Sunday, October 18, 2009

اخبار گوناگون

جنگ تحميلي ، خزر ، تناقض و...

1- عقب نشيني از حقوق ملت ايران خيانت است...

2- ما بر سر حقوق مسلم خود حاضر به مذاكره با هيچ كشوري نيستيم...

3- ما ذره اي از حقوق ملت ايران عقب نشيني نخواهيم كرد...

4- اصولا ملت ايران به اجازه نخواهد داد كه بر سر حقوق اساسي آنها با كسي مذاكره كنيم...

5- ما از حقوق ملتمان به اندازه سر سوزني كوتاه نمي آييم....

6- جهانيان بدانند ملت ايران از حقوق مسلم خود عقب نشيني نخواهد كرد...

7-

....

جملات فوق عينا متن گفته هاي مسئولين ايران است.

در طي ساليان اخير چندبار جملات فوق را شنيده ايد؟

10 بار ، 100 بار، 1000 بار ....

يك سوال ؟!

طبق بند ششم قطعنامه لازم الاجرا 598 شوراي امنيت (كه با توافق سه جانبه ايران ، عراق و سازمان ملل متحد تنظيم شد) ، دبير كل سازمان ملل موظف به شناسايي متجاوز در جنگ ايران و عراق شد و متجاوز ملزم و متعهد به پرداخت كليه خسارات و همچنين غرامت به كشور مقابل گرديد.

اين قطعنامه در تاريخ 27 تيرماه 1367 مورد قبول ايران و عراق قرار گرفت.

پس از بررسي هياتهاي مختلف كارشناسي شوراي امنيت و سازمان ملل ، خاويار پرز دكوئيار( دبير كل وقت سازمان ملل متحد) طي بيانيه اي رسمي عراق را متجاوز اعلام كرد و عراق ملزم به پرداخت كليه خسارات و همچنين غرامت به كشور ايران شد.

رييس جمهور وقت (هاشمي رفسنجاني) و وزير كشور وقت (عبدالله نوري) حداقل خسارت وارده به كشور در طول 2900 روز جنگ را حداقل 1000 ميليارد دلار اعلام كردند. حال آنكه صرفا خسارت ناشي از شهادت حداقل 300 هزار نفر، مجروح شدن حداقل 700 هزار نفر، تخريب كامل حداقل 10 شهر كشور، تخريب عمده 5 استان كشور، حملات موشكي به حداقل 30شهر كشور، هزاران بي خانمان و جنگ زده ، تخريب صنايع و زيرساختهاي اقتصادي و ... غرامت آنها شايد بسيار بيشتر باشد.

اما

ضروري است بدانيد كشور كويت بخاطر 40 روز اشغال كشورش توسط عراق در جنگ اول خليج فارس، 200 ميليارد دلار غرامت درخواست كرد و طي چند سال از درآمد حاصل از فروش نفت عراق ، غرامت مذكور به حساب كويت واريز شد.

حال ما به همين 1000 ميليارد دلار هم قانع باشيم چون مبلغ بالايي است.

اما

در اين مدت حدود 20سال، ايران حاضر به پيگيري دريافت خسارت و غرامت خود از عراق نشد.



چندي پيش يك خبرنگار از يكي از مسئولين ارشد مملكتي( نماينده ويژه 18 ساله رهبر در شوراي عالي امنيت ملي، رييس قبلي صدا و سيما و دبير وقت شوراي عالي امنيت ملي و رييس فعلي مجلس) در باره علت عدم پيگيري غرامت جنگ از عراق پرسيده بود . وي پرسيد سرنوشت پرداخت خسارات جنگ تحميلي بر كشور به كجا انجاميده است؟

در جواب وي با عتاب و تندي گفته شد، ديگر در مورد اين قضيه سئوال نپرسيد و پيگيري نكنيد . اين خلاف مصالح ملي است!

هرچه فكر كنيم كه علت آنكه ما نبايد پيگير خسارات و غرامت جنگ ويرانگرباشيم چيست . احتمالا جوابي منطقي نخواهيد يافت!



شگفتي آنجاست كه ما بايد پيگير منافع، فلسطين و لبنان و ونزوئلا و بوليوي و بوسني و كاستاريكا و سريلانكا و ... باشيم اما حق پيگيري حقوق مسلم خود را نداريم!



يك سوال ديگر ؟!



طبق دو معاهده رسمي فيمابين ايران و شوروي سابق در دهه 1920 و 1940 سهم ايران و شوروي سابق از حقوق و كليه منافع درياي خزر، مساوي و مشترك است.

همچنان كه معاهدات و حقوق بين­الملل و منطق ايجاب مي كرد در سال 1991 كشورهاي تازه استقلال يافته شوروي سابق، به مجامع جهاني اعلام نمودند كشورهايشان به كليه معاهدات و تفاهمنامه هاي فيمابين با ساير كشورها پايبند است.

لذا 4 كشور تركمنستان، قزاقستان، روسيه و آذربايجان ، به دلخواه خودشان ، مختار به تقسيم منافع درياي خزر، از سهم 50 درصدي شوروي سابق بودند.

اما جايگاه بين المللي و قدرت چانه زني ايران در سالهاي اخير چنان تنزل يافته و اوامر و دستورات سران كرملين ( روسيه) ما را به جايي برد كه سران ايران حاضر شدند بر سر 50 درصد سهم قطعي و قانوني خود در درياي خزر بر سر ميز مذاكره بنشينند.

در اجلاسي كه به دليل حضور شخص ولاديمير پوتين(رييس جمهور وقت روسيه) با ذوق زدگي زائدالوصف ايران در تهران برگزار شد، به جايي رسيديم كه در عين ناباوري سهم ايران از منافع رو و زير زميني خزر 3/11 (يازده و سه دهم ) تعيين شد!

پنجاه درصد كجا و يازده درصد كجا ؟!

وقتي اين مساله با واكنش شديد نخبگان و مردم مواجه شد ، وزير خارجه دولت نهم در مراسم عيد غدير در ميان كاركنان وزارت خارجه اعلام كرد:" اين يك جنجال است . اين را بدانيد حق ايران از رژيم حقوقي درياي خزر هيچگاه در طول تاريخ بيش از 11 ( يازده)درصد نبوده است!"

كار به جايي رسيد كه كاظم جلالي (عضو و مخبر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس) اعلام كرد: "اگر ما به سهم 20 درصدي از خزر برسيم براي ما يك پيروزي خواهد بود ."

جالب است اجلاس اخير براي تعيين رژيم حقوقي درياي خزر اينبار در قزاقستان و بدون دعوت از ايران انجام شد.

و هم اكنون چندسال است به جايي رسيديم كه كشور آذربايجان نفت را ، و كشور تركمنستان گاز را از زير آب و خاك خارج مي كند اما ما نمي توانيم دم بر آوريم. ( صحت اين گفته را مي­توانيد از هر كارشناس مستقل نفت و گاز جويا شويد.)



وقتي كشور آذربايجان (كه ايران خود را متعهد به ارسال كمكهاي انسان دوستانه كميته امداد امام به محرومان آن كشور مي­داند) ايران را از كنسرسيوم استخراج نفت در سواحل مشترك آذربايجان و ايران اخراج كرد ، سخت ترين و تندترين واكنش ايران اين بود كه وزير خارجه ايران اين مساله را صرفا " كار بد " توصيف كرد و هيچ اقدام حقوقي براي استيفاي حق مسلم ايران از منافع خزر انجام نشد.



اي كاش به جاي روسيه ، آمريكا در ساحل خزر بود . چون مسئولين ايران فقط مي توانند در مقابل آمريكا و اسراييل چنگ و دندان نشان دهنده و در مقابل ساير كشورها كلاه ايران پشم ندارد.

در واقع تئوري و دكترين اصلي جمهوري اسلامي اين است

" به همه كشورها بايد باج داد تا به آمريكا باج نداد."



حال آيا جملات مسئولين جمهوري اسلامي درباره كوتاه نيامدن

از حقوق ملت ايران، صحت دارد؟



شما هم روي اين سئوالها و سوالاي مشابه فكر كنيد .

اين متن را براي ساير دوستان خود هم بفرستيد تا آنان هم فكر كنند.

No comments: