آشتی میان رفسنجانی و خامنه ای شکل نخواهد گرفت
سی سال تمام رفسنجانی و یارانش نقش دلال را بازی کردند و ثروت کشور ما را به تمام دنیا فروختند و درد امد آن را با خامنه ای ویارانش تقسیم کردند تا آن دسته بتواند به بازیهای تروریستی خود در جهان ادامه دهدو در داخل کشور زنان عزیز ایرانی را سنگسار کند ،دختران جوان را حلق آویز کند،مادران مظلوم را در داغ پسران از دست رفته شان گریان کندو وووو .اما تو گوئی ، در آمد حاصله از این جنایات و نابرابریها در کشور ماو منطقه برای حضرت بوش و یارانش بسیار ناچیز و کم بوده ،لذا تصمیم گرفتند برای کوتاه کردن دست چین و روسیه،شخصا به منطقه حمله کنند و تمام ثروت کشورهای منطقه را بدون واسطه و دلال نوش جان کنند. در نهایت نه تنها موفق به پایان رساندن اهداف خود نشدند بلکه واسطه هائی نظیر رفسنجانی ها را هم در ایران از دست دادند. بطوریکه امروز میبینیم دسته خامنه ای در ایران دیگر احتیاجی به دسته رفسنجانی در فروش ثروت میهنمان به دنیای غرب را ندارد و به تنهائی ثروت کشور ما را به چین و روسیه تقدیم میکند تا به سلاح اتمی خود برسد.تمام تلاشهای امروزه رفسنجانی و یارانش در ایران به این خاطر است که آنان خوب میدانند، مصرف آنان در نظام جمهوری اسلامی به پایان رسیده .رفسنجانی اگر اشکی در نماز جمعه ریخت بخاطر مردم نبود بلکه بخاطر خودش بود. او خوب میداند که چه به روز کارمندان این رژیم خواهد آمد انانیکه که دیگر مصرفی ندارند . این روباه مکار و حیله گر است که محتاج به مردم است برای زنده ماندن نه اینکه مردم ما محتاج او. امروز مردم ما باید بدانند که هیچگونه اتحادی در آینده میان این دو دسته بوجود نخواهد گرفت تا آنان بتوانند جنبش مردمی خواهران و برادران ایرانی را نابود کنند. شکاف میان این دو دسته خیلی بیشتر از آن است که ما بخواهیم هراسی به دل راه بدهیم که شاید آنان با هم یار و رفیق شوند
اجازه میخواهم در اینجا به آنانیکه در گوش محسن مخملباف نجوا کردند که روسیه کشور شما را غارت میکند، محترمانه عرض کنم،چرا در سی سال گذشته کسی به ما نمیگفت که کشور شما مورد غارت این کشور و آن کشور است. اجازه میخواهم به سیاستمداران دولت امروز آمریکا ، انگلیس و فرانسه بگویم اینکه امروز منافع کشور ما از دست شما دور شده نتیجه سیاستهای غلط و غیر انسانی دولتهای گذشته شما بوده که نتیجه آن را امروز روسیه و چین به چنگ می اورند
هم میهنان! امروز زمان مبارزه است ، آنانیکه میگویند خشونت مردم ایران، سبب خشونت رژیم آینده میشود،چرا نمی بینندکه چگونه مبارزه مسالمت آمیز مردم هندوستان تبدیل به کشتار میلیونی مردم هندوستان شد و سبب جدائی وپیدایش پاکستان از هندوستان شد؟
مبارزه مسالمت آمیز محتاج رهبری است دلسوز که مدام و بی وقفه رژیم را با اعتصاب ، تحریم،تظاهرات و....بمباران کند. اما آنانیکه دکترای مبارزه مسالمت را آمیز گرفتند و درسش را خواندند کجا هستند؟کجاست آن اعتصابها که از سوی این دکترها تدارک گرفته شود؟مبارزه مسالمت آمیز قرن بیست و یکمی محتاج حمایت دنیای خارج است، اما کجاست این حمایت خارجی؟
. مردم ایران سی سال تمام است مورد ظلم رژیم اسلامی هستند اما امروز برخی میگویند: مردم ما با این از خود گذشتگی ها و عدم خشونت ، مظلومیت خود را به جهان نشان میدهند . اجازه بدهید در اینجا از جهان بپرسم که چرا در طی سی سال گذشته چشمان خود را در مقابل جنایات بر ملت ایران بستید ؟چرا امروز محتاج از خود گذشتگی مردم مظلوم ایران هستید تا ما را مظلوم قلمداد کنید؟(البته ما میدانیم که مردم جهان چگونه پشتیبان جنبش مردم هستند و این سوالها در حقیقت از دولتهائی است که سی سال سکوت کرده بودند). و
تا به کی باید گریه جانسوز مادران را بشنویم که بدنبال فرزندان خود هستند و در نهایت جسد فرزندان خود را دریافت میکنند؟ اجازه بدهید که در اینجا اعتراف کنم و بگویم شرایط مبارزه مسالمت آمیز در ایران امروز موجود نیست و رژیم ضد بشری اسلامی تنها قاتل جوانان ایران است.جوانانیکه سازنده آینده ایران هستند. اگر کسی بدنبال مبارزه مسالمت آمیز است باید در ابتدا شرایط آن را بسازد
خواهران و برادران دلیر ایرانی ، اجازه ندهید که بار دیگر جانیان و وطن فروشان، رهبریت این جنبش زیبا و پر شکوه را به دست گیرند. ایرانیان آگاه که قلم در دست دارید سکوت نکنید و مگذارید این جنبش زیبا به کمک دشمنان ما به رنگهای مختلف رنگامیزی بشود. این جنبش با رنگ سرخ خون نداها و سهرابها آبیاری شد نه رنگ سرخ کمونیستی نه رنگ سبز موسوی و نه دیگر رنگهای ظاهری . این جنبش با گریه زنان مظلوم در سوگ فرزندانشان شکل گرفت .رفسنجانی و یارانش میتوانند در کنار این جنبش قرار بگیرند اما در صف اول هیچگاه.مردم ایران در کشور ما فریاد مرگ بر خامنه ای سر میدهند امابرخی رسانه های خارجی مدام سعی کردند که رنگ سبز را رهبر این جنبش کنند ( رادیو اسرائیل انصافا جنبش را از موسوی جدا کرده). مرگ بر خامنه ای یعنی مرگ بر ولایت فقیه ،پس شخصی نظیرموسوی که خود معتقد به ولایت فقیه است چگونه میتواند رهبر این جنبش باشد؟
شرافتمندانه ترین حرکتی را که دسته رفسنجانی و موسوی میتوانند انجام دهند این است که به جای سرازیر کردن کمکهای مالی که آنان در طی سی سال گذشته از گلوی ملت ایران بریدند و امروز برای زنده نگاه داشتن جنبش سبز اسلامی موسوی به خارج از کشور میریزند را قطع کنند و آن دلارها را برای مبارزه مردمی در داخل کشور خرج کنند تا مردم توان هر نوع مبارزه ای مقابل رژیم را داشته باشند مانند اعتصاب کردن و داشتن توان مخارج زندگی .بیائید سرمایه های خود را به مردم بدهید قبل از اینکه احمدی نژاد سرمایه شما را بالا بکشد و آن را مصادره کند.بیائید همراه مردم باشید و آنان را یاری کنید تا نه تنها مردم داخل کشور را مقابل رژیم بگذاریم بلکه تمام احزاب خارج از کشور را دریک صف جمع کنیم احزابی که میگویند: نباید امروز حرفی مخالف جنبش سبز موسوی زد. سخنی که امروز بیش از همه مرا رنج میدهد همین جمله است که ما باید سکوت کنیم و اجازه بدهیم که این جنبش سبز موسوی به داد مردم برسد زیرا ما در سی سال نتوانستیم حرکتی بکنیم. این سخن را دقیقا آنانی میزنند که از پنجاه سال پیش تا کنون فریاد دموکراسی سر زدنند و کشور ما را به این روز نشاندند و امروز میگویند ساکت باشید تا جنبش سبز موسوی تبلیغات جهانی خود را بکند. این سخن به معنی آن است که این آقایان نه تنها شایستگی دموکراسی را ندارند بلکه توانائی مبارزه برای رسیدن به آن را هم نداشته و ندارند. تنها چیزی که از دست آنان بر می آید سکوت کردن است. ایکاش سی سال پیش سکوت میکردند و........ . ...... !؟
هم میهنان گرامی من پشتیبان جنبش مردمی برای براندازی ولایت فقیه هستم و در مقابل جانفشانیهای این خواهران و برادرانم تعظیم میکنم.من معتقد هستم که مردم ایران هیچ نیازی به ذره ای از آن آزادی را ندارد که رفسنجانی و موسوی میخواهند آن را در کنار قانون اساسی ولایت فقیه به مردم ایران بدهند.مردم ایران شایسته آن آزادی و استقلالی هستند که برای آن جانفشانی میکنند و به آن هم به زودی زود خواهند رسید
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment