابق تروريستي محمد خاتمي با همين روش غير اخلاقي و حرفه اي درجهت جهان فريبي، وي را« ميانه رو واصلاح طلب » به اذهان عمومي دنيا و بويژه ايرانيان تحميل نمودند و بطور كلي اينك از ياد برده اند كه محمد خاتمي پس از 8 سال فريبكاري و حفظ رژيم، درآخرين گفتار خود اعلام نمود: « رئيس جمهور در اين سيستم يك تدارك چي » است. اينك همين رسانه ها ، نه تنها اين «تدارك چي » بعدي،يعني احمدي نژاد ( فقط سخنگوي سيستم خميني ) را تا حد « رهبر ايران» بالا ميبرند! بلكه تحت شرايط وبازيهاي جديد، حتي تمايل دارند با فريبي ديگر دوباره همان سيد تروريست و البته خندان رابه ايران وجهان تحميل كنند. و احتمالاً طرح ضد ملي «رفراندم داخل رژيم» را بعنوان هدية محمد خاتمي به مردم ايران مجدداً مطرح نمايند.
فريب بزرگ ديگري كه با نام «شوراي صلح» در راه است ، هدفي جز حفظ رژيم ندارد و باتبليغ همين رسانه هاي ذي نفوذ و مغرض به ملت ايران وجهانيان القا ميكنندكه راه نجات ايران در جايگزيني «جناح حاكم با اصلاح طلبان صلحجو» و امثال خاتمي نهفته است.
5. با آگاهي كامل و عمداً بين «هيئت حاكمة ملايان » و« مردم ايران » تميز قائل نيستند و باخود فريبي در سطح جهاني بجاي جمهوري اسلامي از « ايران و ايرانيان» نام ميبرند.در نتيجه مردم ايرا ن را با خطر تهاجم نظامي روبرو وبه همين بهانه اجازة سركوب قاطعانه تر مردم بي پناه صادر ميگردد.
6. حكومت نا مشروع جمهوري اسلامي را به بهانة «خطر دسترسي به بمب اتمي » در مذاكرات بر كرسي برتر مينشانند ودر عمل هر نوع حقارتي را در جهت دادن امتيازات هر چه بيشتر به آنها پذيرفته و موجب تقويت رواني اين حاكمين تروريست پرور و پيروان و هواخواهان آنها در سطح جهاني گرديده اند.
7. معضل جهاني رژيم اسلامي ايران را منحصراً در« احمدي نژاد و هيئت حاكمة فعلي ايران» متبلور ميسازند و بجاي پشتيباني سياسي و معنوي از جنبشهاي آزاديخواهانة ملت ايران براي ريشه كن ساختن« منشأ توليد احمدي نژادها و رهبر ها و ولي فقيه هاي ضد تمدن بشري» ، بدون توجه به خطر جهاني موجوديت اين مركز تروريست پروري، به مذاكرات حقارت بار با آنها تن در ميدهند و ايرانيان اسير را در مقابل تصميمات ظالمانة عده اي غير منتخب و« متصرف عدواني » كه بدين ترتيب قوي تر نيز ميشوند، بي دفاع رها ميسازند.
8. برنامة استراتژيكي حفظ رژيم به هر قيمت و با توزيع منابع مالي گستردة بدون كنترل از خزانة ملت اسير ايران، ظاهراً با موفقيت كامل پيش ميرود وشبكة جا اندازي رژيم منفور اسلامي سرطان وار در سازمانها واركان سياسي و ملي جهانيان به ويژه آمريكا توسعه مييابد. تا حديكه 5 وزير خارجة پيشين امريكا، حقيرانه باز هم بازيچة دلالة سياسي بد نام و كج انديش جمهوري اسلامي ميشوند و مذاكره با رژيم را توصيه ميكنند، تا با همكاري با ساير دلالها و پشتيبانان نفتي آنها بتوانند از مهره هاي در آب نمك خوابانده و ديرينة خود به عنوان« اصلاحات در رژيم» دوباره به موقع بهره گيري كنند.
تحت اين شرايط باور نكردني و هولناك باتوجه به اين حقيقت كه جمهوري اسلامي نه تنها اصلاح پذير نيست ، بلكه هرگونه مذاكره و مصالحه با آن به دوام يك حكومت ضد ايراني وضد تمدن بشري كمك كرده و باعث ايجاد خطرات بيشتري در سطح جهاني خواهد شد، كنگرة همبستگي ايرانيان، ضمن محكوم ساختن هرگونه مذاكره با هر نمايندة حكومت نا مشروع وغير قانوني جمهوري اسلامي كه از سوي ملت ايران هيچگونه نمايندگي يا وكالتي ندارد، از همة مردم آزاديخواه جهان وسازمانهاي بين المللي و حكومتهاي آزاد جهان ميخواهد كه ملت ايران را براي سرنگوني و بر اندازي اين رژيم وبرقراري آزادي كامل و دموكراسي در ايران، پشتيباني سياسي ومعنوي بنمايند و بار ديگر تأكيد ميكند كه جهانيان و مسئولان فعلي و آتي بايد بدانند تا زمانيكه جمهوري اسلامي بر پاست تروريسم بين المللي همراه با كشتار مردم بيگناه درسطح جهان، قتل وشكنجه و آزار مردم اسير ايران، نقض دائمي حقوق بشر، سنگسار وقصاص بر جاست وبا توجه به وظيفة شرعي و قانوني مندرج درمقدمة قانون اساسي نظام آخوندي ولايت فقيه براي بسط وگسترش ايدئولوژي جمهوري اسلامي در سراسر دنيا از راه جنگ و شهادت وجهاد، در آينده اي نه چندان دور هيچ« انسا ن متمدن آزاديخواه و طرفدار دموكراسي » در هيچ نقطه اي از جهان امنيت نخواهد داشت.
پاينده ايران جاويد ملت ايران
لطفاً اين اخطاريه را تكثير و در برون مرز و درون مرز توزيع فرمائيد كنگرة همبستگي ايرانيان
براي فريب بزرگ در راه
27 سپتامبر2008
اهميت بررسي مصاحبة لاري كينگ با محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور حكومت آخوندي ايران كه از يكسو نشانگر ابعاد حقارت سياسي بخشي از ابرقدرت بزرگ جهاني واز سوي ديگر ميزان قدرت ونفوذ دلال ودلاله هاي سياسي ايراني و غير ايراني ، در جا اندازي برنامه ريزي شده جهت حفظ رژيم منفور ومنحوس حكومت جهل وجنون اسلامي را ارائه ميدهد،تا بدانجا ست كه وظيفة نوشتن اين اخطار را الزامي مينمايد.
پذيرش احمدي نژاد براي مصاحبه با يكي از بزرگترين رسانه هاي همگاني آمريكا كه بينندگان ميليوني دارد ثابت نمود:
1. پاره اي از محافل وشخصيتهاي سياسي با نفوذ در آمريكا كه متأسفانه بيشترين رسانه ها را در اختيار دارند، به آنچه در زمان جيمي كارتر ( حزب دموكرات) بر سر ملت ايران آمده بسنده نكرده و با ارتكاب بزرگترين اشتباه سياسي خود و باعنوان ظاهري و مردم فريب «حفظ منافع ملي»، باز هم حاضر به ادامة تحمل هرگونه خواري به جاي جبران اشتباهات سياسي سه دهه گذشته خود درايران هستند. حال آنكه منافع بلند مدت كشورهاي جهان، بويژه آمريكا و ايران ، منحصراً در ريشه كن ساختن اين « محور شرارت» است كه هشت سال پيش كشف واعلام واينك بكلي فرامو ش گرديده و تنها عامل اصلي نا آراميها وتشنجها و كشتار مردم بيگناه در خاور ميانه و حتي جهان ميباشد. زيرا گر چه پس از هر« ترور انتحاري» براي ساده كردن مسئله ، انگشت اتهام به سوي « القاعده» در رسانه هاي همگاني نشانه ميرود ، واقعيت محرز آنست كه اين افراد تروريستهاي پنهان در گوشه وكنارجهان بوده و بعضاً مورد حمايت و در ارتباط با جمهوري اسلامي ميباشند. حال آنكه در ايران غصب شده بوسيلة جمهوري ملايان، در سرزميني پهناور وباتمول سرشار درهر كوي وبرزن تقاضاي عضويت و فرم شركت در « لشگر استشهاديون » با صداي بلند اعلام وبطور وسيع تبليغ ميگردد.ولي هيچگاه در رسانه هاي بين المللي باز تابي نداشته وندارد.
2. به حكومت قرون وسطائي جمهوري اسلامي بدين ترتيب مشروعيت ميدهند و بر نقض مستمر حقوق بشر ، به ويژه به محروميت زنان از حد اقل حقوق اولية انساني وسنگسار و قانون قصاص وتداوم اسارت مردم ايران صحه ميگذارند.
3. نه تنها فاجعة سال 57 ، (1979) رابه رسميت ميشناسند ، بلكه بر گروگان گيري حقارت آفرين و شرم آور آمريكائيها وكشتار سربازان واتباع آمريكا و ساير كشورها وبيگناهان در سراسر جهان و فعاليتهاي تروريستي توسط رژيم منحوس مهر تأئيد ميزنند.
4. انتخابات جمهوري اسلامي را كه بارها از سوي حكومت رسمي آمريكا «تقلبي و باطل شناخته شده» موجه وجايز و احمدي نژاد را نمايندة منتخب مردم ايران ميدانند وبه گونه اي غير مستقيم تبليغ ميكنند كه دموكراسي در ايران وجود دارد. حتي بعضاً اين فريب جهاني تا بدانجا پيش ميرود كه احمدي نژاد را« همه كاره و مسئول تمام مشكلات ايران وجهان » معرفي ميكنند. ولي دربارة آزادي، دموكراسي، حقوق بشر، اختناق زنان و سنگسار وقصاص، تورم وفقر و فحشا پرسشي نمي نمايند.
همين رسانه هاي همآهنگ ومغرض در سراسر جهان كه با نا ديده گرفتن سوابق تروريستي محمد خاتمي با همين روش غير اخلاقي و حرفه اي درجهت جهان فريبي، وي را« ميانه رو واصلاح طلب » به اذهان عمومي دنيا و بويژه ايرانيان تحميل نمودند و بطور كلي اينك از ياد برده اند كه محمد خاتمي پس از 8 سال فريبكاري و حفظ رژيم، درآخرين گفتار خود اعلام نمود: « رئيس جمهور در اين سيستم يك تدارك چي » است. اينك همين رسانه ها ، نه تنها اين «تدارك چي » بعدي،يعني احمدي نژاد ( فقط سخنگوي سيستم خميني ) را تا حد « رهبر ايران» بالا ميبرند! بلكه تحت شرايط وبازيهاي جديد، حتي تمايل دارند با فريبي ديگر دوباره همان سيد تروريست و البته خندان رابه ايران وجهان تحميل كنند. و احتمالاً طرح ضد ملي «رفراندم داخل رژيم» را بعنوان هدية محمد خاتمي به مردم ايران مجدداً مطرح نمايند.
فريب بزرگ ديگري كه با نام «شوراي صلح» در راه است ، هدفي جز حفظ رژيم ندارد و باتبليغ همين رسانه هاي ذي نفوذ و مغرض به ملت ايران وجهانيان القا ميكنندكه راه نجات ايران در جايگزيني «جناح حاكم با اصلاح طلبان صلحجو» و امثال خاتمي نهفته است.
5. با آگاهي كامل و عمداً بين «هيئت حاكمة ملايان » و« مردم ايران » تميز قائل نيستند و باخود فريبي در سطح جهاني بجاي جمهوري اسلامي از « ايران و ايرانيان» نام ميبرند.در نتيجه مردم ايرا ن را با خطر تهاجم نظامي روبرو وبه همين بهانه اجازة سركوب قاطعانه تر مردم بي پناه صادر ميگردد.
6. حكومت نا مشروع جمهوري اسلامي را به بهانة «خطر دسترسي به بمب اتمي » در مذاكرات بر كرسي برتر مينشانند ودر عمل هر نوع حقارتي را در جهت دادن امتيازات هر چه بيشتر به آنها پذيرفته و موجب تقويت رواني اين حاكمين تروريست پرور و پيروان و هواخواهان آنها در سطح جهاني گرديده اند.
7. معضل جهاني رژيم اسلامي ايران را منحصراً در« احمدي نژاد و هيئت حاكمة فعلي ايران» متبلور ميسازند و بجاي پشتيباني سياسي و معنوي از جنبشهاي آزاديخواهانة ملت ايران براي ريشه كن ساختن« منشأ توليد احمدي نژادها و رهبر ها و ولي فقيه هاي ضد تمدن بشري» ، بدون توجه به خطر جهاني موجوديت اين مركز تروريست پروري، به مذاكرات حقارت بار با آنها تن در ميدهند و ايرانيان اسير را در مقابل تصميمات ظالمانة عده اي غير منتخب و« متصرف عدواني » كه بدين ترتيب قوي تر نيز ميشوند، بي دفاع رها ميسازند.
8. برنامة استراتژيكي حفظ رژيم به هر قيمت و با توزيع منابع مالي گستردة بدون كنترل از خزانة ملت اسير ايران، ظاهراً با موفقيت كامل پيش ميرود وشبكة جا اندازي رژيم منفور اسلامي سرطان وار در سازمانها واركان سياسي و ملي جهانيان به ويژه آمريكا توسعه مييابد. تا حديكه 5 وزير خارجة پيشين امريكا، حقيرانه باز هم بازيچة دلالة سياسي بد نام و كج انديش جمهوري اسلامي ميشوند و مذاكره با رژيم را توصيه ميكنند، تا با همكاري با ساير دلالها و پشتيبانان نفتي آنها بتوانند از مهره هاي در آب نمك خوابانده و ديرينة خود به عنوان« اصلاحات در رژيم» دوباره به موقع بهره گيري كنند.
تحت اين شرايط باور نكردني و هولناك باتوجه به اين حقيقت كه جمهوري اسلامي نه تنها اصلاح پذير نيست ، بلكه هرگونه مذاكره و مصالحه با آن به دوام يك حكومت ضد ايراني وضد تمدن بشري كمك كرده و باعث ايجاد خطرات بيشتري در سطح جهاني خواهد شد، كنگرة همبستگي ايرانيان، ضمن محكوم ساختن هرگونه مذاكره با هر نمايندة حكومت نا مشروع وغير قانوني جمهوري اسلامي كه از سوي ملت ايران هيچگونه نمايندگي يا وكالتي ندارد، از همة مردم آزاديخواه جهان وسازمانهاي بين المللي و حكومتهاي آزاد جهان ميخواهد كه ملت ايران را براي سرنگوني و بر اندازي اين رژيم وبرقراري آزادي كامل و دموكراسي در ايران، پشتيباني سياسي ومعنوي بنمايند و بار ديگر تأكيد ميكند كه جهانيان و مسئولان فعلي و آتي بايد بدانند تا زمانيكه جمهوري اسلامي بر پاست تروريسم بين المللي همراه با كشتار مردم بيگناه درسطح جهان، قتل وشكنجه و آزار مردم اسير ايران، نقض دائمي حقوق بشر، سنگسار وقصاص بر جاست وبا توجه به وظيفة شرعي و قانوني مندرج درمقدمة قانون اساسي نظام آخوندي ولايت فقيه براي بسط وگسترش ايدئولوژي جمهوري اسلامي در سراسر دنيا از راه جنگ و شهادت وجهاد، در آينده اي نه چندان دور هيچ« انسا ن متمدن آزاديخواه و طرفدار دموكراسي » در هيچ نقطه اي از جهان امنيت نخواهد داشت.
پاينده ايران جاويد ملت ايران
لطفاً اين اخطاريه را تكثير و در برون مرز و درون مرز توزيع فرمائيد كنگرة همبستگي ايرانيان
Sunday, October 05, 2008
Subscribe to:
Posts (Atom)