Sunday, December 13, 2009

هنوزم عشق میهن در سرت هست





بيانيه مهم گروهی از فرماندهان و پرسنل ارتش: اگر از راه تجاوز و تعدی به مردم بازنگردند، با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند شد گروهی از فرماندهان و پرسنل نيروی هوايی و نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی بيانيه‌ی مهمی انتشار دادند. در اين بيانيه آمده‌است: "در روزگاری که هم‌دوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می‌کرديم هرگز گمان نمی‌برديم که ممکن است روزی گروهی از سپاهی‌ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگر سپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند." اين گروه از ارتشيان نوشته‌اند: "به آن دسته از تحميل‌شدگان به سپاه که دست تجاوز و تعدی به جان و مال و آبرو و ناموس ملت ايران دراز کرده‌اند و بيش از همه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کرده‌اند، شديدا اخطار می‌کنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد." بيانيه را بخوانيد:
به نام يزدان پاک
"ارتش پناه ملت"

درسال های دفاع مقدس که دوشادوش برادران سپاه، از اين آب وخاک دفاع می کرديم، درواقع مشغول دفاع ازشرف وآبرو و حيثيت وجان و مال ملت ايران بوديم. ارزش کشورهم به دليل ارزش ملت ايران است. سلاح ارتشی وسپاهی بايد در راه خدمت به اين ملت به کارگرفته شده وجان آنان هم در راه مردم ايران فدا شود. در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می کرديم هرگزگمان نمی برديم که ممکن است روزی گروهی ازسپاهی ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگرسپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند.
ارتش خود را پناه ملت می داند و هيچ گاه به خواست سياستمداران برای سرکوب مردم تن در نداده است. به عهد خود برای عدم دخالت درسياست وفادار است اما نمی تواند در مقابل ظلم و تجاوز به هم وطنان خود نيز ساکت بنشيند. به همين دليل به آن دسته از تحميل شدگان به سپاه که دست تجاوز وتعدی به جان ومال وآبرو و ناموس ملت ايران درازکرده اند و بيش ازهمه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کرده اند، شديدا اخطارمی کنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد. ارتش پناه ملت است و از ملت آرام وصلح دوست ايران در مقابل هر متجاوزی تا آخرين قطره خون خود دفاع خواهد کرد.

گروهی ازخلبانان وپرسنل هواپيمايی نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی ايران ( هوانيروز)
جمعی ازفرماندهان وپرسنل گروه سی وسه توپخانه اصفهان
گروهی ازخلبانان وهمافران نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
دانشگاه شهيد ستاری نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل ستاد فرماندهی نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل مرکزآموزش پشتيبانی نزاجا
جمعی ازاساتيد ومسئولين دانشگاه افسری امام علی(ع)





پیام شاهزاده رضا پهلوی در مورد همایش آزادیخواهانۀ دانشجویان در ۱۶ آذر

دانشجویان دلبندم،
ایران به وجود جوانانی چون شما می بالد، در وجود جوانانی چون شما می ماند، و با وجود جوانانی چون شما، می شکفد و پی در پی تازه می شود. عزیزانم، شما با نمایش دل انگیز خود در برافراشته نگهداشتن پرچم آزادگی و آزادی خواهی نشان دادید، که نه تنها امروز نوک پیکان دانایی ایرانی هستید، بلکه با تکیه به نبوغ فرهنگی و تمدنی خود، بی باکی و بزرگ دلی را نیز به خِرد دوستی و مِهر به راستی پیوند زده اید. شما، که مایۀ فخر ایران و مشعل داران راستین سنت شکوهمند جندی شاپور هستید، همانند نیاکان نیک اندیش تان هم دانش دارید و هم بینش، هم خِرد دارید و هم عشق، و به راستی که آمیزش این چهار گوهر ناب، چیزی جز هنر زرین ایرانی بودن نیست، هنری، که شما فرزندان بزرگمهر و برزویه به زیباترین و والامنشانه ترین وجه نمایندگی اش می کنید.
هم میهنان آزادی خواهم، زنان و مردان آزادۀ ایرانی
رژیم ستم پیشۀ فقاهتی به پایان خط اش رسیده است و پیروزی نهایی ما با هر گامی که به اشتراک علیه دستگاه مخوف و آزادی کش خلافت بر می داریم، نزدیک تر می شود؛ آری، ما امروز، از هر روزی به پیروزی ملی و تمدنی مان بر نظام خشم و کین نزدیک تر شده ایم بطوری که می توانیم پیروزی را لمس اش کنیم و بوی جان بخش اش را، به درون سینه کشیم؛
عزیزانم، این روزها روزهایی شاد و سرشار از زیبایی و حقیقت اند، چرا که اینک طشت رسوایی بی لیاقت ترین حکومت قرن از بام تاریخ بر زمین افتاده و پروندۀ انقلاب منحوس خمینی که تلاشی کوراندیشانه بود برای به بند کشیدن روشنایی و بازگشت به سنت تاریکی و نادانی، بسته شده است. آری، امروز روز شادی و نیکبختی ست، چرا که هیچِ بزرگ انقلاب اسلامی در همۀ ابعاداش بر ملا شده است و دختران و پسران شیردل ایرانزمین با به آتش کشیدن تصاویر دو دروغ گو و جنایت کار بزرگ تاریخ ایرانزمین، یعنی خمینی و خامنه ای، پیامی روشن و بسیار آسان فهم به جهان دادند: این رژیم باید در کلیت اش برود! فتنۀ عمیق و وحشت بزرگی که سی سال پیش با آمدن خمینی گجسته به ایران آغاز شد و امروز در ولایت ظالمانه و دانش ستیز شاگردان مکتب اش ادامه می یابد، در بنیاداش برایند یک انحراف تمدنی ژرف و بلند مدت بود که خیلی زود اصالت اهریمنی خود را نشان داد و به یک سرطان فرهنگی بدخیم تبدیل شد، سرطانی، که برای رهایی و درمان بنیادی میهن مان باید آن را به همراه همۀ ریشه ها یش از روح و پیکر جامعه و تاریخ مان درآورده و به دوراش اندازیم؛
شکی نیست که جمهوری اسلامی در هیچ بُعدی از وجوداش درمان پذیر نیست، چرا که بیش و پیش از هر چیز این خود اوست که سرچشمۀ همۀ بیماری ها و پلیدی ها و بدی هاست. امروز شفافیت بیان و روشنی سخن مردم ایران که می گویند "اصل نظام نشانه است"، که می گویند "مرگ بر اصل ولایت فقیه" جای هیچ گونه ابهامی را باز نمی گذارد: موضوع بر سر ولایت فقیه خوب و ولایت فقیه بد نیست، پس به طریق اولی، موضوع بر سر رفتن این دولت و یا آمدن آن دولت نیز نیست، موضوع بر سر بازپس گرفتن و بازسازی دگر بارۀ ایرانزمین است، ایرانزمین، در تمامیت تمدنی اش، نه یک کلمه بیش، نه یک کلمه کم. از همین روست که جز بر معدودی مومیایی شدگان سیاسی که حاضر به بیرون آمدن از غار کهف انقلاب شوم و مردم ستیزانه شان نیستند، دیگر بر هیچ نیروی واقع گرا و مردمی پوشیده نیست که دو راه بیش وجود ندارد: ماندن در کنار انقلاب اسلامی و پای بر گلوی مردم و تاریخ تمدن ایران فشردن، و یا بیرون آمدن از دامن انقلاب و سنت اش، و پیوستن به ایران و فرهنگ شکوهمند و خِرد بنیاداش.
من در اینجا از همۀ امیران ارتش و سپاه، فرماندهان پلیس و دیگر نیروهای انتظامی می خواهم که هر چه زودتر در یک حرکت متحد ملی، همزمان با حفظ و کنترل امنیت همگانی، به مردم بپیوندند و بطور آشکار و بی پرده حساب خود را از حساب خمینی و دژخیمانِ بیگانه صفتِ به جا مانده از او، که چیزی جز متجاوزانی دَدمنش و اشغال گر نیستند جدا کنند. سرداران، اینک این سرود روشن رهایی و بانگ بلند آزادی ست که زیرگوش شما از گلوی نسل جوان ایرانزمین سر داده می شود، اینک این ترانۀ آبی عشق به انسانیت و میهن است که از سوی فرزندان تور و سَلم و ایرج در برابر دیدگان شما خوانده می شود، خویشکاری و وظیفۀ شما در این پیچ بزرگ تاریخ یک چیز بیش نیست: شنیدن تام و تمام این سرود مَهین و سر تعظیم در برابراش فرود آوردن، این، حکم تاریخ و شرف است.
سرداران، من به شما می گویم، نظام خلیفه گری انقلابی، که هرگز جایی برای دفاع کردن نداشته و از همان روز آغاز پیدایش اش مخرج مشترک همۀ بدی ها و برایند همۀ دروغ ها بوده است، اینک دیگر پرانتزی بسته شده و امری پایان یافته شمرده می شود؛ پس شک نکنید که جمهوری اسلامی، به اضافۀ همۀ اعوان و انصاراش به زباله دان تاریخ تعلق دارند و امروز دیگر حتا بی طرفی نیز بی معنی ست، چرا که یا با مردم باید بود و یا بر مردم؛ و من البته به روشنی می دانم که برای سربازان جان برکف این میهن هفت هزارساله، برای آنانی که خود را بازماندگان رستم و اسفندیار می دانند و یگانه تعهدشان مردم ایران و تمدن ایرانی ست، یک گزینش بیشتر وجود ندارد: روی گرداندن از دودمان ضحاکان دروغ آئین، و ایستادن در کنار ایران و ملت راست منش اش. پس بر همۀ یونیفورم پوشان میهن است که بی هیچ قید و شرطی از امنیت داخلی و خارجی ملی و تمامیت ارضی ایرانزمین نگهداری کنند، جلوی هرگونه دست یازی به جان و مال ایرانی را بگیرند و دست هر مزدور بیگانه ای را که می خواهد به سوی فرزندان این بوم کُهن دراز شود، کوتاه کند.
ایرانیان،
ما امروز باید هر روز بیشتر از روز پیش فشار را بر اشغالگران میهن، چه در جبهۀ داخلی و چه در جبهۀ خارجی که دارد بنا بر طبیعت اش منافع ملی ما را به حراج می گذارد، بیشتر کنیم و از هر رویداد و نماد تاریخی که به فرهنگ شادمنشانۀ ملی و خاطرۀ کُهن قومی مان تعلق دارد برای نه گفتن به این رژیم ضد ایرانی سود ببریم. عزیزانم، ما امروز، با همۀ دردهای جانکاهی که ناجوانمردانه بر یکایک مان روا می دارند، می توانیم خرسندی و امید را با حروف بزرگ بنویسیم، چرا که روز آزادی نهایی بس نزدیک است و دیری نخواهد پایید که ما، همه با هم، ایران ما را در صلح و آرامش و امنیت از گماشتگان اهریمن پس خواهیم گرفت.
خداوند نگهدار ایران باد








ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح از روز شنبه 20 آذر به تمام نیروهای نظامی اعم از ارتش و سپاه آماده باش کامل داده است و همه نیروها در پادگانها باقی مانده اند. سطح چنین آماده باشی در سالهای اخیر بی سابقه بوده و فقط در صورت بروز خطر جنگ چنین اقدامی معنی پیدا می کند. نیروهایی از وزارت اطلاعات نیز از اوضاع بشدت احساس نگرانی کرده و در تماسهایی با هاشمی رفسنجانی از وی خواسته اند تا فوراً در اوضاع دخالت نموده و به ملاقات رهبر رفته و از حرارت موجود بکاهد.


سپاه و روحانیون باند مصباح موفق شده اند پس از وقایع 16 آذر رهبر را کاملاً متقاعد کنند که حکومت با این وضعیت بزودی سقوط خواهد کرد و لذا تنها راه چاره، وارد نمودن نیروهای سپاه به صحنه و برخورد شدید با مخالفین است.

کلیات طرح کودتای مسلحانه بر علیه مردم، به اطلاع فرماندهان ارتش نیز رسیده و از آنها خواسته شده که با اعلام آماده باش و محبوس کردن نظامیان در پادگانها، از خطر پیوستن آنها به مردم جلوگیری نموده و کنترل بیشتری روی سربازان و درجه داران و افسران ارتش داشته باشند. در پی پخش شدن این خبر در رده های پائین تر ارتش، اعلامیه معروف فرماندهان ارتش برای هشدار دادن به سپاه صادر گردید. شالوده اصلی پیام ارتش، دقیقاً توسط خود فرماندهان ارتش دیکته شده است. در پادگانهای ارتش وضعیت بسیار متشنج بوده و افسران ارتش اصرار دارند که به گوش رهبری رسانیده شود که در صورت حمله سپاه به مردم، ارتش ساکت نخواهد نشست.

رهبر با دستگیری تعدادی از رهبران عالیرتبه جنبش سبز موافقت کرده ولی سپاه فقط به دستگیری صرف قانع نبوده و بدنبال سناریوی آیت الله لاهوتی است که پس از دستگیری، بزور به وی قرص سیانور خورانده شد و گفتند که خودکشی کرده است.

حکومت چندین ماه است که راه احمقانه ای را در پیش گرفته و در هر مرحله ای تمام نقشه هایش نقش بر آب شده و بر ضد خودش عمل کرده اند، این گام آخر هم برخلاف پیش بینی های آنها نتیجه خواهد داد.

شاید در دقایقی که مشغول نوشتن این کلمات هستم واحدهای شیطان برای مقاصد شوم خود به حرکت درآمده باشند، ولی فقط برای مغزهای علیل کودتاچیان می گویم که هر حرکت احمقانه آنها سبب خواهد شد که در آتش خشم مردم بسوزند و خاکستر شوند. این مردم هراسی از فداکاری و جانبازی ندارند و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح می دهند. شماها تا کنون فقط متانت و آرامش مردم را دیده اید، خشم این مردم نابودتان می کند.
اندر آنجا که ظالم امیر است / اندر آنجا که حق سربزیر است




۶ آذر ٢۵۴٨



اماری از متفکرين برجسته جهان ترتيب داده که نفر اول آن رئيس بانک Foreign Policy مجله فارين پاليسی


جهانی و نفر دوم آن رئيس جمهوری آمريکاست و نفر سوم آن زهرا رهنوردی (رهنورد) زن مير حسين موسوی است.


و به اين صورت بين ١٠٠ نفر از متفکرين و شخصيت های علمی جهان زهرا رهنوردی نفر سوم شناخته شده است.


عده از متفکرين برجسته جهان به اين اينتخاب ايراد گرفته اند وگفته اند که خانم زهرا رهنوردی براساس کدام پايه


علمی اين موقعيت را يافته است؟


در پاسخ به اعتراض متفکرين برجسته جهانی خانم سوزان گلاسير ناچار به پاسخ شد و گفت انتخاب زهرا رهنوردی


براساس شاخص های علمی نبوده است، انتخاب ايشان برای کمک به جنبش سبز و مخالفان جمهوری اسلامی بوده


است. خانم سوزان اين اظهارات را در مصاحبه با راديو فردا کرده است


مهمترين و برجسته ترين مدارج علمی:


ايراد متفکرين برجسته جهان به انتخاب زهرا رهنوردی وارد نيست ايشان دارای سوابق تخصصی است که هيچ يک از


افراد جهان به پايه آن نمی رسند.به اتفاق به سوابق ايشان نگاه می کنيم.:


کارشناس بين المللی امور تروريستی ورئيس بخش امنيتی حزب جمهوريخواه « بودانسکی » در سال ١٩٣٢ از سوی


منتشر نمود که نشريه آقای شفا بنام ايرانشهر بخشی از آن کتاب « آمريکا هدف تروريستی » درکنگره آمريکا کتابی بنام


بزرگترين آموزشگاه جهانی عمليات انتحاری » را در شماره ٨ سال ٧٢ منتشر ساخت. بخشی از اين کتاب که زير عنوان


است چنين می گويد: « در مرودشت فارس


درسال ١٣٨٠ چندين هزار نفر در مراکز مختلف تعليمات تروريستی در ايران آموزش ميديدند، افراد اين عده که به »


کشور های خاورميانه تعلق داشتند دوره های آموزشی سه تا شش ماهه را در رشته زدوخورد خيابانی، خرابکاری


در شماره ٢۴ ماه مه ١٩٨٢ ديلی « کارشناس اين رشته » ميگذراندند در اين زمينه اطلاعات جالبی بقلم چ – بلوچ


تلگراف به چاپ رسيده است.


در سال ١٩٨۵ حجت الاسلام فضل الله محلاتی ١۵ تا ١٨ مرگز تعليماتی و مدرسه آموزشی تروريستی در نقاط مختلف


در « شهيد بهشتی » کشور را در اختيار داشت. در اين بخش نيز مهمترين دوره آموزشی و آماده سازی دوره تعليماتی


کرج بود که به آماده سازی زنان تروريست اختصاص داشت ودر آن حدود ٣٠٠٠ زن منجمله از آمريکا و ايرلند زير


نظر زهرا رهنوردی همسر مير حسين موسوی نخست وزير وقت آموزش می ديدند. اطلاعات جامع تری در اين خصوص


Defense and Foreign Affairs در نشريه آمريکائی؛ دفنس اند فورين افيرز « مم دان » را ميتوان در گزارش


در نشريه فيگارو فرانسوی مورخ ١١ ژوئيه ١٩٩۶ يافت. « بونو مود » در گزارش


مطلب بالا را روزنامه واشنگتن پست در ژانويه سال ١٩٨۶ بنقل از سازمان سيا منعکس ساخته. گزارش واشنگتن


پست با اين عبارت پايان يافته است:


سازمان سيا کسب اطلاع کرده است که درحال حاضر ٣٠ گروه تروريستی زن از اين اردوگاه ها فارغ التحصيل شده ...»


اند يکی ازاين فارغ التحصيلان اين مدرسه به دوستان خود گفته است " ما سربازان انتحاری اسلام هستيم و هريک از


( گرفته شده از سنگر اول ديماه ١٣٨٠ ) « " ما پس از کشتار صدها تن از افراد دشمن خواهيم مرد


نتيچه گيری:


١- ملاحظه کرديد که نشريه (فارين پاليسی) بی گدار به آب نزده و هيچکس در جهان موقعيت استثنائی زهرا


رهنوردی را نداشته است.


٢- فرض اين که نشريه (فارين پاليسی) از نوشته های راجع به زهرا رهنوردی در واشنگتن پست آگاه نبوده بکلی


منتفی است چطورممکن است سنگر فسقلی اين سوابق را داشته باشد ونشريه فارين پاريسی نداشته باشد و


آگاه نباشد؟


٣- بنابرآگاهی (فارين پاليسی) از سوابق تروريستی زهرا رهنوردی اظهاربه اينکه مطرح کردن نام زهرا رهنوردی


بعنوان سويم متفکر جهان برای حمايت از جنبش سبز بوده است به اين معنا است که او تشويق بشود و اين


علامت را بگيرد که بايد به همان برنام های تروريستی وزن های انتحاری رجوع کند النهايه عليه جمهوری


اسلامی وبرای اتمام انقلاب آرام آمريکائيها .


امير فيض حقوقدان


توضيح:


٧٢ در اين /٦/ زهره کاظمی (مشهور به زهرا رهنورد) در سال ٦٩ در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد پذيرفته و در تاريخ ٣١


مقطع فارغالتحصيل میشود. وی با وجود آن که در سال ١٣٦٥ هنوز مدرک فوقليسانس خود را دريافت نکرده و ٧ سال بعد از اين


تاريخ از پاياننامه کارشناسی ارشد خود دفاع کرده، به ادعای گواهينامه دکترای دانشگاه آزاد، در آن سال در آزمون ورودی


٧٤ مدرک دکترای خود را دريافت میکند. /٤/ پذيرفته شده و در تاريخ ١٣


٧٦ بدون اخذ مدرک دکترا علیرغم مخالفت مقامات دانشگاه از مرتبه مربی به استادياری تبديل وضعيت يافت و در /٧/ در تاريخ ٢١


٧٧ با حکم دکتر معين، سرپرست دانشگاه الزهرا(س (میشود در حالی که هنوز پنج سال سابقه آموزشی هيأت علمی /٦/ مورخ ٣٠


نداشت


١٣٢٩ در دو شهر - زهرا رهنورد سال ١٣٢۴ در خانواده ای مذهبی- نظامی و در تهران متولد شد. برخی منابع وی را متولد ٣٠


تهران و بروجرد اعلالام آرده اند. اصليت پدر وی بروجردی است، اما آنچه آه روشن است، در دانشگاه جنگ تهران آن زمان


مشغول به آار بوده و سمت استادی داشته است. اين زمان مقارن با به دنيا آمدن زهرا رهنورد است. وی درباره پدرش می گويد:


”شغل پدرم آه يك نظامى معترضو ناسازگار با رژيم بود


از سال ۴٩ با آغاز سلسله سخنرانی های دآتر شريعتی در مسجد ارشاد و مطهری در مرآز توحيد(ساختمانی آه طراحش ميرحسين


موسوی است و چه پيش و چه پس از انقلالاب مرآز تجمع اپوزيسيون محسوب می شود.) وی و شوهرش ميرحسين تبديل به


شاگرددان وو ااز جممللهه حاضررين ههممييشگی ددر ااين سخنرانی ها می شوند. اما هيچ گاه به گروه و دسته جات سياسی نمی پيوندند.


با دستگيری دآتر شريعتی در مهرماه ۵٢ ، عملالا فعاليت وی رو به آاهش گذاشت. با افزايش سخت گيری ها بر فعالين سياسی وی


به همراه دو فرزندش در سال ۵۵ به آمريكا مهاجرت آرد. او در آنجا به عضويت آنفدراسيون دانشجويان ايرانی در آمد و عليه


رژيم پهلوی دست به فعاليت زد.


با آزادی حجاب و مختلط بودن آلالاس های مدارس مخالف است. وی آتاب ها و مقالالات بسياری در تاييد و لزوم حجاب نوشته است.

No comments: