Sunday, January 31, 2010
آیت الله حائری شیرازی
در این ویدئو که از تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی ضبط شده بود، یک مقام جمهوری اسلامی ( آیت الله حائری شیرازی) از رسانه رسمی کشور، به اعدام بدون محاکمه ۳۰ نفر از مخالفین نظام پس از دستگیری اعتراف نمود و گفت این ۳۰ نفر را عصر بازداشت کردند و بدستور دادستان انقلاب، همان شب همگی اعدام شدند.همچنین در این خطابه تلویزیونی... وی دو بار صریحاً به مردم و به نیروی انتظامی دستور داد تا جائیکه می توانند معترضین را بکشند و هر چه بیشتر بکشند بنفع نظام است. وی نسبت به دستگیری مخالفین هشدار داد و بازداشت افراد را باعث عزیز شدن آنها دانسته و گفت که نباید با دستگیری معترضین سبب عزیز شدن آنها شوید، فقط آنها را بکشید، که در این اظهارات روی صحبت وی بخصوص در مورد رهبران جنبش سبز بود که صراحتاً از بلندگوی رسمی کشور، دستور قتل آنان را صادر کرد.
حذف ویدیو از یوتیوب
این ویدیو كه می تواند مورد استفاده و مدركی از سوی سازمانهای فعال حقوق بشر باشد و بعنوان سندی بر علیه نظام حكومت مذهبی جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی قرار گیرد، پس از انتشار آن در یوتیوب توسط اشخاصی وابسته به حكومت و با تلاش فراوان توانستند سبب حذف این ویدئو از یوتیوب شوند و علت آنرا نقض کپی رایت گزارش کرده اند
حذف ویدیو از یوتیوب
این ویدیو كه می تواند مورد استفاده و مدركی از سوی سازمانهای فعال حقوق بشر باشد و بعنوان سندی بر علیه نظام حكومت مذهبی جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی قرار گیرد، پس از انتشار آن در یوتیوب توسط اشخاصی وابسته به حكومت و با تلاش فراوان توانستند سبب حذف این ویدئو از یوتیوب شوند و علت آنرا نقض کپی رایت گزارش کرده اند
Sunday, January 24, 2010
آیا واقـــعا میـــــــــدانید
همه بلاهایی که یک رئیس جمهور بر سر یک اقتصاد می تواند بیاورد
آیا میدانید که اگر شخصی ۲۰۰ سال عمر کند و هرماه ده میلیون تومان خرج کند، در طی ۲۰۰ سال به ۲۴ میلیارد تومان نیاز خواهد داشت؟
آیا میدانید آقای احمدینژاد ۳۴۰ هزار میلیارد تومان را از درآمدهای نفتی بر باد داده است؟ (بانک مرکزی - وزارت نفت - روزنامه سرمایه ۱۷/۱۲/۸۷ و ۰۶/۰۳/۸۸)
آیا میدانید که در طول تاریخ ۴۰۰۰ ساله ایران هیچوقت این ثروت برای ایران بوجود نیامده بود؟
آیا میدانید که در جنگ ۸ ساله؛ سالانه بطور متوسط ۱۲۵ میلیارد دلار خسارت به کشور وارد شد، اما عملکرد احمدینژاد باعث شد سالانه ۱۸۸
میلیارد دلار خسارت به کشور زده شود؟ (جدول متن ثروت های ملی بر باد رفته در همین مطالب عملکرد اقتصادی)
آیا میدانید خسارت دولت احمدینژاد در اقتصاد، حدود ۷۵ درصد جنگ ۸ ساله با صدام بوده و خسارت های اجتماعی، علمی و معنوی و فرهنگی و سیاسی
آن قابل محاسبه نیست؟(جدول متن ثروت های ملی بر باد رفته در همین مطالب عملکرد اقتصادی)
آیا میدانید که دولت احمدینژاد گاز را از کشور ترکمنستان ۳۵۰ دلار در هر هزار متر مکعب می خرد و به ترکیه ۲۰۰ دلار می فروشد؟ و آیا
میدانید که پیشنهاد ترکمنستان ۱۴۰ دلار بود، اما پس از طولانی شدن مذاکرات، نهایتاً قرارداد ۳۵۰دلاری منعقد شد؟ (روزنامه سرمایه ۱۴/۱۰/۸۷)
آیا میدانید که ۴۴ درصد درآمد های نفت، گاز و پتروشیمی کشور در پس از انقلاب، در طی دوره ۴ ساله ریاست جمهوری احمدینژاد اتفاق افتاده است؟ (وزارت نفت - بانک مرکزی - روزنامه سرمایه ۱۷/۰۲ و ۰۶/۰۳/۸۸)
آیا میدانید که خسارت اقتصادی احمدینژاد آنقدر زیاد است که به هر خانواده ایرانی بیش از ۵/۱ کیلوگرم طلا می رسید؟ (مقاله فرصت سوزی ها و خسارات اقتصادی احمدینژاد)
آیا میدانید که لایحه چند همسری را دولت احمدینژاد به مجلس تقدیم کرده بود تا بصورت قانون درآید؟ (سایت مجلس)
آیا میدانید که ساخت پالایشگاه های نفت در دولت احمدینژاد، سالانه ۵/۱ درصد پیشرفت داشته و با این حساب ۶۷ سال طول می کشد تا ساختهشوند؟(روزنامه سرمایه ۱۴/۰۲/۸۸)
آیا میدانید که مهندس میر حسین موسوی در زمان جنگ از محل صرفه جویی برنج یارانه ای، پالایشگاه آبادان را در در طی ۹۸ روز به بهره برداری رساند؟(سایت کلمه)
آیا میدانید که دارندگان سهام عدالت بابت قسط های دو سال ۸۶ و ۸۷ حدود ۲۰۰ هزار تومان به دولت بدهکارند، اما دولت برای جمع آوری رای، ۸۰ هزار تومان سود آنها را پرداخت می کند و پس از به قدرت رسیدن، اقساط را دریافت خواهد کرد؟(روزنامه سرمایه یکی از شماره های اردیبهشت)
آیا میدانید به علت اینکه شرکت های زیان ده را به شرکت های سهام عدالت داده اند، سهام عدالت فاقد سود بوده، اما دولت برای عوامفریبی سودی پرداخت می کند؟(روزنامه سرمایه یکی از شماره های اردیبهشت)
آیا میدانید که در بازارهای خرید و فروش سهام، سهام عدالت پانصد هزار تومانی را حتی به ۵۰۰ تومان نمی خرند؟(بروید امتحان کنید)
آیا میدانید که گرانی لجام گسیخته در جامعه، که نتیجه سیاست های اقتصادی احمدینژاد است باعث شده، ارزش حقوق ۷۰۰ هزار تومانی امروز مانند حقوق ۲۰۰ هزار تومانی سال ۸۴ باشد؟
آیا میدانید طبق آمار بانک جهانی، فساد در دستگاههای دولتی ایران در طی ۴ سال دولت احمدینژاد ۶۵ رتبه اضافه شده و به ۱۴۱ در بین ۱۹۴ کشور دنیا رسیده است؟(صندوق بین المللی پول - روزنامه سرمایه ۰۶/۰۲/۸۸)
آیا میدانید که اعتبار گذرنامه ایرانی در بین ۱۹۴ کشور جهان به رتبه ۱۹۳ رسیده و فقط یک کشور وضع بدتری نسبت به ما دارد؟(صندوق بین المللی پول - روزنامه سرمایه ۰۶/۰۲/۸۸)
آیا میدانید عملکرد احمدینژاد در بانک های کشور، آنها را به پرتگاه ورشکستگی کشانده و آیا میدانید که ورشکستگی بانکها در هر کشوری از خطر جنگ بالاتر است؟ (دنیای اقتصاد ۰۳/۱۲/۸۷ و روزنامه سرمایه ۰۶/۰۲/۸۸)
آیا میدانید که امارات و قطر از میدان های گازی مشترک سالانه بیش از ۱۲ هزار میلیارد تومان گاز بیشتر برداشت می کنند و عدم سرمایه گذاری ایران در دولت نهم منجر به این شده که همسایگان شمالی و جنوبی منابع و ثروت مردم ایران را به یغما ببرند و همچنین اهمیت این موضوع کمتر از واگذاری خاک ایران به بیگانگان نیست؟ (وزارت نفت - روزنامه سرمایه ۲۱/۰۲ و ۱۰/۰۲/۸۸)
آیا میدانید عملکرد تنش زای سیاست خارجی احمدینژاد باعث شده :
۲- تحریمهای بین المللی امکان تکمیل طرح های نفت و گاز و پتروشیمی و سایر صنایع را غیر ممکن می سازد . ۳- باجهای فراوانی در نفت و گاز و انرژی اتمی و حتی در زمینه حقوق ایران در دریای خزر به روسیه داده شود . ۴- امکان انتخاب ایران برای عقد قرارداد با شرکت های معتبر و مهم نفت و گاز دنیا از دست برود و بجای آن شرکت های دست چندم چینی و روسی و حتی ویتنامی و اندونزیایی با تکنولوژی عقب افتاده جایگزین آنها شود. ۵- طرح ها و کارخانه های جدید ایجاد نشود و مسیر رشد و توسعه کشور بسته شود . ۶- و صدها فرصت ثروت و درآمد و میلیون ها شغل از دست برود؟ (بانک مرکزی - بانک جهانی - روزنامه سرمایه ۰۲/۰۳/۸۸) ۱- کالاهای وارداتی ۴۲ هزار میلیارد تومان گران خریداری شود .
آیا میدانید سیاست خارجی احمدینژاد با کشور هایی در ارتباط است (جزایر قمر) که دولت آنها حتی پول بلیط هواپیما ندارد و با خرج ایران به کشور ما می آیند؟
آیا میدانید احمدینژاد در سفر به کنیا (کشور آفریقایی) پیشنهاد داده که ایران حاضر است نفت را با ۳۰ درصد تخفیف بفروشد؟ (اکو نومیست شماره های مربوط به اسفند ماه ۸۷)
آیا میدانید یک رئیس جمهور در دنیا به عنوان دکور و نماد یک ملت و کشور مطرح است و لحن صحبت و برخوردهای آقای احمدینژاد باعث شده نگاه جهانی به ایران، یک نگاه منفی و نامناسب باشد؟
آیا میدانید که بسیاری از کارخانه هایی که احمدینژاد در دو سال اول ریاست جمهوری خود افتتاح کرد بین ۶۳ تا ۹۵ درصد آنها در زمان خاتمی ساخته شده بودند؟ (روزنامه سرمایه ۲۹/۰۲/۸۸)
آیا میدانید پروژه ماهواره ایرانی امید در دولت های قبلی شروع شده بود و عمده کار آن را دولت خاتمی انجام داده بود؟
آیا میدانید که تعدادی از پروژه ها و طرح ها و کارخانه ها در زمان خاتمی به بهره برداری رسیده و آن زمان افتتاح شده بود ، اما وزرایاحمدینژاد دوباره آنها را افتتاح می کنند؟ (روزنامه سرمایه ۲۹/۰۲/۸۸)
آیا میدانید که دولت احمدینژاد شروع حفاری و ساخت تونل البرز را در راه آهن اصفهان - شیراز با نشان دادن تونل دیگری، به عنوان اتمام و بهره
برداری به ملت گزارش داد و ملت را فریفت؟ (اعتماد ۱۰/۰۲/۸۸)
آیا میدانید که صدا و سیما عملکرد کوچک احمدینژاد را بسیار بزرگ جلوه داده و بارها برای آن تبلیغ راه می اندازد، اما عملکرد دولت خاتمی را گزارش نمی کرد؟
آیا میدانید که در دولت خاتمی راه آهن بافق - مشهد به طول ۱۰۰۰ کیلومتر سه ساله ساخته شد، اما در دولت احمدینژاد سالانه کمتر از ۵۰ کیلومتر راه آهن ساخته شده است؟ (اعتماد ۱۰/۰۲/۸۸)
آیا میدانید هزاران میلیارد تومان از درآمد های نفتی به خزانه واریز نشده و مشخص نیست که چه شده است؟ (روزنامه سرمایه ۰۱/۰۲/۸۸ و دیوان محاسبات)
آیا میدانید که برای صادرات میوه ایران، هواپیمایی عوارض سنگینی میگیرد، اما برای واردات میوه عوارض پایین؛ و نتیجه این امر آن شده که میوه های خارجی باعث ورشکستگی باغداران و کشاورزان شود؟ (روزنامه سرمایه ۱۴/۰۲ و ۲۹/۰۱/۸۸)
آیا میدانید که در دولت خاتمی ایران به خودکفایی گندم رسید اما با سیاست های دولت احمدینژاد، سال ۱۳۸۷ با ۵ میلیون تن واردات یکی از
بزرگترین وارد کنندگان گندم جهان شده ایم؟ (روزنامه سرمایه ۱۴/۰۲ و ۲۹/۰۱/۸۸)
آیا میدانید که در دولت احمدینژاد در طی حدوداً چهار سال فقط ۲۱۰۰ واحد مسکن مهر ساخته شده (یعنی سالانه ۵۲۵ واحد) و با این روند برای رفع مشکل مسکن مردم و جوانان بیش از ده هزار سال زمان لازم است، این در حالی است که تاریخ ایران از زمان هخامنشیان تا به حال ۲۵۰۰ سال بیشتر نیست؟ (سایت مسکن مهر - وبلاگ مهندس عبدالعلی زاده - و یکی از شماره هایاردیبهشت روزنامه سرمایه)
آیا میدانید به اعتراف مسئولان دولت و نظر کارشناسان طرح هایی مانند مسکن مهر، بنگاههای زود بازده، اشتغال سریع و سهام عدالت همگی طرح های شکست خورده اند و تقریباً هیچ نفعی برای ملت نداشته و دولت با تبلیغات فراوان از طریق تلویزیون و رادیو توانسته نظر مردم را جلب کند؟ (روزنامه سرمایه ۲۸/۰۲/۸۸)
آیا میدانید در معاونت برنامه ریزی و نظارت رئیس جمهور با راه اندازی دوره های چند ماهه به تعدادی از همکاران دولتی، مدرک فوق لیسانس داده می شود . این در حالی است که در دانشگاهها برای گرفتن مدرک فوق لیسانس بایستی حدود دو سال وقت صرف کرد؟ (روزنامه سرمایه
۲۰/۰۲/۸۸)
Sunday, January 17, 2010
Saturday, January 16, 2010
هماهنگی در شعارهای 22 بهمن / کار خدا با خدا ؛ دین از حکومت جدا
رفراندوم ،رفرندوم ؛ اینست شعار مردم
کار خدا با خدا ؛ دین از حکومت جدا
دولت کودتا ، استعفا استعفا
ندائیم سهرابیم ؛ ما همه یکصدائیم
قوانین اساسی حق مسلم ماست
غزه منم ، لبنان منم ، بي کار و بي سامان منم
تجمع صلح امیز حق مسلم ماست
زنداني سياسي آزاد بايد گردد
دولت احمدی نژاد مساوی فقر و فساد
مرگ بر روسیه
مرگ بر دیکتاتور
تجمع صلح امیز حق مسلم ماست
نه سازش ، نه تسلیم ، نبرد با دیکتاتور
استقلال آزادي جمهوري مردمي
نصب تبلیغات برای تظاهرات سراسری
نصب تبلیغات برای تظاهرات سراسری ایرانیان خارج از کشور در اعتراض به سرکوب و خفقان در ایران بر روی شیشههای ایران ایر در پاریس
مهرنوش موسوی
Thank you Mehrnoosh Moosavi,…………...
ما حجابها را پرت میکنیم ببینیم آیا این حکومت سرپا بند میشود؟
مهرنوش موسوی
کسی باورش نمیشود که در ایران و از میان "اپوزیسیون" افرادی پیدا بشوند که مخالف شعله گرفتن جنبش خلاصی از حجاب در ایران باشند. اما هست! سکاندار امروز سنگر مخالفت با لغو حجاب اجباری، بخشهای وسیعی از جنبش ملی/اسلامی میباشد. اینها که اسم خودشان را "روشنفکر دینی" و "دگر اندیش" گذاشته اند.. ترجیح بند سخنان امروز آنها این نیست که بله حجاب خوب است! حجاب تو ناموس ماست و غیره... نه! دوره این حرفها خودشان هم میدانند که گذشته است. جواب دادن به این ترهات دو دقیقه وقت میخواهد. ترجیح بند سخنان امروز اینها این است که الان وقت این حرفها نیست! الان نوبت زنها نیست! الان حجاب برداشتن تندروی است! الان آقای خامنه ای تحریک میشود! بعدن که سر آقای خامنه ای شیره مالیده شد شاید نوبت به مسئله حجاب برسد! آنهم شاید! چون معلوم نیست آخوند اصلاح طلب بعدی هم با دیدن موی زنان تحریک نشود، چرا که دین اسلام و قوانین حاکم دست بر قضا پر از متولیانی است که مدام تحریک میشوند. کار اسلامیها تحریک شدن است! آزادی مطبوعات تحریکشان میکند! سخنان دولتمردان غربی تحریکشان میکند! حقوق و زبان درازی کودک خیلی تحریکشان میکند! آزادی زن آنها را یاد فساد می اندازد و فساد خیلی خوب اینها را تحریک میکند! تظاهرات و اعتصاب و اعتراض بسیار تحریکشان میکند و....
راهی که دین اسلام و حکومت آن در ایران پیدا کرده این است که مردم را چنان سر جایشان بنشاند که باعث تحریک اینها نشوند! اگر هم کسی چاقو کشید، اسید پاشید، به بچه های مردم تجاوز کرد و کشت و زندانی کرد خیالی نیست، باید رفت و یقه آن مردمی را گرفت که باعث تحریک این لشکر لمپنیسم اسلامی شده اند. تحریک کنندگان محاربند، تندروند، اغتشاشگرند! جزایشان مرگ است. اعدام است. تحریک شوندگان آقازاده ها و سروران این حکومتند. کافی است دم بربیاورند که چه چیزی آنها را تحریک میکند، یک لشکر "روشنفکر و دگراندیش" پیدا میشود که بروند و مردم را قانع کنند که به خاطر "خودشان" نباید آنها را تحریک کنند! به خاطر "خودشان" دست از مطالباتشان بردارند، مگر نه اینکه جنبش ضد خشونت یعنی تحریک نکردن خامنه ای و بیت رهبری و چاقوکشان لباس شخصی و بسیج و غیره؟ تئوری و تز و دکترینش را هم پیدا میکنند. کاری ندارد. فقط کافی است دستشان در کاسه تحریک شوندگان بیت رهبری باشد!
این داستان مقابله امروز ما با حجاب اسلامی است. از یکسو مقابله با آنها که سی سال به جامعه ایران خشونت و تبعیض جنسی روا داشته اند و از سوی دیگر با کسانی که با زبانها و لهجه های مختلف مردم را از اعتراض علیه آنها باز داشته اند. این تقابل یک تقابل اتفاقی نیست. این یک جدال جنبشی عظیم در ایران است. یک تقابلی بر سر سرنگون کردن و یا نکردن حکومت است. سر خاتمه دادن به حیات اسلام در ایران و منطقه و یا نگهداشتن آن است. سر احقاق حقوق زن و یا تداوم تبعیض است.
مردم ایران هیچگاه حجاب را، صیغه و تعدد زوجات را، اعدام و سنگسار و دست و پا بریدن را و کل این حکومت را نخواسته و نمیخواهند. این حکومت و قوانینش در شان مردم ایران نبوده و نیست. این حکومت را و قوانین اسلام را به زور اسید، به زور دشنه و اعدام و سنگسار به مردم تحمیل کردند. مردم ایران خواسته های خود را با منفعت حکومت و بیت رهبری طراز نمیکنند. مردم بر علیه همین خشونتها، همین تبعیضات بپا خواسته اند وگرنه کدام مردمی در کجای دنیا به خاطر قهر و آشتیهای درون یک دولت جنایتکار میروند نازنین ترین فرزندانشان را در خیابان جلو گلوله بگذارند؟ شانه به شانه آنها به تظاهرات بروند؟ هر کسی ادعا میکند که حجاب فرهنگ خود مردم ایران است با ما طرف است. ما مردم ایران را طرفدار اسلام، طرفدار اعدام، طرفدار حجاب و صیغه و قصاص نمیدانیم. ما مبارزه مردم را برای برچیدن این بساط در تصویر قرار میدهیم.
ما معتقدیم مردم حق دارند اعتراض کنند. حق دارند اعتصاب و قیام و انقلاب سازمان بدهند. مردم حق دارند از شر حکومت این جانیان خلاص بشوند. ما معتقدیم نوبت حقوق زن ته صف گدایی رای و جنگ و جدالها و قهر و آشتیهای درون حکومت نیست. این صف اعتراض بیرون حاکمیت و بیرون همه جناحها و دسته های آن است. نوبت زن در صف اعتراض ما در جبهه مقدم است. آقای خامنه ای و تمامی دم و دستگاهش، خاتمی و کروبی و موسوی و طرفدارانشان بدانند نوبتها را ما خودمان تعیین میکنیم. از نظر ما همین امروز نوبت حق و حقوق زن است. سی سال است نوبت حق زن است! نوبت حق زن است چرا که حیات این حکومت به تار موی زن بند است.
روزی که حجابها در تهران، مشهد، شیراز و اصفهان و سنندج و بقیه شهرهای ایران به زیر کشیده شود، آن روز روز اعلام سرنگونی حکومت اسلامی خواهد بود. بگذار خامنه ای و سران این حکومت بر خودشان بلرزند!
ما حجابها را پرت میکنیم ببینیم آیا این حکومت سرپا بند میشود؟
مهرنوش موسوی
کسی باورش نمیشود که در ایران و از میان "اپوزیسیون" افرادی پیدا بشوند که مخالف شعله گرفتن جنبش خلاصی از حجاب در ایران باشند. اما هست! سکاندار امروز سنگر مخالفت با لغو حجاب اجباری، بخشهای وسیعی از جنبش ملی/اسلامی میباشد. اینها که اسم خودشان را "روشنفکر دینی" و "دگر اندیش" گذاشته اند.. ترجیح بند سخنان امروز آنها این نیست که بله حجاب خوب است! حجاب تو ناموس ماست و غیره... نه! دوره این حرفها خودشان هم میدانند که گذشته است. جواب دادن به این ترهات دو دقیقه وقت میخواهد. ترجیح بند سخنان امروز اینها این است که الان وقت این حرفها نیست! الان نوبت زنها نیست! الان حجاب برداشتن تندروی است! الان آقای خامنه ای تحریک میشود! بعدن که سر آقای خامنه ای شیره مالیده شد شاید نوبت به مسئله حجاب برسد! آنهم شاید! چون معلوم نیست آخوند اصلاح طلب بعدی هم با دیدن موی زنان تحریک نشود، چرا که دین اسلام و قوانین حاکم دست بر قضا پر از متولیانی است که مدام تحریک میشوند. کار اسلامیها تحریک شدن است! آزادی مطبوعات تحریکشان میکند! سخنان دولتمردان غربی تحریکشان میکند! حقوق و زبان درازی کودک خیلی تحریکشان میکند! آزادی زن آنها را یاد فساد می اندازد و فساد خیلی خوب اینها را تحریک میکند! تظاهرات و اعتصاب و اعتراض بسیار تحریکشان میکند و....
راهی که دین اسلام و حکومت آن در ایران پیدا کرده این است که مردم را چنان سر جایشان بنشاند که باعث تحریک اینها نشوند! اگر هم کسی چاقو کشید، اسید پاشید، به بچه های مردم تجاوز کرد و کشت و زندانی کرد خیالی نیست، باید رفت و یقه آن مردمی را گرفت که باعث تحریک این لشکر لمپنیسم اسلامی شده اند. تحریک کنندگان محاربند، تندروند، اغتشاشگرند! جزایشان مرگ است. اعدام است. تحریک شوندگان آقازاده ها و سروران این حکومتند. کافی است دم بربیاورند که چه چیزی آنها را تحریک میکند، یک لشکر "روشنفکر و دگراندیش" پیدا میشود که بروند و مردم را قانع کنند که به خاطر "خودشان" نباید آنها را تحریک کنند! به خاطر "خودشان" دست از مطالباتشان بردارند، مگر نه اینکه جنبش ضد خشونت یعنی تحریک نکردن خامنه ای و بیت رهبری و چاقوکشان لباس شخصی و بسیج و غیره؟ تئوری و تز و دکترینش را هم پیدا میکنند. کاری ندارد. فقط کافی است دستشان در کاسه تحریک شوندگان بیت رهبری باشد!
این داستان مقابله امروز ما با حجاب اسلامی است. از یکسو مقابله با آنها که سی سال به جامعه ایران خشونت و تبعیض جنسی روا داشته اند و از سوی دیگر با کسانی که با زبانها و لهجه های مختلف مردم را از اعتراض علیه آنها باز داشته اند. این تقابل یک تقابل اتفاقی نیست. این یک جدال جنبشی عظیم در ایران است. یک تقابلی بر سر سرنگون کردن و یا نکردن حکومت است. سر خاتمه دادن به حیات اسلام در ایران و منطقه و یا نگهداشتن آن است. سر احقاق حقوق زن و یا تداوم تبعیض است.
مردم ایران هیچگاه حجاب را، صیغه و تعدد زوجات را، اعدام و سنگسار و دست و پا بریدن را و کل این حکومت را نخواسته و نمیخواهند. این حکومت و قوانینش در شان مردم ایران نبوده و نیست. این حکومت را و قوانین اسلام را به زور اسید، به زور دشنه و اعدام و سنگسار به مردم تحمیل کردند. مردم ایران خواسته های خود را با منفعت حکومت و بیت رهبری طراز نمیکنند. مردم بر علیه همین خشونتها، همین تبعیضات بپا خواسته اند وگرنه کدام مردمی در کجای دنیا به خاطر قهر و آشتیهای درون یک دولت جنایتکار میروند نازنین ترین فرزندانشان را در خیابان جلو گلوله بگذارند؟ شانه به شانه آنها به تظاهرات بروند؟ هر کسی ادعا میکند که حجاب فرهنگ خود مردم ایران است با ما طرف است. ما مردم ایران را طرفدار اسلام، طرفدار اعدام، طرفدار حجاب و صیغه و قصاص نمیدانیم. ما مبارزه مردم را برای برچیدن این بساط در تصویر قرار میدهیم.
ما معتقدیم مردم حق دارند اعتراض کنند. حق دارند اعتصاب و قیام و انقلاب سازمان بدهند. مردم حق دارند از شر حکومت این جانیان خلاص بشوند. ما معتقدیم نوبت حقوق زن ته صف گدایی رای و جنگ و جدالها و قهر و آشتیهای درون حکومت نیست. این صف اعتراض بیرون حاکمیت و بیرون همه جناحها و دسته های آن است. نوبت زن در صف اعتراض ما در جبهه مقدم است. آقای خامنه ای و تمامی دم و دستگاهش، خاتمی و کروبی و موسوی و طرفدارانشان بدانند نوبتها را ما خودمان تعیین میکنیم. از نظر ما همین امروز نوبت حق و حقوق زن است. سی سال است نوبت حق زن است! نوبت حق زن است چرا که حیات این حکومت به تار موی زن بند است.
روزی که حجابها در تهران، مشهد، شیراز و اصفهان و سنندج و بقیه شهرهای ایران به زیر کشیده شود، آن روز روز اعلام سرنگونی حکومت اسلامی خواهد بود. بگذار خامنه ای و سران این حکومت بر خودشان بلرزند!
به یاد بیست و ششم دی
چند سؤآل از خودم و از هموطنانم !!
امروز یک بار دیگر به یاد بیست و ششم دی سی و یک سال پیش اشک ریختم .
چرا در آن روز گریستم ؟
با توجه به دیدگاههای خصوصی و شخصی خودم ، در آن روزها که می دیدم شالوده هستی همان آزادیهای محدودی که در میهنمان داشتیم ؛ درحال فروپاشی است ؛ تمایلی به دیدن و شنیدن خبرهائی که از رسانه های گروهی پخش می شد نداشتم . به ویژه اخباری که مربوط به اوضاع و احوال شورشهای به اصطلاح انقلابی مردم بودند .
در روز بیست و ششم دیماه سی و یک سال پیش ، برای انجام کاری به پشت بام خانه مان ، که در ضلع شمال شرقی میدان شهیاد تهران بود رفتم . صدای بوق زدنهای ممتد اتومبیلها توجهم را جلب کرد ؛ به سوی خیابان و میدان نگریستم ؛ چراغهایشان هم روشن بودند ! در هنگام روز هیچ دلیلی برای روشن بودن چراغهای اتومبیلها وجود نداشت ! سریع پله ها را به طرف پائین پیمودم و به داخل ساختمان رفتم . تلویزیون را روشن کردم ، شنیدم که گزارشگر خبرگزاری پارس از فرودگاه مهرآباد تهران ، در حال پخش نمودن گزارشی ، در ارتباط با خروج شاه فقید از میهنش بود .
زانوانم لرزیدند ، نتوانستم بایستم ، بر روی مبلی لمیدم و شاهد سرازیر شدن اشکهای بدون اراده ام بر روی گونه هایم شدم . نمی خواستم آن واقعیت تلخی را که می دیدم بپذیرم . اما حقیقتی غم انگیز در حال به وقوع پیوستن بود ؛ ایرانم به د ست اجانب می افتاد .
در همان لحظه ، به یاد آوردم که شاهنشاه بعد از شورشهای خیابانی مرد م ، در چند مصاحبه رادیو تلویزیونی فرمودند : " اینها می خواهند از ایران ، یک لبنان دیگر بسازند . "
آنروزها تقریبأ خیلیها معنای این سخنان را نمی فهمیدند . اما در این برهه از زمان ، کم و بیش ایرانیان در داخل و خارج از کشور ، به مفهوم این داوری صحیح پی برده اند . جوانانمان را می کشند ، به زندانها می اندازند ، معتادشان می نمایند ، دخترانمان را به حراج نزد ملخ خواران می گذارند ، مردم میهن پرست ایران را آواره دیار غربت و دوری از وطن کرده اند . اکنون هم شروع نموده اند به ترور کردن استادان و دانشمندان میهنمان . با این روشهای وحشیانه ، تلاش می کنند تا چند صباحی دیگر بر مسند غصبی خودشان که تصرف نموده اند باقی بمانند و بر اریکه قدرت خودکامگی بکنند .
اینک باید از هم میهنان پرسید ؛ آیا روزگار آکنده از پریشانی و سختی که در طول این سه دهه گذرانده اید ؛ و شرایط بسیار اسف باری که اکنون رخ می دهند ؛ و بسیاری دیگر از نابسامانیهای اجتماعی و خانوادگی و حتی فردی ، که برای اکثریت مردم ایران پیش آمده اند ؛ همان اهدافی بوده اند که برایش انقلاب کرده اید ؟!
می دانم پاسختان منفی است . اما آنچه را که نمی دانم ، این است که چرا اجازه دادید تا چنین کلاه بزرگی بر سرتان بگذارند ؟ و با سوء استفاده از دیدگاههای مذهبی تان ، شما و مسیر زند گی تان را ، به بیراهه بکشانند ؟
نیت غلط ، تصمیم غلط ، تلاش غلط تر از آن دو ، نتیجه ای چنین اشتباه به بار می آورد . یعنی در بخش نیت غلط ، کسانی کوشیدند تا با ورود به اذهان عمومی مردم ایران ، از عوام گرفته تا خواص و روشنفکران ، رخنه بکنند و برای فروپاشی حکومت پادشاهی ایران به فریب دادن مردم بپردازند .
آنگاه پای تصمیم غلط به میان آمد . در این وادی هم ، مردم با تصور اینکه اینها راست می گویند ؛ اگر سیستم حکومتی کشور جمهوری بشود ؛ هر وقت که یک رئیس جمهور بد بود ، و به دردمان نخورد ؛ برای دوره بعدی انتخابش نخواهیم کرد . با چنین نظرگاه از بیخ و بن غلطی ، شوریدند و آن دگرگونی سراسر خفت آمیز غلط تاریخی را پدید آوردند .
با تلاشی غلط تر از آن دو غلط قبلی ( نیت و تصمیم غاط ) ، سعی می نمودند که تغییرات پیش آمده را رنگ و لعابی د ینی بدهند و به آن تقدس خاصی ببخشند . اینگونه شروع کردند که خودشان هم به فریب دادن خویشتن اقدام بکنند . و در سایه این تلاش احمقانه ، عکس امامشان را در ماه دیدند و موی کثافت او را در لابلای صفحات قرآنهایشان هم یافتند !!
شاید همانوقت بود که ، همسایه شمالی شان فهمید ؛ که چه آسان می شود آرمانهای دیرینه اش را ، که همواره با حسرت به آنها می اند یشیده ؛ تحقق ببخشد .
اکنون ، دوباره از خود می پرسم ، آیا هنوز باید گریست ؟
پاسخم به طور حتم منفی است . وقت گریه کردنها و افسوس خوردنها گذشته است . حالا باید به این بیندیشیم ، که چگونه آن اشتباهات سراپا غلط و غیر منطقی را ، به تجربه ای آموزنده بدل بسازیم ؛ و از نیمه راه رسیدن به نتیجه ی غلط تر از آن عملکردها بگریزیم .
یعنی اجازه ندهیم ، که این مدعیان حکومت الهی و نایبان ابلیس ، همچنان بر مسند زورمداری شان بمانند . که تا اموال ایرانیان را بیشتر چپاول بکنند و عقده های دیرینه شان را برآورده بسازند . در حالی که ملت ، در بدترین شرایط ممکن روزگار می گذرانند .
اجازه ندهیم که در پنهان و آشکار ، به تکه تکه کردن ایرانمان بپردازند ؛ تا اربابان کمونیست خودشان را راضی و خرسند نگه بدارند .
خاک قشم را برایشان بفرستند ، سطح پائینی دریای مازندرانمان را ، به آنها واگذارند ؛ در ارتباط با زیاده گوئیهای امارات متحده عربی ، آنقدر شل بیایند ، که در همین نزدیکیها جزایر تنبهای کوچک و بزرگ و ابوموسی را به آنان ببخشند . به آنهم قناعت نکنند ، و به کشورهائی که در حاشیه خلیج فارس و بحر عمان می باشند ؛ اجازه بدهند که نام فارس را از روی خلیج همیشه فارسمان بردارند . که تا آقایان همچنان در سکوت درجا بزنند . که مبادا بر دامن حکومت شیاد و بی هویت اسلامی شان گردی بنشیند .
کور خوانده اند . این ملت مصصم است ، که دیگر چنین اشتباهاتی را تکرار نکند . چرا تا قبل از روی کار آمدن جرثومه های فاسد این حکومت به اصطلاح اسلامی ، عملیات انتحاری در هیچ کجای دنیا نبود ؟ چرا حضور این دجاله های سیاسی تاریخ ، همه جهان را دچار اینهمه اغتشاش و آشوب و جنگ و فتنه نموده است ؟ چرا جنایاتی که در طول تاریخ بشری ، هیچگاه سراغی از آنها نداشته ایم ؛ اکنون انجام می شوند ؟ چرا طالبان به وجود آمد ؟ چرا بنیاد گرای دگمی همچون بن لادن ، جهان را مملو از مخاطره نموده است ؟
اگر کار را به شمارش این چراها بسپاریم ، به اندازه بیش از کافی خواهیم توانست پرسش کنیم ؛ و برای دریافت پاسخهای خودمان ، سر از دکان حاکمیت خداپرستانه حکومت اسلامی در بیاوریم !
می گویند درویشی همیشه با خودش چنین زمزمه می کرده است : " اینجوری هست ، اما اینجوری هم نخواهد ماند . "
محترم مومنی روحی
Wednesday, January 13, 2010
سی و چند سال پیش
سی و چند سال پیش بود که شاه از كاخ سعدآباد به كاخ نياوران كوچ كرد، همانزمان نیز مقربان و خواص دربار شاهانه نيز به فراخور نزديكی به خاندان سلطنت و تمايل شاه هرکدام تكه زمينی در نياوران نصيبشان شد و نيمچه قصرها و کاخکهایی برای خود ساختند تا در جوار شاه در امان باشند. اولینشان ارتشبد نصیری رئیس ساواک بود که بر بلندی كلكچال قصری از سنگ سبز برای خود بنا نهاد تا از آن بلندی بر تهران، شهری كه بايد در سكوت خفه می شد سلطه داشته باشد.
اين سرگذشت با سقوط شاه و اعدام ارتشبد نصيری و جمع ديگری از تبار او مسير ديگری پيدا كرد، به فرمان بنیانگذار انقلاب کاخهای شاه همگی موزه شدند و دسته دسته مردم از جنوب شهر به کاخهای شاه می رفتند و از زمان عبرت می گرفتند ! اما امروز از کاخهای مرمر و سبز و سفید شاه دیگر حرف زدن و دیدن کردن خبری نیست و عبرتی هم ندارد چرا که یا بساط موزه ها و کاخها برچیده شده و هر کدام را نهاد و وزارتخانه و ارگانی صاحب شده اند یا اینکه دیگر جذابتی ندارد دیدن کاخهایی که بزرگترینش با کوچکترین خانه ها و ویلاهای شمال تهران فرقی ندارد .
بماند که همانزمان فقط این "کاخهای شاه " بود که علنی و موزه شد و کسی از کاخهای هژبر و نصیری و ازهاری و ... خبردار نشد چرا که در همان کوران انقلاب هر کس که صاحب نامتر و بانفوذتر بود این کاخها را صاحب شد و در آن سکنی گزید و برای خود کاخ و کاخکی مصادره ای بنا کرد ، کاخهایی که چه بسا موزه های پس از جمهوری اسلامی باشد ! اما واقعا در نيآوران چه می گذرد و چه كسانی ساكن قصرهای آن شده اند:
1- قصر حداد عادل در "دارآباد" مشرف به نيآوران ساخته شده است. سلطان علی خامنه ای روزهای را که برای کوهنوردی می خواهند به دارآباد بروند از راه اختصاصی اين قصر چندین ميليارد تومانی، همراه با گارد ويژه به راهپيمايی می رود. اين محل يكی از قرقگاههای سلطنتی بود كه بعد از انقلاب مدتی آزاد شد و سپس به تملك بنياد مستضعفان درآمد و بعد در اختيار حداد عادل گذاشته شد. قصر به سبك قديمی و تاريجی بازسازی شده واز نظر امنيتی به تجهيزات پيشرفته مجهز است. دور اين قصر اكنون حصار كشيده شده و كوهپيمايی از آن مسير ممنوع اعلام شده است تا رهبر در آن راهپيمائی كند.
2 – قصر علی اكبر ولايتی نيز متعلق به يكی از امرای ارتش شاهنشاهی بوده كه ولايتی تصرف كرده است. ولايتی برای توجيه اين تصرف، وقتی وزير امور خارجه بود، درجريان يكی از سفرهايش به امريكا و سازمان ملل با صاحب خانه كه در امريكا راننده تاكسی است وارد معامله شد. دلال اين كار عباس ملكی كارگزار ولايتی در وزارت خارجه بود. دراين ديدار ولايتی وعده پرداخت معادل قيمت خانه به دلار زمان شاه را داد تا تصرف خانه را حلال اعلام كرده و سند بدهد. آن امير ارتش شاه قبول نكرد و ولايتی در اين قصر تصرفی كه آن را گسترش داده و بازسازی كرده است مستقر باقی ماند.
3- قصرمهندس غرضی وزير اسبق پست و تلگراف و از تاثير گذارترين چهره های پشت صحنه سياست خارجی جمهوری اسلامی ( بويژه درارتباط با انگلستان ) نيز در نياوران است. اين قصر افسانه ای درست در قسمت شمالی كاخ نياروان(جمال آباد) و در ابتدای منطقه ای قرار دارد كه اشرافی ترين خانه های بعد از انقلاب تهران در آنجا ساخته شده است. در زمان شاه به هيچ كس اجازه نمی دادند در اين منطقه خانه دو طبقه بيشتر بسازد تا امنيت قصر نياوران به خطر نيافتد. بعد از انقلاب بنياد مسكن انقلاب اسلامی كه به چنگ موتلفه افتاد، همه زمينهای منطقه مصادره شد و سپس به قيمتهای گران فروخته شد. دراين ميان يك زمين 37 هزار متری سه نبش نصيب غرضی شد. 5 سال طول كشيد تا غرضی در اين زمين قصر بنا نهد كه همه كاشی ها ودرها ومجسمه ها و شير الات آن از ايتاليا آورده شده است. قصر غرضی نيز كاملا محافظت شده است. اين قصر 7 در دارد كه در مقابل همه آنها نگهبان پاس می دهد وكل قصر مجهز به سيتسم امنيتی پيشرفته ونگهبان با سگهای غول پيكر است. غرضی به دست دراز انگلستان درجمهوری اسلامی معروف است و ديدارها تعيين كننده درقصر او برگزار می شود.
4- قصر علی اكبر ناطق نوری . اين قصرقبلا به هژبريزدانی چوبدار معروف سمنانی و شوهر غير رسمی مادر شاه و همسر رضا شاه تعلق داشته و برج و باروی خاص آن، باعث شده بود تا در زمان شاه شايع شود يكی از مراكز ساواك است و به همين دليل هم از اولين خانه هايی بود كه به تصرف در آمد و مدتی هم كميته نياوران در آنجا مستقر بود. سپس اين قصر به مستضعف ترين عضو جامعه روحانيت مبارز تهران، يعنی علی اكبر ناطق نوری رسيد! قصر را طی چند سال باز سازی كرده و گسترش دادند. خانه های كوچك اطراف خريداری وبه آن افزوده شد. رياست جمهوری او در سال 1376 چنان قطعی بود كه يك باند هليكوپتر هم در اين قصر ساخته شد تا رئيس جمهور با هليكوپتر به بيت رهبر و مقر رياست جمهوری برود و به خانه باز گردد!
اين قصر يكی از گرانترين و افسانه ای ترين قصرهای ايران است كه حتی می گويند اگر درهای آن به روی عكاسان باز شده و عكسهايش منتشر شود ای بسا شهرت جهانی پيدا كند. اين همان قصری است كه ناطق نوری آن را سالها پیش وثيقه قرار بازداشت ناصر واعظ طبسی، پسر آيت الله طبسی كرد! در همين قصر مقداری اشياء عتيقه كه رفيقدوست بانی استخراج و قاچاق آن به خارج از كشور بوده و هست نگهداری می شود. يعنی رفيقدوست به ناطق نوری هديه كرده است!
اين اشياء عتيقه روی قيمت قصر ناطق نوری سنگينی می كند و كارشناس بين المللی می خواهد تا بداند ارزش آن چقدر است. ناطق نوری استوار پشت رفيقدوست ايستاده است و از كنار غارت عتيقه ايران، قصر ناطق نوری عملا يكی از موزه های گران دنياست و به همين دليل پيچيده ترين سيستم امنيتی – محافظتی را دارد.در اطراف اين قصرها، برج های متعلق به آقازاده ها سر به فلك كشيده است كه آپارتمان های آن متری يك میلیارد تومان قيمت دارند.
5- قصر آیت الله شاهرودی رئیس سابق قوه قضائیه یا همان سلطان سیگار ایران نیز در شمس آباد است ، گفته می شود این قصر نیز در قبل از انقلاب برای هویدا بوده است ، شاهرودی که از سال 1377 در این قصر سکنی گزیده است آنجا را به یکی از مکانهای تفریح و تفرج خواص تبدیل کرده است ، آنچنان که یکی از پاسداران و محافظان این قصر گفته در حیاط دو هزار متری این قصر چند آهو رها کرده اند تا حاج آقا و اهل بیت از دیدن آنها از بالکن مشرف به باغ لذت ببرند و عصر ها قلیان بکشند و چای خرما میل بفرمایند !
6- از قصر دانه درشتها که بگذرم می رسیم به محصولی و دیگران که البته عکس و توضیحات آنرا همه دیده ایم اما آخرین کسی که این روزها و در کشاکش عمر کوتاه دولت کودتایی احمدی نژاد به لفت و لیس و کاخ رسیده است مصطفی محمد نجار وزیر کشور است ، اخیرا در قطعه زمینی بمساحت پنج هزار متر مربع در جنب دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله در ازگل کاخی برای جناب وزیر بنا نهاده اند که بر سر در ورودی آن نوشته شده است " هذا من فضل ربی " !! و حالا این خدای او خامنه ای است یا احمدی نژاد بماند !
این سردار رنج کشیده سپاه در کاخ خود و حسینیه کوچکی که در مجاورت آن فضای چند هزار متری ساخته است هر سه شنبه صبح بساط زیارت عاشورا برپا می کند و سران و مدیران عالی نظام را دعوت می کند تا مداحانی مثل منصور ارضی یا سعید حدادیان برایشان زیارت عاشورا بخوانند و بعد محمدی گلپایگانی مسئول دفتر خامنه ای برایشان از "عبرتهای عاشورا " بگوید . این جلسه را فعلا می توان یکی از مهمترین نشست ها و جلسات هفتگی دولت کودتایی نامید که در آن شرکت می کنند و برای سرکوب ملت و راههای آن برنامه می ریزند ، به گفته یکی از افرادی که راننده یکی از شرکت کنندگان در آن جلسات است اغلب تصمیمات شورای امنیت کشور و وزارت کشور در این جلسه هفتگی اتخاذ می شود .
=
جنبش همبستگی دانشجویان ایران
http://iranian-students-solidarity6.blogspot.com/
چهارشنبه:
23/10/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهارشنبه:
23/10/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Monday, January 11, 2010
لیست
شبکه تلویزیونی C.N.N شب گذشته در گزارشی که روی سایت این شبکه قرار دارد، اعلام داشت که توسط یکی از کارکنان ایرانی بانک های کشور مالزی در جریان لیستی از پول مقامات و رهبران جمهوری اسلامی در خارج از کشور دست یافته است. این شبکه تلویزیونی مدعی شد که کارمند ایرانی بانک های مالزی بدلیل علاقه ای که به جنبش سبز در ایران دارد، این لیست را برای انتشار در اختیار C.N.N گذاشته است.C.N.N ضمن تشکر از این فرد ایرانی که نام وی را اعلام نکرده است، لیست مورد بحث را انتشار داده است که به شرح زیر است:
1ـ غلام حسین الهام:25 میلیون دلار در دوبی،13 میلیون دلار در ترکیه، 17 میلیون دلار درسوئیس،0.7 میلیون دلار در بیروت
2 ـ س. ح. پناهی: 11 میلیون دلار در بانک اسلامی شریعت، 4 میلیون ایورو در مالزی
3 ـ مسعود کاظمی: 45 میلیون دلار در آلمان، 4.2 میلیون دلار در دوبی
4ـ علی هاشمی بهرامیان:5.2 میلیون دلاردر کویت،11 میلیون ایورو در بلژیک، 23 میلیون دلار در دوبی و مبلغی نامشخص در الناخال کمپانی
5 ـ محمد محمدی:12 میلیون دلار در دوبی، 17 میلیون دلار در کویت، 8 میلیون ایورو درترکیه
6 ـ مهدی احمدی نژاد:18 میلیون ایورو در بلژیک،45 میلیون ایورو در سوئیس،44 میلیون دلار دربانک اسلامی شریعت
7ـ نازیه خامنه ا ی:7 میلیون دلار در ترکیه،56 میلیون ایورو در آلمان،122 میلیون پوند درگریت انگلیس
8 ـ صادق محصولی:14 میلیون ایورو در امارات متحده عربی، 24 میلیون دلار در ترکیه، 3 میلیون ایورو درمالزی
9 ـ مجتبی خامنه ای: 1 بیلیون پوند در گرین انگلیس( احتمالا بلوکه شده است)، 2.2 بیلیون ایورو در آلمان، 766 میلیون دلار در قطر. مبلغی نامشخص در بانک سوئیس
10 ـ حسین معادی خواه 15 میلیون دلار در کویت، 45 میلیون ایورو در استرالیا، 7 میلیون دلار در امارات متحده عربی
11 ـ عیسی کلانتری :3.2 میلیون ایورو در بلژیک، 1.2 میلیون دلار در ایتالیا
12 ـ حسین طائب: 122 میلیون دلار در امارات عربی، 42 میلیون ایورو در ایتالیا
13 ـ مسعود حجاریان کاشانی 92 میلیون دلاردر استرالیا،13.7 میلیون دلاردر قطر
14 ـ سردار احمد وحیدی: 32 میلیون دلار در امارات متحده عربی،65 میلیون دلار در ترکیه، 122 میلیون دلار در آلمان( احتمالا بلوکه شده)
15 ـ عباس کدخدائی: 2.5 میلیون دلارایتالیا،7.1 میلیون دلاردر کویت، 3.2 میلیون دلار دوبی
16 ـ مجتبی مصباح یزدی:184 میلیون دلار در دوبی، 221 میلیون دلار الناخال کمپانی
55 میلیون ایورو در اسپانیا
17 ـ علی مصباح یزدی : 45 میلیون دلار امارات متحده عربی، 17 میلیون دلار در ترکیه، 65 میلیون پوند دربانک انگلیس،75 میلیون دلار در افریقای جنوبی ، 110میلیون ایورو آلمان
18 ـ حسین فیروز آبادی:320 میلیون دلار در مالزی، 65 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 103 میلیون دلار در کویت، 17 میلیون دلارترکیه،...
19 ـ پرویز فاتح 16 میلیون دلار ترکیه، 5.2 میلیون ایورو در ترکیه، 22 میلیون دلار سوئیس
20 ـ حسین شاجونی:66.5 میلیون دلار در دوبی، 39 میلیون دلار در کویت، 11.2 میلیون دلار در بیروت 8 میلیون دلار مالزی
21: حبیب الله عسگراولادی : 172 میلیون دلار در بلژیک،120 میلیون ایورو در آلمان، 420 میلیون دلار درالناخال کمپانی، 42 میلیون دلار در ترکیه، 219 میلیون دلار در مالزی
22 ـ حسین جنتی:228 میلیون دلار دوبی، مبلغی نا مشخص در بانک سوئیس و مبلغی نا مشخص دربانکی در ترکیه 200 میلیون دلار در مالزی، 150 میلیارد دلار درژاپن 32 میلیون دلار در مالزی
23ـ سکینه خامنه ای 25 میلیون دلار در مالزی، 14 میلیارد دلاردر قطر، 112 میلیون دلار در دوبی
24ـ اسفندیار رحیم مشایی: 5.2 میلیون دلار در آلمان 32 میلیون دلار درایتالیا، 41 میلیون دلار دردوبی
25 ـ ح. محمدی اقائی: 48.4 میلیون دلار در دوبی، 2.4 میلیون دلار دربیروت،56 میلیون ایورو در اسپانیا
26 ـ علی اکبر ولایتی:244 میلیون ایورو در المان، 6 میلیون ایورو در استرالیا 56 میلیون دلار در مالزی
27 ـ محمد محمدی ریشهری:241 میلیون دلار الناخال کمپانی و 121 میلیون دلار دردوبی، 48 میلیون دلار درآلمان، 43 میلیون دلار درایتالیا
28ـ محسن هاشمی بهرامانی: 35 میلیون دلار در ایلات متحده عربی، 56 میلیون دلار در بلژیک
29 ـ محسن هاشمی ثمره: 11 میلیون دلار در قطر، 5.9 میلیون دلار درمالزی
30 ـ علی لاریجانی:185 میلیون ایورو در استرالیا،16 میلیون ایورو در امارات متحده عربی، 112 میلیون ایورو در مالزی
31 ـ عباس آخوندی:9 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 502 میلیون دلار در بانک بیروت
32 ـ محسن رفیق دوست، 129 میلیون دلار در بلژیک، 44 میلیون دلار درکویت، 92 میلیون دلاردر کویت
33ـ حمید حسینی:30 میلیون دلارمالزی، 82 میلیون ایورو در اسپانیا
34 ـ محمد حسینی:14 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 7 میلیون دلار در کویت، 3 میلیون دلار درترکیه، 11 میلیون پوند در....
35 ـ محمود حسینی: 3.2 میلیون دلار درترکیه، 11.4 میلیون دلار در کویت
36 ـ مجتبی هاشمی ثمره:28 میلیون دلار در اسپانیا، 76 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 124 میلیون دلار در مالزی
37 ـ کامران دانشجو: 76 میلیون یورو در استرالیا، 7.2 میلیون دلار در مالزی
38 ـ احمد رضا رادان: 98 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 65 میلیون دلار در کویت، 121 میلیون دلار در افریقای جنوبی
39 ـ یدالئه جوانی:22 میلیون دلار در ایلات متحده عربی،5 میلیون دلار درهند،23 میلیون دلار در پرتقال
40 ـ غلام رضا فیاض: 65 میلیون دلار در مالزی، 40.9 میلیون دلار در کویت
41 ـ رضا فیاض: 23 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،17 میلیون دلار در ترکیه، 7 میلیون دلار در ایتالیا
42 ـ علی مباشری: 12 میلیون دلار در بلژیک، 19 میلیون دلار در مالزی، 42 میلیون دلار در کویت
43 ـ محمد نقدی:142 میلیون ایورو در ایالات متحده عربی،24 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،66 میلیون دلار در مالزی
44 ـ فرهاد دانشجو : 2.3 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 5.6 میلیون دلار در ترکیه
45 ـ خسرو دانشجو:11 میلیون دلار در ترکیه، 7 میلیون دلار در جمهوری چک
46 ـ حمیدی حسینی:4.2 میلیون در مالزی، 28 میلیون در ایالات متحده عربی
47 ـ محمد باقری خرازی:120میلیون دلار در لبنان،86 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،42 میلیون دلار در برکلی بانک آفریقای جنوبی
48 ـ مهدی هاشمی ثمره:5.7 میلیون دلار در ترکیه، 44 میلیون دلار در کویت
49 ـ حمید رسائی: 62 میلیون دلار در مجارستان،32 میلیون ایورو در آلمان، 18 میلیون پوند در انگلیس، 14 میلیون دلار در امارات متحده عربی
50 حسین موسوی اردبیلی: 21 میلیون دلار در کویت، 110 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،32 میلیون دلار در مالزی
51ـ علی مبشری: 7 میلیون ایورو در استرالیا،22.4 میلیون دلار در ایالات متحده عربی
52 ـ حسین شریعتمداری:225 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،54 میلیون دلاردرآلاناخل کمپانی، 65 میلیون ایورو در«ح.س. ب. س» بانک انگلیس
53 ـ حسین شاهمرادی:56 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 64 میلیون دلار در مالزی،7 میلیون دلار درهند
54 ـ کامران دانشجو: 24 میلیون دلار در ژاپن، 43 میلیون دلار در مالزی
55ـ داوود احمدی نژاد 55 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،48 میلیون ایورو در ایالات متحده عربی، 8 میلیون دلار در بانک پترزبورگ روسیه
56 ـ عبدالئه عراقی: 84 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 127 میلیون دلار در لبنان، 67 میلیون دلار درمالزی ،مبلغی نا مشخص در بانک سوئیس
57 ـ بهاالدین حسینی هاشمی: 45 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،80 میلیون دلار در مالزی
58 ـ محی الدین فاضل هرندی:52 میلیون دلاردرعمان، 45 میلیون دلار در عربستان سعودی
59 ـ احمد جنتی: 450 میلیون ایورو در بلژیک، 143 میلیون دلار در الناخل کمپانی، 124 میلیون دلار در ایالات متخده عربی،267 میلیون دلار در مالزی،118 میلیون دلار در آفریقای جنوبی و مبلغی نامشخص در بانک سوئیس
60 ـ علی جنتی:35 میلیون دلار در ایلات متحده عربی،155 میلیون دلار در ترکیه، 55 میلیون دلار در آلمان ، مبلغ نا مشخص در بانک
سوئیس
61 ـمرتضی رفیق دوست: 120 میلیون ایورو در آلمان، مبلغی نا مشخص در بانک سوئد
63 ـ م. ح.پارسا:43 میلیون دلار در ترکیه،12 میلیون دلار در مالزی،
64 ـ فاطمه عسگر اولادی: 43 میلیون دلار در قطر،16 میلیون دلار در ترکیه
65 ـ علی اکبر محتشمی: 125 میلیون دلار در شارجه، 85 میلیون دلار در کویت، 200 میلیون دلار در مالزی، مبلغ نامشخص در بانک سوئیس
66 ـ یاسر بهرامانی هاشمی: 22 میلیون ایورو در آلمان، 12 میلیون ایورو در استرالیا، 14 میلیون دلار در ایالات متحده عربی
67 ـ غلام علی حداد عادل:12 میلیون دلار در ترکیه، 2.4 میلیون دلار در مالزی، 43 میلیون دلار در ایالات متحده عربی
Wednesday, January 06, 2010
ک خبر خوش و اختصاصی به نقل از سایت: جنبش همبستگی دانشجویان ایران
یک خبر خوش و اختصاصی به نقل از سایت: جنبش همبستگی دانشجویان ایران
http://iranian-students-solidarity6.blogspot.com/
خبر اختصاصی:
بجز "سیدعلی گدا" و آقا مجتبی، بقیه خانواده به مسکو پریدند
طبق گزارش یاران نفوذی ما، دارالخلافه خلیفه مسلمین از ساعت 1:30 بامداد امروز (حدود چهار ساعت پیش) پنجشنبه 17 تیرماه خلوت شد زیرا بجز از خود "سیدعلی گدا" و مجتبی که رهبر و هماهنگ کننده چماقداران و قداره بندان معروف به لباس شخصی ها است و هنوز وجودش در کنار ابوی گرامیش ضروری می نماید، بقیه اعضای خانواده (حتا همسر آقا مجتبی و فرزند او که نوه نورچشمی سیدعلی گداست) با جت اختصاصی حضرت خلیفه بسوی مسکو پرواز کردند.
به گزارش یاران ما در نهادهایی که هماهنگ کننده این سفر هستند، در تاریخ هفتم دیماه یعنی یکروز پس از عاشورای خونین تهران یکی از محارم و نزدیکان حضرت خلیفه؛ بنام "سید حسین مراغه ای" برای ماموریتی خاص، بی سروصدا به روسیه رفت و طی اقامتی 5-6 روزه در مسکو ملاقات هایی با ژنرال بی ستاره "ولادیمیر پوتین" نخست وزیر و همچنین "مدودیف" رئیس جمهور روسیه پیام سیدعلی گدا مبنی بر درخواست فرستادن افراد خانواده به روسیه را با آنان درمیان نهاده و درخواست محل اقامتی که شایسته خانواده خلیفه مسلمین باشد نمود که در نهایت همسر پوتین در آخرین روز اقامت سیدحسین مراغه ای در هتل محل اقامت او حاضر شده و قول داد و تعهد نمود که تا هرزمانی که لازم باشد، کاخ اختصاصی خویش در حومه مسکو را که دارای گارد محافظ مخصوص می باشد در اختیار افراد خانواده سیدعلی گدا قرار خواهد داد.
با این قول و مساعدت در ساعت 1:30 بامداد امروز تمامی افراد خانواده سیدعلی و همچنین چند تنی از گردن کلفت ترین و بیرحم ترین افراد گارد اختصاصی کاخ خلیفه مسلمین در ایران (برای اطمینان خاطر و مراقبت ویژه) همراه با اهل بیت رهبر دجالان، بی سر و صدا با جت اختصاصی حضرت خلیفه بسوی مسکو پرواز کردند.
ما به محض دریافت خبرهای گسترده تر و بیشتری درین زمینه از سوی یاران خویش، در اطلاعیه های بعدی آن را برای آگاهی همگان انتشار خواهیم داد.
http://iranian-students-solidarity6.blogspot.com/
خبر اختصاصی:
بجز "سیدعلی گدا" و آقا مجتبی، بقیه خانواده به مسکو پریدند
طبق گزارش یاران نفوذی ما، دارالخلافه خلیفه مسلمین از ساعت 1:30 بامداد امروز (حدود چهار ساعت پیش) پنجشنبه 17 تیرماه خلوت شد زیرا بجز از خود "سیدعلی گدا" و مجتبی که رهبر و هماهنگ کننده چماقداران و قداره بندان معروف به لباس شخصی ها است و هنوز وجودش در کنار ابوی گرامیش ضروری می نماید، بقیه اعضای خانواده (حتا همسر آقا مجتبی و فرزند او که نوه نورچشمی سیدعلی گداست) با جت اختصاصی حضرت خلیفه بسوی مسکو پرواز کردند.
به گزارش یاران ما در نهادهایی که هماهنگ کننده این سفر هستند، در تاریخ هفتم دیماه یعنی یکروز پس از عاشورای خونین تهران یکی از محارم و نزدیکان حضرت خلیفه؛ بنام "سید حسین مراغه ای" برای ماموریتی خاص، بی سروصدا به روسیه رفت و طی اقامتی 5-6 روزه در مسکو ملاقات هایی با ژنرال بی ستاره "ولادیمیر پوتین" نخست وزیر و همچنین "مدودیف" رئیس جمهور روسیه پیام سیدعلی گدا مبنی بر درخواست فرستادن افراد خانواده به روسیه را با آنان درمیان نهاده و درخواست محل اقامتی که شایسته خانواده خلیفه مسلمین باشد نمود که در نهایت همسر پوتین در آخرین روز اقامت سیدحسین مراغه ای در هتل محل اقامت او حاضر شده و قول داد و تعهد نمود که تا هرزمانی که لازم باشد، کاخ اختصاصی خویش در حومه مسکو را که دارای گارد محافظ مخصوص می باشد در اختیار افراد خانواده سیدعلی گدا قرار خواهد داد.
با این قول و مساعدت در ساعت 1:30 بامداد امروز تمامی افراد خانواده سیدعلی و همچنین چند تنی از گردن کلفت ترین و بیرحم ترین افراد گارد اختصاصی کاخ خلیفه مسلمین در ایران (برای اطمینان خاطر و مراقبت ویژه) همراه با اهل بیت رهبر دجالان، بی سر و صدا با جت اختصاصی حضرت خلیفه بسوی مسکو پرواز کردند.
ما به محض دریافت خبرهای گسترده تر و بیشتری درین زمینه از سوی یاران خویش، در اطلاعیه های بعدی آن را برای آگاهی همگان انتشار خواهیم داد.
Saturday, January 02, 2010
به گزارش دریافتی از زندان اوین Increasing in detentions and intensification of crisis in regime prisons
افزایش بازداشتها و بحران فزاینده در زندانهای رژیم
به گزارش دریافتی از زندان اوین ، از روز پنجشنبه 10 دی ماه، تماسهای تلفنی محدود آقای بروجردی قطع شده است. مسئولین امر تا کنون حاضر به ارائه هیچ گونه توضیحی در این باره نشده اند.
همچنین بر پایه این گزارش ، با توجه به کثرت روز افزون بازداشتها طی روزهای اخیر، عده ای از زندانیان در کانتینر نگهداری می شوند و محدودیتهای گسترده دیگری نیز برای دیگر زندانیان ایجاد شده است ؛ از جمله کاهش شدید جیره غذائی به گونه ای که سهمیه روزانه هر چهار زندانی بند ویژه روحانیت، شامل دو قرص نان، یک چای نپتون و یک وعده غذای بسیار مختصر می باشد که حتی کفاف یک نفر را نیز نمی دهد!
لازم به ذکر است حکومت برای جلوگیری از ارسال پیامهائی از سوی این پیشوای مخالف ولایت فقیه پیرامون اوضاع اخیر ایران، این چهره مبارز و مردمی را تحت کنترل دائمی قرار داده است.
According to the report received from Evin prison, Mr. Boroujerdi’s limited phone communications has been stopped since Thursday Dec 31, 2009. The relevant authorities have presented nothing on this matter.
Also according to this report; due to the increase in detentions during last days, some of prisoners have been kept in containers and also this matter has caused other problems and restrictions for them.
For example: decreasing in prisoners’ diet as daily quota of every four prisoners in Special Section for clergy is including two loafs of bread, a teabag and a so brief meal. Note that it is not enough even for one!
It is necessary to say that the government has kept this popular character that is opposed to Velayat-e-Faghih, under continual control to prevent him from sending his messages on the recent events of Iran.
به گزارش دریافتی از زندان اوین ، از روز پنجشنبه 10 دی ماه، تماسهای تلفنی محدود آقای بروجردی قطع شده است. مسئولین امر تا کنون حاضر به ارائه هیچ گونه توضیحی در این باره نشده اند.
همچنین بر پایه این گزارش ، با توجه به کثرت روز افزون بازداشتها طی روزهای اخیر، عده ای از زندانیان در کانتینر نگهداری می شوند و محدودیتهای گسترده دیگری نیز برای دیگر زندانیان ایجاد شده است ؛ از جمله کاهش شدید جیره غذائی به گونه ای که سهمیه روزانه هر چهار زندانی بند ویژه روحانیت، شامل دو قرص نان، یک چای نپتون و یک وعده غذای بسیار مختصر می باشد که حتی کفاف یک نفر را نیز نمی دهد!
لازم به ذکر است حکومت برای جلوگیری از ارسال پیامهائی از سوی این پیشوای مخالف ولایت فقیه پیرامون اوضاع اخیر ایران، این چهره مبارز و مردمی را تحت کنترل دائمی قرار داده است.
According to the report received from Evin prison, Mr. Boroujerdi’s limited phone communications has been stopped since Thursday Dec 31, 2009. The relevant authorities have presented nothing on this matter.
Also according to this report; due to the increase in detentions during last days, some of prisoners have been kept in containers and also this matter has caused other problems and restrictions for them.
For example: decreasing in prisoners’ diet as daily quota of every four prisoners in Special Section for clergy is including two loafs of bread, a teabag and a so brief meal. Note that it is not enough even for one!
It is necessary to say that the government has kept this popular character that is opposed to Velayat-e-Faghih, under continual control to prevent him from sending his messages on the recent events of Iran.
Subscribe to:
Posts (Atom)